چرا تو خانواده ها همه دوست دارن به فرزندشون القا کنن که باهوشه؟
چرا کمتر می بینیم که کودکی به خاطر پشتکار و تلاشش تشویق بشه؟ دست کم من ندیدم یا یادم نمیاد که دیده باشم.
شاید همین فرهنگ سازی غلط که به خاطر عدم آگاهی و رقابت بین خانواده ها شکل گرفته عاملی باشه برای تنبلی بیش از حد و خودفریبی ما ایرانی ها!
به نظر شما برای رسیدن به موفقیت هوش و استعداد ذاتی نقش بیشتری داره یا تلاش و پستکار؟
پ.ن.: البته به ساحت “پارتی” جسارت نکردم! بعد از پارتی کدوم عامل رو مهم تر میدونین؟
مسلما پشت کار عامل اصلی موفقیت در هر کاریه. هرچند که باهوش بودن، به شرط به کارگرفتن و استفاده از هوش، نعمتیه. ولی چه بسا آدمای باهوش زیادی اطرافمون میبینیم که تنبلی سد راه پیشرفتشون میشه و چه آدمهای باپشتکاری که از هوش کمتری برخوردارن ولی به موفقیت های بزرگی میرسن.
با حرف شما موافقم که خانواده ها بیشتر روی هوش بچه ها تاکید دارن تا پشتکارشون و شاید این خودش عاملی برای عدم پیشرفت افراد بشه چرا که فقط به هوش خودشون تکیه میکنند، و این ناشی از عدم آگاهی درست خانواده از رفتار و تربیت فرزند هست.
در حال حاضر مشاورین کودک بیان میکنند که اگه فرزند شما کاری رو به درستی انجام داد، تلاش کودک رو تشویق کنید نه هوشش رو.
«تماشای پیروزی پشتکار بر نبوغ آرامش بخش است. پشتکار را می شود به چنگ آورد اما نبوغ آن قدر ها دست یافتنی نیست. آدم ها با نبوغ به دنیا می آیند و اگر نداشته باشند باید همیشه در آرزویش بمانند »
نقل شده از کتاب «هنر سرقت»، نوشته جاشوا برمن، ترجمه کیوان سررشته، از همشهری داستان شماره 62 چاپ شده در دی ماه 1394.
فکر کنم همین کتاب دستمایه فیلم «اگه میتونی من رو بگیر» یا همون catch me if you can بوده (دیکاپریو و تام هنکس بازیگرای اصلیش بودن)
فکر کنم همین یک جمله کافیه برای پرورش دادن روحیه پشتکار در آدم ها
من حس متفاوتی از این جمله میگیرم که برعکس بحثها هست.
هوش و پشتکار عاملهائی هستن که باید در جای خودش مورد بررسی قرار بگیرن. به نظرم تفاوت سطح هوشی آدمها اگر کمتر از یه حدی باشه، با پشتکار قابل جبرانه ولی اگر بیشتر باشه، به معنی تفاوت سطح نبوغ، قابل جبران نیست.
مثال علوم پایه میتونه مفید باشه، با پشتکار میشه مسائل ریز و دمدستی رو حل کرد، ولی مسائل اساسی با نبوغ قابل حل هستن نه پشتکار. معنی جمله هم به همین برمیگرده، هوش خوب نعمتیه که با پشتکار قابل جبران نیست، مگر اینکه معیارهای موفقیت رو عوض کنید.
ولی از نظر موفقیت، داستان کمی فرق میکنه. در کل آدمهای کمهوش یاد میگیرن پشتکار بیشتری داشته باشن و از روال معمول به موفقیت برسن (نوعی قانون بقا میشه در نظر گرفت). امکان موفقیت در این مورد بالاتره ولی سطح موفقیت چندان متفاوت با بقیه نیست. برعکس آدمهای باهوش معمول چالشهای سختتر رو در پیش میگیرن و امکان موفقیت پائینتری دارن ولی سطح موفقیتشون قابل قیاس با مورد اول نیست.
من با @yousef موافقم.
بستگی به تعریف موفقیت داره. اگه از دونفر بخواید یه گودال بکنن کسی که بهتر بیل میزنه احتمالا موفق تره. اما اگه بخوایم ۲۰۰۰۰ گودال بکنن باید دید کی بهتر فکر میکنه! بهتر بیل زدن چاره کار نیست.
به نظر من پشتکار بدون هوش فقط ضایع کردن وقت است، اگر فردی باهوش باشد در وقت کمی میتواند خلاقیتی ایجاد کند و اگر هوش خوبی نداشته باشد پشتکار به هیچ دردی نمیخورد.
