وضع معیشت و کسب درآمد دغدغه امروز خیلی از ماهاست. اخیراً به دوستان تحصیلکرده که میخورم اکثراً خودشون رو با بازاریها قیاس میکنن که «غالباً با زحمت کمتر به وضع متوسطی رسیدن یا حداقل بخور نمیر رسیدن» راستش پای این حرفها که میرسم نمیدونم چه جوابی بدم. ابداً هم قصدم مقایسههای آبکی و علم و ثروت نیست. یهچیزی که امروز یکم مشغولش شدم GPT-3ه که بزودی خیلی از شاغلین رو بیکار میکنه. ولی عمراً یکی مثل Joe حالاحالاها بیکار نمیشه. بهنظرتون خیلیهامون راه اشتباه رو نرفتیم؟ چیکار میشه کرد؟ یهدوستی میگفت حتماً قبل از سیسالگی یه مهارت اساسی غیر از رشته تخصصیت یاد بگیر. حالا چی یاد بگیریم :دی
خب چرا، اگه هدفمون كارمند يا كارگر شدن بوده، اكثرا مسير اشتباهى رفتيم. راستى هدف از به دست اوردن يه شغل چيه؟ ادما چرا ميخوان شاغل باشن؟
پول (: من اگر پول داشتم اصلاً کار نمیکردم. همهمون هم واقعاً کارگریم. کارگر سهامدار. کارگر صاحبپول. کارگر مالیاتدهنده. گاهی این روابط به عناوین دیگهای شناخته میشن ولی ماهیتشون یکیه.
البته یه نکته خیلی مهم وجود داره: برخلاف تصور، ممکنه هنوز خیلی از کارهای سطح بالا و سطح پایین توسط هوش مصنوعی حذف نشن. بیشتر کارهای براساس منطق عددی و الگوریتم قابلیت حذف دارن.
نکته دوم اینه: اتفاقا مشاغلی که امروز خیلی بهشون توجه نمیشه، ممکنه در اثر این تغییر کاملا متحول بشن. بهتره براساس وضعیت امروز در مورد آیندهای که بسیار متفاوت هست، قضاوت نکنیم. من هنوز به رو آومدن کارهای مختلف برای یه دانشجوی فلسفه در برابر یک فرد همهکاره، بسیار امیدوار هستم.