همه به عنوان فرزند تجربه برخورد با رفتارهای والدین رو داشتیم و بعضیها هم خودشون تجربه بچهداری.
در زمانه ای که هر کسی می تونه بچه دار شه و هیچ قانونی هم در این باره که یک زن و مرد باید چه ویژگی هایی داشته باشند تا پدر مادر بشن وجود نداره، به نظرتون پدر و مادر خوب چه رفتار و معیارهایی رو باید داشته باشن؟
چرا؟
چند موردی که جدیدا خیلی ذهنم رو مشغول کرده:
-
قائل نشدن حق ویژه و حس مالکیت بر بچه.
-
دادن حق تعریف و عمل در زندگی بر اساس ارزش های کسب شده شخصی فرزند (مورد مقابلش واقعا آزار دهنده هست که پدر و مادرها فکر می کنن چون در چارچوب فکری اونها عمل نمی کنی و نمی اندیشی، الان فاجعه است و حرمت نگه نمیداری در حالی که این حق اون انسان و فرزنده)
-
انتقال یکسری اصول مسلم اخلاقی و انسانی به شکل عملی و در راستاش، دادن حق انتخاب.
-
راهنمایی و رفتار و نشان دادن راه به فرزند به اقتضای سنش(بسیاری آدمای ۱۵، ۲۵ ساله دیدم مثل آدم ۴۰، ۶۰ ساله اظهار نظر و زندگی می کنن)
این حقوق در سازمان ملل متحد تحت عنوان کنوانسیون حقوق کودک (افراد زیر 18 سال) تعریف شده و ایران هم به اون پیوسته است.در حال حاضر مسئولیت ارائه گزارش این کنوانسیون به سازمان ملل،وزارت دادگستری میباشد.اگر مغایرتی در این حقوق میبینید،بایستی کمی تحمل کنید تا به یاری مستقیم خداوند و شاید حدود یکی دو سال دیگر بتوانید از سازمان ملل این مغایرت ها را مطالبه و سامان دهید.
معیارهایی که گفته شد بسیار معقول بود ولی یه چیزی رو یادمون نره: در دنیای مدرن، پدر و مادر بودن اونقدر مسئولیت و هزینه روحی و مادی برای افراد ایجاد میکنه که دیگه به راحتی و صرفا با غریزه نمیتونه جبران بشه. به نظرم در کنار وظایف پدر و مادر، جامعه باید قسمتی از این مسئولیت رو برعهده بگیره، به شکلی معقول البته.
نتیجه رفتارهای والدین معمولا قابل پیشبینی نیست و تا حدی از معیارهای بالا هم میشه فهمید که عملا «والدین خوب» اونهایی هستن که «والدین بد» نباشن، یعنی از یک سری وسوسهها قدیمی و بسیار جاافتاده در طول تاریخ پرهیز کنن.
من گاها افراد بالای چهل سال دیدم که هنوز تحت دیکتاتوری پدر مادر زندگی می کنن و به همین دلیل خیلی جاها به دلیل راهی که میتونستن برن و نرفتن و انتخاب هایی که میتونستن و نکردن از روزگار عصبانین.
البته این به خود این فرد بالغ هم مربوطه که تونسته باشه بلوغ خودش رو اثبات کنه به خانواده اما خب وظیفه اصلی والدین هست که از جایی به بعد این رو خودکار بپذیرن.
بعضی پدر و مادرها رو دعوت میکنم به این موضوع. شنیدن دیدگاه ایشون میتونه جنبه های جدیدی به این سوال خوب اضافه کنه …
@srsb1 @Azar @emami.aram @mansoureh @a.chemistry86
از نظر خودم پدر و مادر بودن خیلی دشواره! و خب خیلی دوست دارم پدر و مادرا تا حد امکان با بچه هاشون مثل یه انسان بالغ برخورد کنن، حتی از کودکی. از کودک برای ارضای نیازِ «خدا» بودن، رئیس بودن، والد بودن و … در خودشون بهره نبرن.
منظورم از بالغ، تعامل بالغ-بالغ هست، ارجاع به کتاب وضعیت آخر، نه چیز خیلی عجیبی. مثلا دیالوگ زیر:
دخترم شیر ترش رو هر کی بخوره، مسموم میشه و به این دلیل و این دلیل بهتره شیر ترش نخوری.
به جای دیالوگ والدانه ی زیر:
شیر ترش رو نخور!
دیالوگ دومی خیلی راحت تره، و معمولا والدینی که حوصله شون نمیشه از دیالوگ های این تیپی زیاد استفاده میکنن و فکر میکنن وظیفه ی پدر و مادری خودشون رو دارن ادا میکنن.
در حالی که دیالوگ اول، به فرد از بچگی انتخاب کردن و تلاش برای انسانِ سالم بودن رو یاد میدن، هر چند چنین چیزی نیازمند حوصله ی بالا برای مادر و پدر هست.
در مرحله اول رابطه ازدواج باید کاملاً محکم باشه
اشتباه زوجین اینه چون رابطه بده حالا بگیم بچه بیاد و همه چیز درست بشه
در مرحله دوم پدر و مادر باید از نظر مالی و روانی در سطح مناسبی باشن تا بچه بتونه تو یه محیط آبرومند رشد کنه
در مرحله سوم باید دانش بچه داری رو بلد باشن تا بدونن چه کاری رو انجام بدن و چه چیزی رو به بچه یاد بدن تا بچه به صورت درستی استعداد خودش رو نشون بده
هیچکس آگاهانه و با برنامه ریزی پدر و مادر نمیشه اصلا ازدواج هم اگاهانه و با برنامه ریزی صورت نمیگیره هر وقت کسی اگاهانه و با برنامه ریزی عاشق شد شما انتظار داشته باشین که بقیه امور هم همانطور پیش بره
خوب و بد بودن هم معیار های نسبی هستن که اصلا در حتی دو نفر هم یکسان نیست
مثلا فرزندان من رفتارهای والدین من و مادرشان را غیر قابل باور و تحمل میدانند و عکس العمل من را صبورانه و بیدلیل میدانند .
در این میان شریعت معیارهای نسبتا مناسبی ارائه کرده که متاسفانه ملاک قرار نمیگیرد .
دین و مذهب از ابتدای بسته شدن نطفه برای انسان برنامه دارد تا بعد از مرگ
هیچ انسانی برای تحکم و فرمانروائی فرزند نمی اورد بلکه تا جائی که ممکن است میخواهد فرزند و خانواده اش را از آسیبها و ناملایمات دور نگهدارد پس با وضع قوانین من در آوردی بسته به میزان درک و فهم خود سعی به این مهم میکند .
بقول حضرت عطار در الهی نامه : ترا تا بچه ای ظاهر نگردد / غم یک بچه در خاطر نگردد/ اگر صد عالمت پیوند باشد / نه چون پیوند یک فرزند باشد