ما بیشتر تو جامعه مون عادت به شنیدن این استعداد ها داریم که میگن باهوشه …کمتر کسی رو دیدم از حمت هاش وپشتکار برای به دست آوردن خواسته ش بگه.در واقع تا میایم با هم درباره پشتکارش حرف بزنیم میگه :نه خب استعدادم داشت.هیچ کسی بی استعداد نیست ولی به زحمت و پشتکار گرفته نمیشه و حتی در مسیر درستی قرار نمیگیره.
بنظرم اگر هممون یه مسیر برای به دست آوردن خواسته هامون معین کنیم و پشتکار رو تو این مسیر خرج کنیم میدونیم که استعداد نقش کمتری داره.
رقابت با افراد خیلی باهوش (امثال تورینگ ، انیشتین ، نیکولا تسلا و …) سخت و گاهی نشدنی است. اما نکته خوبش اینجاست که چنین افرادی در اقلیت محض قرار دارند و ما بین 1تا5% جمعیت رو تشکیل میدهند و از بین همین جمعیت هم معدود افرادی هستند که استعداد خودشون رو شکوفا میکنند.
پس بیشتر مردم در رنج هوشی نزدیک به هم قرار دارند و اینجاست که پشتکار اهمیت پیدا میکنه. ممکنه یکی باهوش باشه ولی هیچ پشتکاری به خرج نده و باتلاق باهوش بودن باعث بشه فعالیتی نداشته باشه و در نتیجه نتونه استعداد خودش رو شکوفا کنه.
قضیه مثل داستان رقابت خرگوش و لاکپشت میشه خرگوش برتر است ولی ممکنه در تله خودبرتر پنداری بیفته و بگه حالا که ما برترین بیا یه چرتی هم بزنیم! در نتیجه پشتکار بهش غلبه پیدا میکنه و اون توانایی سوخت میشه.
هوش خب واقعا در یک سطحی واقعا نیازه اما همه چی نیست من خیلی از اطراف دورو برم با اینکه از لحاظ هوش معمولی بودند اما پشتکار قوی داشتن الان خیلی موفق تر هستند و من خودم بیشتر دوست دارم سبای پر تلاش صدا بشم تا سبای باهوش .برای چیزی که میخوام تلاش کنم و به دست بیارمش .البته هوش معانی مختلف داره ما هوش عاطفی هوش اجتماعی و… داریم اما چون معنی ذهن شمارو فهمیدم این پاسخ را دادم
چرا ایرانیا اینقد قانع هستن؟،نمیشه دو تاشو باهم داشت ؟،شنیدم چند سال پیش توی امریکا سبوس رو از ارد جداکردن و نتیجه اش الزایمر زودهنگام بوده ،و متاسفانه الان دارن همین کارو تو ایران انجام میدن و با در نظر گرفتن اینکه بدبختانه باید بگم ما دربین کشورهای دنیا رتبه ی 130 رو توی زمینه ی ضریب هوشی (iq) داشتیم،اول ی کاری کنین فک کنم تا 30 سال اینده از 130 ب 170 و اینا برسیم .
بعدشم iqزیر 120 که ای کیو نیست ک،بنظرم ایرانیا و همه ی مردم دنیا حق سالم بودنو دارن هم اینکه سلامت بدنیا بیان (ک از نشونه هاش مغز سالمه ) و هم سلامت زندگی کنن ،کسی که امیدو ارزو داره و باهاش درست رفتار شده قطعا پشتکارهم داره.
البته این نگاهتون ب مسئله خوبه که حداقل پشتکارشون رو مورد تشویق قرار بدیم تا شاید راه گشاشون باشه (اما فک میکنم مردم ما بخاطر همین عقده ایی شدن ک چیزاییو ک بقیه ب راحتی بدست میارن باید ب سختی براش تلاش کنن …
خب “یا” پرسیده شده معلومه که هر دوتاش در کنار هم معقول و خوبه ، ولی بین انتخاب گفتم افرادی که با پشتکار بودن بهتر نتیجه گرفتن تا صرف ادم باهوش بی تلاش
حرف شما درسته و جبهه ای در مقابلش نیست
منم قصد نداشتم جبه ایی درست کنم ،همه ی اعضا و نظراتشون قابل احترامه،اما فکر میکنم پشتکار و هوش باید مکمل هم باشن،و اینکه بله ادمای باهوش اگه پشتکار نداشته باشن به خیلی جاها نمیرسن اما این هم هست که خیلی از آدمای خنگ هم با پشتکار به جایی نرسیدن مگر این که پوست کلفت بودن ،بحث سر هوش متوسطه ک بنظر من این چنین افرادی با پشتکار بیشتری از افراد باهوش ،نتیجه های خوبی گرفتن .