فکر کنم خندیدن و جوک ساختن در شرایط مختلف، از قدیم تو فرهنگ ما ایرانیا جا افتاده. مَثَلی معروفی داریم که میگه خنده بر هر درد بی درمانی، دواست. الان هم چند سالی هست که با گسترش شبکه های اجتماعی این ویژگی ما ایرانیا بدجور بولد شده و همهی شرایط سختی که بهمون وارد میشه رو داریم به نوعی توسط جوک زیرسوال میبریم. اولا میخواستم بدونم چه ارزیابی از این ویژگی دارین؟ در ضمن خیلی دوست دارم بدونم آیا کشورهای دیگر هم اینقدر به همه چیز میخندن؟
اینم یه جوک که راجع کرونا نوشته بودن :
آخه آدم چجوری به بدنش حالی کنه که جریان این گرمی هایی که این چند روزه میخورم، چیز دیگه ایه!
این ویژگی به نظرم هم مثبت است و هم منفی. قسمت منفیاش اینجاست که «ممکنه یک روز مثل دایناسورها منقرض بشیم». قسمت مثبتاش اینجاست که «دنیا دو روزه، گور بابای انقراض».
آره خُب من خودم هم جزو حامیان این موضوع هستم. فقط مواردی که برام سوالن اینا هستن:
آیا ما ایرانیا فقط تا این حد با همه چیز شوخی میکنیم؟ مثلاً یادمه در آمریکا یه تعدادی هم با مرگ کوبی رایان شوخی کرده بودن(که البته تعدادشون خیلی کم بود)
چرا موضوع شوخی و خنده تا این حد برامون جدی شده؟(مثلاً چالش راه میندازیم به اسم چالش خنده، یا مثلاً الان شوخی کردن با مسائل یه حالت رقابتی گرفته به خودش که هرکی زودتر همه رو خندوند یا …) البته بازم بگم که خودم هم از طنز و شوخی استقبال میکنم.
بزار ببینیم اگه اینکار رو نکنیم (بدون حرکتی برای تغییری مثبت) چه اتفاقی میوفته؟ به تدریج فشارهای روانی ناشی از مسائل زیاد در جامعه، فرد رو از پا درمیاره. در واقع بزار اینجوری بگم: اکثر اوم کسانی که مسائل رو به اندازه کافی جدی میگیرن، دچار آسیب میشن و به تدریج از بین میرن. من فکر میکنم این دو تا مسئله: وجود مسائل فراوان و عدم توانایی یا انگیزه برای حل و شوخی کردن با همهچیز، با هم مرتبط هستن و باعث نوعی یادگیری اجتماعی شده که نتیجهش همین فضای امروزه.