زیاد پیاده هستم!
سفر های هم کوتاه هم بلند، و فکر میکنم چیزهای زیادی باشن که بهشون اشاره کنم.
نقاط قوت:
شاید چند جملهی بعدیم خیلی ربطی به مسئله اصلی نداشته باشه اما گفتنش خالی از لطف نیست:
کلا پیاده روی چیز خوبیه، هم نوعی ورزش به حساب میاد تو این زندگی عجیب شهری واقعا لازم و مفیده، حداقل خود من با پیاده روی زیاد آرامش میگیرم. خیلی از درگیریهای ذهنیم کم میشه، مواقعی هم که حین راه رفتن تو فکر فرو میرم با نتیجه بیرون میام ( کمک میکنه بهتر فکر کنم)، اگه آخر وقت باشه به خواب شب خیلی کمک میکنه!
نقاط ضعف:
به نظرم مهم ترینش وقته! البته با توجه به وضعیت ترافیک شاید بعضی مواقع و بعضی مسیر ها پیاده سریع تر باشه اما در حالت کلی پیاده یعنی کلی تاخیر یه چیز دیگه داشتن باره که خب هر چقدر بیشتر باشه فرد پیاده بیشتر اذیت میشه (
یا سختی میکشه!) که ممکنه همین باعث استفاده از وسیله نقلیه شخصی بشه یه چیز دیگه که ممکنه اذیت کنه خستگی حاصل از پیاده روی طولانیه، که البته آدم بعد از مدتی عادت میکنه و خستگی خیلی به چشم نمیاد.
ولی یه سری شرایط هیچ موقع درست نمیشن! ما هر چقدر هم به راه رفتن عادت کنیم و خسته نشیم نمیتونیم مکانیزم بدنمون رو کنترل کنیم و از تعرق جلو گیری کنیم.
به نظرم بهتره برم سراغ مشکلات و بقیه موارد رو تو این قسمت مطرح کنم:
شرایط دمایی هم مهمه؛ گرمای زیاد یه مشکله، سرمای زیاد یه مشکل دیگه. فکر نمیکنم لازم باشه در مورد این دوتا چیزی بگم چون احتمالا همه این دو تا رو تجربه کردن!
این چیز ها رو بذاریم کنار و بریم سراغ مشکلهایی که دست ما نیستن اما ممکنه بشه خیلی خیلی دراز مدت حل شدنشون رو دید!
یه مشکل بزرگ بحث امنیته، اینکه من وقتی دارم یه مسیری رو میرم چقدر احتمال داره یه زورگیر تو مسیرم باشه؟ که یه سری جاها به زورگیر هاشون معروفن البته این قضیه تو وسایل نقلیه عمومی ( تاکسی های غیر خطی) یا شخصی هم پیش
میاد که پس فعلا نظری در مورد این نمیدم.
یه مشکل دیگه که اذیت میکنه بحث پیاده رو و کلا محلیه که بشه پیاده ازش گذر کنه، من یه مسیری رو انتخاب میکنم که برم( راستی به خاطر آلودگی و یه سری چیزای دیگه سعی میکنم از جاهای خلوت برم).
حالا اگه این مسیر امن باشه و من بتونم برم بعضی جاها کلا پیاده رو نداره، خیابون پهنه اما پیاده رو نداره یا اصلا کوچه باریکه و پیاده رو نداره.
حاشیه خیابون یا کوچه ها هم اکثرا صاف نیستن، یه مقدار شیب یا قوس دارن که ممکنه پا پیچ بخوره یا آسیب های دیگهای ببینه اگه هم پیاده رو باشه بازم کلی مشکل داره، یا کندن و دیگه بیخیال شدن، یا کندن و پر کردن زمین ناهمواره و باز ممکنه آسیب رسون باشه یا اصن نشه تعادل رو حفظ کرد!
یا اصلا نکنده باشن ولی سنگ فرشش برای زیبایی و شاید هم زمان برف و یخ بندون قلوه سنگ باشه که واقعا ترجیح میدم جونمو بگیرم کف دستم از وسط خیابون راه برم تا پامو رو اونا بذارم!
بعضی جا ها هم که سنگ فرشش طوریه که تو بارندگی وحشتناک لیز میشه یا سنگ فرش نیست و گلی میشه.
غیر از اینا یه مشکل خیلی بزرگ آلودگی هواست، زیاد برام پیش اومده که بعد از یه مدت پیاد روی ریه هام درد بگیرن یا مثلا هر وقت از رو پل هوایی های محدوده کریم خان و حافظ و مطهری رد میشم نفسم میگیره! برای جلو گیری از همین موارد تنفسی سعی میکنم از جاهای خلوت تر برم.
بر گردیم سر قضیه پیاده رو اگه جایی باشه که پیاده رو صاف و قابل استفاده باشه معمولا عابر پیاده حق نداره ازش استفاده کنه! چرا نداره که! حق مسلم موتوریهاست چون نباید پشت ترافیک بمونن! 
میدون رسالت خیابون هنگام مسیر ویژه دوچرخه داره اما من تو این دو سال و نیمی که دانشگاه میرم هیچ وقت دوچرخه ندیدم!
صبح ها خلوته معمولا اما بعد از ظهر ها که از دانشگاه میرم به سمت میدون رسالت یه جاهایی پیاده رو ماشین پارکه یه جاهایی مسیر دوچرخه و قسمت هایی که راه باریک میشه من باید برم خیابون که مزاحم عزیزان موتوری نشم!
البته پیش اومده روز هایی که ماشین فقط تو پیاده رو پارک بوده و مسیر دو چرخه قابل تردد بوده و موتوری هم رد نشده اما ماشین تو اون خط بوق زده که راهشو باز کنم!
برای اینها هم تقریبا راهکاری ندارم، یعنی دارم اما خیلی آرمانی و مطلقه.
عذر میخوام یه مقدار طولانی شد! اگه انتقادی به جوابم هست یا چیزی کمه خوشحال میشم سریع تر اصلاحش کنم.