این هم منبع
3 پسندیده
البته منبع اونجا مشخص نبود صرفا به کلمه «تحقیقات دانشمندان» اشاره شده. ولی همونجا هم اشاره شده که مبحث «طبیعی بودن» هست و نه الزاما مفهوم زیبایی. احتمالا برای جذب مخاطب این تیتر انتخاب شده.
2 پسندیده
سلام خانم @Fatemeh-law امیدوارم خوب باشید.
من نظر مشابهی با @realTirdad دارم. اگر کمی این موضوع رو در دو عامل اصلی محیط و جسم نگاه کنیم قابل درکه که انسان ها در نگاه اول جذب چهره طرف مقابل بشن و به شرایط بیولوژیک طرف مقابل بستگی داره. مواردی ممکنه در نوشته من باشه که ابهام ایجاد کنه پس اونهایی که به نظرم میاد رو قبلا معنی میکنم و اگر چیزی از دستم در رفت بفرمایید.
جنس نر و ماده دیدگاه بیولوژیکی هست.
طبق طبقه بندی های رایج انسان از فرمانرو جانوران، رده پستادارن، راسته نخستی ها، تیره ی انسانیان، تبار انسان‌تباران، سرده انسان هست.
اول شرایط بیولوژیک: نوع انسان مثل سایر پستاندارن دارای فرومون جنسی هست لذا ممکن هست فردی که چندان از شرایط زیبایی و جذابیت برخوردار نیست در زمانی (اوج تولید فرومون) فرد مقابلش رو جذب کنه. هیچ فردی نمیتونه بگه الان داره بوی فرومون میاد ولی نا خودآگاه اون رو حس میکنه. این فرایند در نوع انسان زیاد رخ میده برای مثال یک فرد افراد دیگر از جنس مخالف رو جذب میکنه در صورتی که خارج از اون شرایط این اتفاق نمی افته و حداقل تعداد کمتری رو جذب میکنه.
شرایط جسمی (ژنتیکی): خوب چهره و اندام (زیبایی و جذابیت) ریشه در ژنتیک ما دارن هر دوره ای نکته ای نماد جذابیت و زیبایی بوده (محیط) برای مثال چاقی (که امروز کمابیش برعکسه) نماد جذابیت برای انتخاب شدن جنس ماده بوده یا در نواحی از دنیا، چشم سیاه، موی سیاه و پوست کمی سبزه زیبا به حساب میاد.
محیط: شرط اساسی در انتخاب طبیعی، محیط شما به شما میگه چی خوبه چی بد (کی زنده بمونه و فرصت انتقال ژن به نسل بعدی رو داشته باشه یا کلن حذف بشه) مثلن در کشوری که چشم رنگی (غیر از قهوه ای و سیاه) زیبا باشه با داشتن چشم رنگی میتونه خیلی از پروتوکل ها رو تغییر بده. بعلاوه شرایطی مثل سردی و گرمی محیط و سختی و آسونی شرایط زندگی می تونه روی انتخاب تاثیر بذاره. وقتی فردی چهره ی زیبا (با اون سلیقه های رایج) داشته باشه میتون در معادلات تاثیر گذار باشه. شما در یک معامله اگر یک فرد خوش تیپ، خوش هیکل و زیبا رو به روی شما باشه به راحتی میتونه در اون معامله تاثیر بذاره و کلی برد داشته باشه.
موارد گفته شده در بالا همون عشق در نگاه اوله. وقتی فرد زمان پیدا میکنه که طرف مقابلش رو بشناسه اون موقع اگر بتونه بر این دیدگاه اولیه غلبه کنه میتونه انتخاب بهتری داشته باشه. فکر نکنم بشه این رو به جنس خاصی بستگی داد یا نمایانگر چیزی در نظر گرفتش ولی خوب من که متخصص نیستم شاید یه روزی پیدا شد یا شایدم شده من نتونستم پیدا کنم یا شایدم کلن اشتباه گفتم (که بعیده) 
.
5 پسندیده
این موضوع خوبیه . چرا ذهن علاقه به تکرار داره
با درود و عرض ادب چنددقیقه ای میشه مهمان شما شده ام از دیدگاه من نخستین اولویت زن یا حتی مرد زیبایی چهره و بیرونی اوست چراکه هیچ کس از درون دیگری خبر ندارد سیرت اگر دقت کرده باشید بیشتر خانمهای زیبا مهربانتر و دست دل باز،پشتیبان محکمی برای همسران خود هستند
1 پسندیده
اولین برخورد انسان ها باهمدیگر و ارتباط باهم ظاهر آنها است. معیار زیبایی برای هر کسی فرق دارد.
