چرا راستی؟
پرسش گنگ هست.
چی سخته؟ راجع به چی راه خوب نشان بدیم؟
پیشنهاد میکنم با دکمه ی قلم که زیر موضوع هست، کمی به باز کردن موضوع بپردازین که بشه راجع بهش فکر کرد.
شما فقط مینویسید و مینویسید. من فقط چند جمله اول نوشته های همه رو میخونم. نوشته ها جذبم نمیکنه. بنظرم فقط برای وقت گذرونی مینویسید.
لطفا پرسش خود را کمی واضحتر بیان کنید.
فکر نمیکنم موضوعات اینجا برای همه جذاب باشد. بنابراین اشکالی ندارد اگر نوشتهها برایتان جذاب نیستند.
در مورد من این جمله صادق است. اما چه اشکالی دارد؟ مگر فلسفه زندگی چیزی به جز وقتگذرانی است؟
در هر صورت نسبت دادن یک چیز به یک جمع بزرگ کار غیر ممکنی است و خیلی شهامت میخواهد نظر دادن بدون خواندن نوشتهها. تصور کنید که کسی مقدمه کتابی را میخواند و شروع میکند به نقد کردن نویسنده. یا حتی بدتر از آن، طرح جلد را میبیند و در مورد نویسنده نظر میدهد.
نقد خوبیه به این ساختار. به یک نکته هم میشه اشاره کرد که میخوایم تفاوتی با بیرون از این محیط ایجاد کنیم. به نظرم چیزی که در جامعه وجود نداره، نبود راه حل نیست، نبود درک درست از مسئله، و عدم آگاهی لازم برای فهم راه حل خوب هست. قسمتی از بحثهای اینجا به طور خودکار به همین سمت رفته. صبر و حوصله لازمه ی این مسیر هست. همیشه وسوسه سریعترین راه حلهای در مسیر پیش میاد، ولی به بیرون نگاه کنید و ببینید این تفکر چه عواقبی داره تا اهمیت پرورش را درک کنید. از نحوه سئوال هم میشه فهمید این صبر و حوصله در شما وجود نداره شاید به دلایل مختلفی که لزوما بد نیستن.
خیلیها مشکل این دوست ما رو دارند. حوصله خوندن متنهای طولانی ندارن. فوری راه حل می خوان.
جواب من اینه:
هر کسی بعد از شنیدن نظر و راه حل آدمهای دیگه (طولانی یا کوتاه)، “خودش” باید راه حل مساله رو برای خودش پیدا کنه. همه این نظرات فقط قراره الهام بخش باشن. همین.