اینکه بعضی درختها به شکلی تکامل پیدا کردن که میوه داشته باشن و بعضی دیگه این اتفاق براشون نیوفتاده، سئوال جالبیه! دلیل این چیه؟ آیا درختی داریم که هر دو نوع باشه، هم میوه نداشته باشه و هم داشته باشه؟؟
داشتن میوه به طور غیر مستقیم یک فایدههایی برای درخت دارد. مثلا حیواناتی ممکن است میوهها را بخورند و هستهها را در طبیعت رها کنند. در این صورت فرصت رویش یک درخت جدید وجود دارد که به ادامه نسل درخت کمک میکند.
اتفاق مشابهای در گردهافشانی میافتد. به طوری که یک حشره از گیاه تغذیه میکند و ناخواسته گردههای گیاه را هم در دشت میپراکند. البته شاید مقایسه این فرآیند با گردهافشانی درست نباشد.
از نظر من از نگاه خلق واژه ها ثمر وقتی معنی پیدا میکند که بی ثمری هم وجود داشته باشد، اگر همه ثمر میداشتند پس واژه بی ثمر بی معنی میبود و کسی بی ثمری را نمیدانست چون همه ثمر داشت و اگر همه هم بی ثمر میبود پس کسی ثمر داشتن را درک نمیکرد، و این واقعه بود که همه چیز با کلمه مقابلش خلق شده تا بی مفهوم نباشد، مثلا اگر سیاهی نبود کسی نمیدانست سفیدی چیست، و همچنان اگر نور نبود ظلمت معنی نداشت.