نقش و وظیفه دولت‌ها و حکومت‌ها در برآورده‌شدن نیازهای مردمان جامعه خویش چیست؟

به اعتقاد مزلو نیازهای آدمی از یک سلسله‌مراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار می‌گیرد. هنگامی که ارضای نیازها آغاز می‌شود، تغییری که در انگیزش فرد رخ خواهد داد بدین گونه است که به جای نیازهای قبل، سطح دیگری از نیاز، اهمیت یافته و محرک رفتار خواهد شد. نیازها به همین ترتیب تا پایان سلسله‌مراتب نیازها اوج گرفته و پس از ارضاء، فروکش کرده و نوبت به دیگری می‌سپارند. هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو:

برطرف شدن کدام‌یک از نیازهای بالا و تاچه حد برعهده حاکمان و دولت‌هاست؟

آیا ترتیب این نیازها در جامعه مهم است؟ یعنی جامعه‌ای که با مشکلات امنیت شغلی روبروست، می‌تواند امیدوار به رواج عزت نفس، احترام متقابل یا دوستی بین افراد باشد؟

2 پسندیده

بیشتر از اینکه دست دولت و قدرت باشه دست خود مردمه که چجوری انتخاب می کنن، بعد از انتخاب دولتی که صادق باشه بخش های پایینی رو می تونه به بهبودش کمک کنه (کمک کردن) و یه چیز دیگه پایین این هرم درست نیست پایین ترین قسمتش خود دوستیه یعنی انسان خودش رو اول از همه باید دوست داشته باشه و این مانعی برای ایثار و از خودگذشتگی نیست چراکه من در لحظه برای دوست داشت خودم کاری رو انجام میدم که ممکنه اسمش رو ایثار بذاریم.

3 پسندیده