به نظر من پدیده کوچ یعنی دو سکونتگاهه بودن انسانها خیلی چیز خفن و عاقلانه ای بوده، اینکه یه قشلاق داشته برای فصل سرد و یه ییلاق برای فصل گرم.
بعد الان اینکه ما فقط یه جاییم مثل تهران و توی تابستون له میشیم از گرما و توی زمستون یه کم میپوکیم!
به نظر من پدیده کوچ یعنی دو سکونتگاهه بودن انسانها خیلی چیز خفن و عاقلانه ای بوده، اینکه یه قشلاق داشته برای فصل سرد و یه ییلاق برای فصل گرم.
بعد الان اینکه ما فقط یه جاییم مثل تهران و توی تابستون له میشیم از گرما و توی زمستون یه کم میپوکیم!
سوال خیلی خوبیه. یادمون باشه که ایرانیان باستان بیشتر کشاورز بودهاند و نه کوچ نشین. من چند تا دلیل به ذهنم میرسه که چرا ما زندگی کوچنشینی رو انتخاب نمیکنیم؟
خوب الان شغلای مختلف هست بعدشم همه نمیتونن با هم برن جای خوب، جا نمیشن، مجبوریم سازگاری با تغییر فصلا رو یاد بگیریم.
اما خود اون زندگی کوچ نشینی واسه ی طبیعت فایده هایی داشته، مثلا اینکه باعث بالا رفتن تنوع ژنتیکی میشده چون دام ها با خودشون بذر گیاها رو تو مسیر جا به جا میکردن، تنوع ژنتیکی باعث بالا رفتن هوش و کلا تکامل میشه. ازون طرف هم چون واسه ی بقا لازم بوده همه ی شکارها و کشت ها و جا به جایی ها به موقه بوده. تصور کنین ۱۰۰۰ نفر به مدت سه چهار ماه توی یک دشت زندگی کنن و وقتی که میرن هیچ آسیبی به اون دشت وارد نشده باشه.
در حالیکه ۱۰۰۰ نفر امروزی اگه تو ساحل شمال یکی دو روز بمونن دیگه اون ساحل غیر قابل تحمل میشه.
من فک میکنم، شاید بشه، حالا که شما این سوالو مطرح کردین، به این فک کنیم که چطوری میشه با کمک گرفتن از اون سبک زندگی، یه مدل برای گردشگری سازگار با محیط زیست بدیم. که دیگه نگران نباشیم اگه به یه منطقه گردشگر هجوم میبره قراره نابود بشه.
من خودم فک میکنم بیشتر از هرچیز لازمه که اطلاعات زیادی داشته باشیم مثل از اینکه:
اگر تنها دلیلی که گفتین برای کوچ نشینی مناسب باشه ما آدم ها به هزاران دلیل یک جا نشینی رو ترجیح دادیم. مسائلی مثل امنیت، آموزش، دردسرهای جا به جا شدن و … مواردی بوده که یکجا نشینی رو گسترش داده. همین الان زندگی کوچ نشینان رو با شهر نشینان به لحاظ امکانات مقایسه کنید: هرچند زندگی در طبیعت خیلی جذاب و متنوع به نظر می رسه اما به نظرم برای کوتاه مدت اینطور باشه و دربلند مدت جلوی شکوفایی خیلی از جنبه های زندگی رو می گیره مگر اینکه از امکانات مجازی این روزها، جهت ارتباط با دنیای مدرن استفاده بشه.
چند موضوع. گویا تهران پیش از این خودش نقش ییلاق را بازی می کرده، بنابراین الان ما در ییلاق هستیم.
موضوع دیگه بحث وابستگیه، خیلی ساده، وابستگی به همه چی! به اینترنت پر سرعت تر در تهران ( که البته این روزها بقیه جاها هم پیشرفت خوبی داشتند)، به تئاتر، به موسیقی (که خیلی جاها کمتر به صورت دیداری شنیده می شه)، به سینما، به پارک، به مترو، به همه چی. سبکبار نمی شه بود راحت، چه مادی (شامل وسایل و اثاثیه متداول این روزها که البته به لطف پیشرفت، الان کم کم داره این مسئله برطرف می شه و اغلب وابستگی های مادی داره تو یه لپ تاپ جا میشه) و چه معنوی
زمان هم مسئله مهمیه، زمان ادم ها کم شده
خلاصه سخته یه کم این همه جابجایی