چرا با وجود مفیدنبودن روزمرگی سعی در تکرار آن داریم؟

اکثر اوقات در روزمرگی و رخوت غرقیم با اینکه میدونیم فایده ای نداره و از طرفی هم نمیتونیم که لحظه به لحظه مون رو جدید و پویا بسازیم مثل یه عقاب که رو زمین قدم میزنه عوض پرواز کردن

3 پسندیده

سوال خوبیه. پاسخ سرعتیم به این سوال: چون مغزمون دنبال کم کردن هزینه های انرژی ش هست و روزمرگی یکی از بهترین راه هاست.

اگه پاسخ کاملی توسط سایر پادپرسی ها مطرح نشد، تلاش میکنم پاسخم رو تا فردا با ارجاع و یا تجربه غنی تر کنم و از حالت یه نظر خالی دربیارم :wink:

3 پسندیده

چون لاله دد لاین گذاشت باید جواب بدیم.
چرا اینطوری شدیم رو باید در یک دوره زمانی بررسی کرد.
بهتره بگیم چرا اینطوری بار اومدیم و تربیت شدیم. از اجتماع بگیر تا خانواده مارو اینطوری بار اوردن و خودمون هم نقش اصلی رو داشیم.
ما راهی و اشتباه اومدیم و هر چی این راه و ادامه میدیم بیشتر خسته میشیم و ظاهرا می بینیم تهش هیچی نیست و همه اش همینه و همینی هم که هست زیاد جذاب نیست. منظورم زندگیه
الان این حس روزمرگی تو شهرهای بزرگ خیلی بیشتره تا شهر های کوچیک ، تازه این حس روزمرگی یکم لایه های عمیق تری داره.
امروزه مردم ما از احساس تهی بودن رنج می برند انگار منتظر چیزی هستند یا منتظر کسی هستند که بیاد کاری بکنه (مخصوصا ما مردم ایران).
الان کلی چیز میز برای سرگرمی هست از سینما بگیر تا اتفاقات دور و ور ، گوشی و فضای مجازی ولی بعد از مدتی بازم می رسیم سر اون پله اول و ما می مونیم و کویر خشک زندگی
تنها راه چاره درون خودمون هست. یکجایی یک سرچشمه ای هست که اگر حواسمون باشه هیچ وقت خشک نمیشه. یکم باید به درون رجوع کرد بیرون هیچ اتفاقی قرار نیست بیافته، بلکه قراره ما جریانات بیرون رو شکل بدیم.
قراره ما زندگی خودمون و جذاب کنیم نه برعکس

photo_2018-12-31_18-38-21
به آنچه می پردازیم فرسنگ ها با درونمان فاصله دارد.

3 پسندیده