وقتی بحث از مطالعه و کتابخونی میشه معمولا اولین چیزی به ذهن خیلی ها میرسه یه آدم با کلاسه که یه فنجون قهوه کنار میزش گذاشته ، یه عینک مطالعه بزرگ داره و جوری محو کتابه که با دیلم هم نمیشه سرش رو از تو کتاب آورد بیرون ! و متاسفانه چون اکثر ماها خودمون رو از این تصویر ذهنی که راجع به کتاب و کتابخونی هست دور میبینیم تمایلمون برای کتابخوان بودن کمتر میشه .
از طرفی حقیقت اینه که کتاب میتونه باعث بشه ما تجربه دیگران رو مجدد تجربه نکنیم و وقتی قراره کاری رو انجام بدیم با این نگرش انگار روی شونه های نیاکانمون ایستادیم و داریم ازشون کمک میگیرم و با توجه به این دیدگاه شاید بدون اغراق بشه گفت که کتاب خونی واقعا یه نیاز حیاتی برای همه هست نه صرفا یه صفت لوکس مثل خوش لباس بودن !
به نظر شما چی باعث شده که این دیدگاه به وجود بیاد و چطور میشه این دیدگاه رو تغییر داد ؟
البته با عنوان سوال کاملا موافق نیستم. کار لوکس نیست، ولی نیاز هم نیست. یه فعالیت ساده س که نیاز به وقت زیادی داره برا کاربر ایرانی.
دلیل وقتگیر بودنش:
پیدا کردن کتاب
خرید کتاب
خوندن کتاب (مخصوصا اگه موضوعش جذبت نکنه و یا متنش روون نباشه)
همراه داشتن کتاب در جاهای مختلف که ممکنه زمان کتابخونی داشته باشی
هر سه-چهار مورد انرژی خودش رو لازم داره. در حالی که اگه کلی کتاب فروشی باحال پر از کتابای خوب دور و برمون بود، و در ضمن کتابا خیلی سنگین نبود و میشد همه جا همراه داشتش، شاید ادما یه جور دیگه رفتار میکردن.
اگه کتابخوان ها ارزونتر شن و کیفیت کالا شون بهتر شه، در ضمن کتاب های بیشتری چاپ دیجیتال داشته باشه چند مورد از موارد بالا رفع میشه. طاقچه در این مورد داره خوب کار میکنه.
قشری که در کتابفروشی ها به خواندن کتاب و یا گپ و گفت میپردازند در القای چنین حسی بی تاثیر نبودن.
برای تغییر این دیدگاه باید خوند! و در معرض عموم خوند. یعنی کافیست یه تعداد از افراد عادی و بدون عینک بزرگ مطالعه و …، شروع کنن در مکان های عمومی خوندن، در پارک، در چهارراه، در ایستگاه اتوبوس، در کافی شاپ، در صندلی های مکان های عمومی، در کتابفروشی ها، در مسجدها، … . یک ماه این فرایند تکرار شود، حس لوکس کتابخونی میریزه.
تصور کنین مسئول باجه ی بلیط فروشی کتاب دستش باشد، مسئول بلیط مترو با کتاب، پلیس راهنمایی رانندگی با کتاب، دربان مدرسه یا مسجد با کتاب، … .
حدس می زنم که این تفاوت در گذشته بیشتر هم بوده و قشری که به کتابخوانی اشتغال داشتند جزو افرادی با سطح تحصیلات بالا و ثروتمند نسبت به نرم جامعه بودند. خود ِ همین قضیه باعث ایجاد تصویری لوکس از کتابخوانی می شه و افرادی رو که از این طبقه نیستند رو ممکنه صرفا با انگیزه ی داشتن پرستیژی مشابه تشویق به کتابخوانی بکنه.