هدف شما از خواندن تاریخ چیه؟

سلام
هر کسی برای هر کاری یک هدفی داره.

تاریخ هم از این قضیه مستثنی نیست.

بعضی ها برای تفریح،بعضی دیگر از روی کنجکاوی یا شاید هم بخاطر یک موضوع خاص…

شما هدفتون از خوندن تاریخ چیه؟

ممنون میشم برامون هدفتون را به اشتراک بذارید.

7 پسندیده

من بیشتر علاقه‌مند به «الگوهای رفتاری» در تاریخ هستم: چه سیستمهایی در جوامع برقرار بوده و چه اثراتی در کوتاه‌مدت و بلندمدت داشته؟ چه ضعفهایی سبب فروپاشی شده و چقدر جوامع به دنبال «تکرار» بودن و چقدر به دنبال تغییر عمیق؟ چرا ملتهایی تونستن در برهه‌ای از زمان موفق باشن ولی بعدا در سایه قرار گرفتن؟ چه نگاهی باعث شده که روندهای اجتماعی بلندمدت شکل بگیره و چه نگاهی باعث شده که یک جامعه «زیست اجتماعی» خودش رو رها کنه و صرفا در لحظه عمل کنه؟

البته معمولا تاریخ در لایه‌ای از نظرات، حذف و اضافات و ابهامهای وابسته به عقاید حاکم نوشته شده یا بازنویسی شده، ولی میشه با کمی کنار زدن این نگاهها و بیطرفانه دیدن، دیدگاهی در مورد روندها پیدا کرد. نکته جالب اینجاست که در برهه زمانی کوتاه‌مدت با دقت در رفتار اجتماعی میشه شمایی از این الگوها رو دید!

7 پسندیده

وقتی تاریخ رو می‌بینیم، خیلی فاصله‌ای تا اطلاعات تاریخی نداریم. ما همچنان در حال زندگی در همون تاریخ هستیم.
در تاریخ اطلاعاتی نهفته که هزاران سال بدون تغییر در زندگی اثر می‌گذاره. از جمله اسطوره. مثلاً جمشید، اسطوره فلات ایران، به این معروف هست که شهری زیرزمینی ساخته تا از حیوانات و انسانها در برابر سرما محافظت کنه. ما گمان میکردیم این یک افسانه ساده است. اما امروز این داستان با عصر یخبندان ۱۱هزار سال پیش تطابق داره. و شاید همزمان با داستان کشتی نوح اتفاق افتاده.
نمونه اثرگذار دیگر، آرش کمانگیر هست. اسطوره‌ای که در برابر حمله سلوکیان و تحقیر ایرانیان ساخته شد. سلوکیان به ایرانیان می‌گویند کل کشور را گرفتیم، و از روی تحقیر به شما اجازه می‌دیم کمانتون رو زه کنید و تیر شما هر جایی افتاد مرزتان همان جاست. توجه کنیم قدرت هخامنشیان به تیراندازی بوده. در کتیبه‌ها هم ذکر شده و حتی در فیلم ۳۰۰ هم شاهدش هستیم. در واقع برای تحقیر تیرانداندازی ایرانیان چنین قراردادی می‌شود. در این داستان، شخصی از طبقه ضعیف جامعه به نام آرش برمی‌خیزد تا تیر را بی‌اندازد. آرش کمان را چنان میکشد که جان از بدنش بیرون میره و تیر روزها در آسمان به پرواز خودش ادامه میده.
در حدود ۸۰۰ سال بعد ، ساسانیان سلوکیان را از پارس بیرون می‌کنند، و مرزها به پیش می‌ره و گفته میشه این همان تیر آرش کمانگیر هست که مرزها رو گسترش داده.
این قدرت اسطوره هست که سال‌ها بعد اثر خودش رو می‌گذاره.
اسطوره‌ها داستان‌هایی هستند که با ترکیب واقعیت، فرهنگ، هنر و خلاقیت ذهن ساخته میشن و به جامعه قدرت می‌دن.

ما همچنان در حال زندگی در تاریخ هستیم. هنوز فرهنگی داریم که اصالت اون رو نمی‌دونیم. فرهنگ‌های ما روزی هماهنگی و اینتگریتی داشته. اما امروز فرهنگهای متناقض و محلوط داریم. فرهنگ مخلوط بد نیست و اجتناب ناپذیره. اما به نظر من با نگاه به تاریخ فرهنگی می‌تونیم به ریشه‌های فرهنگمون پی ببریم و این کلاف پیچ در پیچ رو منظم کنیم.

شاید داستان زدن کله ماهی رو شنیده باشید. مادری قبل از سرخ کردن ماعی، سر و ته آن را می‌زد. به دخترش هم همین را یاد می‌داد که دخترم سر و ته ماهی رو بزن. دختر اصرار کرد که چرا. دست آخر مادر گفت مادرم هم همین را به من گفته، رفتند از مادربزرگ پرسیدند. مادربزرگ یادش اومد که ماهیتابه اونها کوچک بوده و برای اینکه ماهی جا بشه سر ته اون رو می‌زدند.
فرهنگ هم همین شکل است، خیلی کارها را انجام می‌دیم بدون اینکه بفهمیم فقط داریم تقلید می‌کنیم و دلیل اینها رو نمی‌دونیم. در صورتی که خیلی رفتارها دیگر لازم به اجرا نیستند و باید ترک بشن و برای همین لازمه به تاریخ فرهنگی و سیاسی خودمون نگاه کنیم.
مثلا خیلی تعصبات مالی و فرهنگی ما ریشه‌های نظامی و جنگی داره و امروز داره به جامعه آسیب میزنه اما بدون بررسی تاریخ نمی‌تونیم متوجه بسیم این آداب و رسوم اقتصادی و فرهنگی در اصل به چه دلیلی شکل گرفته.

5 پسندیده

بیش‌تر به سبب کسب تجربه. گرچه الآن می‌دونم بخش عمده‌ای از مفروضات و نتیجه‌گیری‌ها مبنای دقیقی ندارن، بیش‌تر ناشی از هم‌زمانی‌اند تا هم‌بستگی؛ فلذا نمی‌شه خیلی دقیق شد. ولی خب، تاریخ معاصر و تجربه‌های بزرگی مثل جنگ جهانی، مبارزات مدنی علیه آپارتاید و برده‌داری و حکومت‌های استبدادی برای عبرت گرفتن مورد معاصری‌اند. تصور می‌کنم، میان‌رشته‌ای انسان‌شناسی تکاملی، یا کارهایی دارن عجم‌اغلو انجام می‌ده و از این قبیل بهترین نوع مطالعه و بررسی تاریخ‌اند. البته بدبینی من بیش‌تر ناشی از تجربۀ شخصیه، چون ضربۀ بزرگی از ایمان به مسائل تاریخی خوردم، کارهای خوبی در زمینۀ تاریخ کهن هم انجام می‌شه، مثل کارهای پاتریشا کرون.

2 پسندیده