چرا افسرده می‌شویم؟

مطابق یک پژوهش که حدود 15 سال پیش انجام شد، 100% مردم ایران افسرده هستند. پژوهش‌های دیگر هم نتایج مشابهی با این پژوهش داشتند. پس به جای کتمان این ماجرا بیایید به علل آن فکر کنیم تا به یک راه حل کلی برسیم. به طور کلی دو رویکرد در روانپزشکی موجود است. رویکرد اول افسردگی را ناشی از تغییرات فیزیولوژیک در مغز مانند کاهش تولید سرتونین و دوپامین یا کاهش بازجذب آن‌ها می‌داند. رویکرد دوم افسردگی را محصول شرایط فردی و اجتماعی می‌داند. واقعیت این است که رویکرد اول نهایتا درست است و هرکس که افسرده باشد این تغییرات در مغزش رخ می‌دهد. اما این رویکرد تبیین مسئله است، نه دلیل مسئله. دلیل مسئله را باید در رویکرد دوم جست‌وجو کرد.
رویکرد دوم در یافتن دلیل افسردگی شاخه‌های متعددی دارد که ما دو شاخه‌ی اصلی آن را طرح می‌کنی. شاخه‌ی اول به بررسی شرایط فرد و تنها فرد می‌پردازد. در این شاخه به دنبال تاثیرات ژنتیکی، عادات روزمره، رژیم غذایی، فعالیت بدنی، بیماری‌های مزمن و… توجه می‌شود. شاخه‌ی دوم فرد را در جامعه بررسی می‌کند و به سنجش او در خانواده، مدرسه، محل کار، میان دوستان و… می‌پردازد.
حالا بیایید سراغ خودتان، اگر لذت کافی از زندگی نمی‌برید، رابطه‌ی عاشقانه‌ی خوبی ندارید، احساس موفقیت در درس یا کار نمی‌کنید، خواب خوبی ندارید، انرژی کمی دارید، دچار اضطراب و ناامیدی و بی‌حسی هستید یا اینکه احساس پوچی دارید، بدانید که مقادیری دچار افسردگی هستید. همین علائم را در اطرافیان خود هم جست‌وجو کنید تا ببینید چه کسانی افسرده هستند. بعد از این‌ها خودتان و اطرافیان را بررسی کنید. چه عللی سهم بیشتری در ایجاد افسردگی‌ها دارند؟ بیشتر این موارد در شاخه‌ی اول از علل افسردگی قرار می‌گیرند یا شاخه‌ی دوم؟ بیایید در مورد این مسئله کمی صحبت کنیم تا شاید بعد از آن بتوانیم در مورد راه‌های جلوگیری از افسردگی صحبت کنیم و ببینیم می‌توانیم حداقل برای خودمان کاری کنیم؟

2 پسندیده

افسردگی یکجور به نظرم مثل یک خواب زمستونی میمونه . زمانی که فرد نتونه بطور طبیعی و منطقی با مشکلات کنار بیاد ترجیح میده انرژی مصرفی رو بیاره پایین تا شاید بعدا دوباره سرحال شه. اما برای کنار اومدن و رد کردن افسردگی همه چیز باید منظم بشه . ورودی و خروجی های ذهن،تغذیه،ورزش ،خواب و عادات خوب دیگه مثل دیدن دوستان خوب!
و این پروسه اگر در وسطاش یه شکست کوچیک داشت مثلا اگر فرد یک وعده تغذیه نامناسب داشت و ورزش نکرد از همونجا شروع کنه به رعایت. ساعت به ساعت و لحظه به لحظه از خودش مراقبت کنه.

ولی دلیل های زیادی داره خُب… شما اگه بین بقیه آدما باشی و بهت توجه نکنن و بگی درست میشه و بازم همونجور موند ناراحت نمیشی به بین مردم بودن ادامه میدی؟

افسردگی های امروزه بیشترش برای این شروع میشه ک در فرد احساس کم اهمیتی و عدم وجود امنیت شکسته شدن از طرف مردم و جامعه و… ب وجود میاد…

حس رو میشه خودجوش یا از کتاب هم تولید کرد و خیلی چیزهای دیگه مثل نگاه کردن به مناظر طبیعت.
نمیخوام ارزش دوستی رو کتمان کنم
اون هم اگر از نوع خوبش باشه و جامعه ایده آل باشه درصد خوشحالی بالا تر میره.