دهه هفتادی ها بین جامعه ی مدرن و مستقل شدن خانم ها و جامعه ی سنتی که طوری پدر و مادرشان زندگی میکردند،کشمکش دارند و اقایان این دهه بیشتر به ظاهر اهمیت میدهند توقع دارند همسر آینده شان بسیار زیبا شبیه بازیگران امریکایی و هیکل زنشان شبیه به سوپر مدلهای اروپایی، رنگ پوست باید سفید و بدون هیچ لک و زخمی مانند روس ها و این خانم زیبا رو که میخواهند به عنوان همسری خود قرار دهند باید آشپزی مانند سرآشپز های بهترین رستوران ها و خانه داری مثل مادرشان و کارهم کنند و خرجی خانه هم خانم بدهد ولی وقتی خانومشان از سرکار میاید حق خستگی و غر زدن و ناراحتی را ندارند.
من این نمونه از آقایان رو بسیار دیدم یکیش برادرم و همسران دوست هایم و همکار و همکلاسی و…
و من اگر پسر بودم زنی را انتخاب میکردم که از لحاظ قیافه معمولی و ساده ولی اخلاق پسندیده و منطقی و تحصیل کرده و اهل مطالعه چون زن هایی که مطالعه میکنند بجای اینکه بروند بوتکاس و عمل های زیبایی کنند دیدگاه به زندگی بسیار زیبا و صبور و درک متقابل دارند رو انتخاب میکردم.
ولی متاسفانه بعضی از آقایون از خانم هایی که منطقی و اهل مطالعه و تحصیل کرده هستند خوششان نمی آید و از این خانوم ها فرار میکنند.
5 پسندیده
یه سری از این افراد چون خودشون افراد ضعیفی هستن به لحاظ روحی یا فرهنگ ضعیف دارن، میترسن از این مدل زن ها. یا قدرت طلب خارج از تعادل هستن. در کل فرهنگ و نوع فکر هر فردی نشون دهنده سبک زندگیش هست.
مطالعه و آگاهی خیلی خوبه قبول دارم ولی ازدواج محصول عشقه و نه مطالعه
من فرد با دانش بی عشق و کسی که مدام به فکر پیشرفت خودشه و شوهرش رو نردبان میدونه و از تعادل خارجه رو دوست ندارم
1 پسندیده
سلام
به نظرم شاید زیاد منصفانه نباشه که در یک کلام بگیم «عمیق نیستن» یا «قابل اعتماد نیستن!» و … 
اولاً) چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، چه بپذیریم یا نپذیریم اما واقعیت اینه که هر مردی قبل از مرد بودن یک جنس نر هست. و مرد واقعی کسیه که در مرز بین مردبودن و نربودن بتونه مدیریت خوبی انجام بده.
پس دنبال زیبایی بودن در وهله نخست، پاسخی به یک نیاز طبیعی هست که دوستان بخوبی توضیح دادن و نمیشه محکوم کرد.
و اما در مورد زیبایی:
چون به صراحت از وازه «همسر» استفاده کردین، فکر میکنم در این بحث بسیار مهم(ازدواج) زیبایی اونقدری که در روابط دیگه مهمه، در این مورد در درجه اول قرار نداره.
ضمن اینکه خود واژه زیبایی هم (خوشبختانه) نسبی هست
از خودم مثال میزنم:
سالها قبل مادر دوستم رفته بود برام خواستگاری! (اتفاقی که در قدیما خیلی اتفاق میفتاد و نمیدونم نقش مادردوست در زندگی خصوصی بنده چه بود! ضمن اینکه بنده از هیچکس در زندگی تقاضا نکرده بودم که برام بره خواستگاری!)
اونقدر از زیبایی اون دختر تعریف کرد که برام علامت سوال شده بود که این موجود فرازمینی روی کرۀ زمین چه میکنه؟ (این تعاریف رو در مورد حوریهای بهشتی شنیده بودم!!)
حتی داشت قرار و مدار خواستگاری رو با مادرم هماهنگ میکرد و منم مونده بودم به کدوم بیابون فرار کنم!
تا اینکه نظر لطف خدا شامل حالم شد و گفت طرف زاغ و بوره و …
مشکل حل شد. چون من در تمام زندگی هرگز نتونستم با افراد زاغ و بور کنار بیام. بنابراین مادرم گفت ممنون خانوم. پسر من از زاغ و بور اصلاً خوشش نمیاد. و مشکل کلاً حل شد. هرچند از اون قضیه بیشتر از 20 سال گذشته، اما پارسال که مامان دوستم رو دیدم، بهم گفت تو هیچوقت سلیقه نداشتی!
سوال:
آیا موی بلوند و چشم سبز یا آبی بده؟ آیا این افراد زشت هستن؟
هرگز. فقط با سلیقه من جوردرنمیاد. همین(اتفاقاً اکثر آقایون ایرانی که دیدم از این تیپ بیشتر خوششون میاد)
خب اگه من قرار بود بر فرض سیرت خوب اون دختر باهاش ازدواج کنم آیا زندگیم دوامی داشت؟
خودتون چی فکر میکنین؟
شاید اون زیبایی که شما بهش اشاره کردین حداقل‌هایی باشه که هر شخص (چه آقا، چه خانوم) در زندگیش نیاز داره.
2 پسندیده