وقتی کسی شما رو نمیشناسه، آیا حرف زدن از رازهاتون براتون راحته؟

اگر هویت فرد مشخص نباشد گفتن راز براش آسان تر میشود؟

5 پسندیده

شاید گفتن بعضی دردو دل‌ها برای غریبه‌ها آسون‌تر باشه ولی درنهایت بیان رازها حتی برای غریبه‌ها سخته و چه بسا اشتباه.

3 پسندیده

من هم با Sa موافقم، بیان رازها اشتباهه، حتی وقتی هویتت معلوم نیست. چون خودت انتخاب کردی که اون اطلاعات برات راز باشه، اگه نتونی از بیانش اجتناب کنی،‌ دیگه راز نیست.

بعد از پرسش شما، تصمیم گرفتم یه پروفایل الکی بسازم و راجع به یکی از اتفاقات زندگیم که تمایلی به بروزش به بیرون ندارم، در یکی از فضاهای نوشتن که شلوغ تره مثل ویرگول، بنویسم. اصولا چون اطلاعات متفاوتیه؛ خواننده هم جذب خواهد کرد و غریبه ها میشنونش، مثلا فرض کنین تیترِ «چگونه اولین قتل زندگیم رو انجام دادم؟!»

نتونستم. برام سخت بود و دلیلی پیدا نکردم که چنین کنم.

2 پسندیده

از قضا این فرد ناشناس فیک رفیق صمیمیت بود چی ؟؟ :slight_smile:

1 پسندیده

آره.
علتش اینه که بعضی از رازها، فقط برای خانواده یا برخی دوستان راز هست و نمی‌خوایم اونا مطلع بشن.
ولی وقتی هویتت نامشخص باشه،
دیگه فاش شدن اون راز اهمیتی پیدا نمی‌کنه،
چون دیگه به تو ربطی پیدا نمیکنه.

بعنوان مثال
اینکه قبلا دوست پسر داشتی، یک رازه برای پدر، مادر، خواهر و برادر، همسر و حتی دوستانت!
چون حتی اگه یکی از دوستانت هم مطلع بشه، احتمالش هست که یه جوری خبرشو به بقیه خانوادت برسونه!
اما اگر با هویتی نامشخص اونو بیان کنی،
می‌تونی نظرشون رو هم بفهمی، بدون اینکه بدونن اون شخص تو بودی!

2 پسندیده

به نظرم اره چون ما مدام از طرف بقیه قضاوت میشیم و ممکنه اگه بخوایم خود واقعیمون باشیم توی جامعه اسیب ببینیم اما گاهی ادم دلش میخواد با کسی صحبت کنه تا اروم تر بشه یا نظرات بقیه رو هم بشنوه ولی درعین حال نمیخواد کسی بدونه که این اتفاقات توی زندگیش افتاده و اینجا اگه به صورت ناشناس با کسی که اصلا نمیشناسی حرف بزنی خیلی خوبه… ولی به نظرم باید حواست باشه هیچ وقت هویتت فاش نشه چون بعدا میتونه برای اینده و زندگی شغلی و فردی و اجتماعی ادم دردسر ساز بشه

2 پسندیده

حرف زدن با فرد ناشناس راحته ولی حرف زدن عادی و نه از رازها . ضمن اینکه در این موارد ناشناس بودن خود فرد هم مهمه . در ثانی گفتن راز به ناشناس یک احساس سردرگمی داره .
من ترجیح میدم که یه شناختی داشته باشم از طرف مقابل و با ادراکات مشابه یا ادراکات بالاتر باشن. در اون صورت میتونم یک تعدادی از مسائل که در اطرافم در حاشیه س و اون هم علاقه داره باهاش صحبت کنم. مثلا فرض کنید در اطراف من آدمی نیست که مثلا به بحث در مورد کتاب های روان شناسی علاقه مند باشه پس یه جای دیگه دنبالش میگردم.

1 پسندیده