دوستی داشتیم وقتی باهاش میرفتیم کوه، از مسیرهای صعبالعبور به شکل چست و چابکی میرفت بالا! و بعد از اولین کوهی که با هم رفتیم، به خاطر جسارت و همین طور چالاکیشون به «بز کوهی» معروف شدن.
واقعا جالبه، تصویری که در واقعیت از «بز» در ذهن من و دوستام بود، خیلی با کارکردش در کلمهی بزدل فرق داره! تو وب صرفا این رو پیدا کردم که این کلمه اول «بَددل» بوده و بعد به مرور زمان شده «بُزدل»: «دلیران آهنگ جنگ کردند و بددلان قصد گریز کردند» ولی این هم قانعکننده نیست! بددل معنی دیگهای داره و در ضمن آهنگ دو کلمه کاملا متفاوته و احتمالش پایینه «بُز» از «بَد» بیاد.
خداییش چرا به ترسوها میگن بزدل؟! مگه بزها ترسو هستن؟
تو لغتنامه آنلاین دیدم برای بزدل با دل همه حیوونا بازی شده:
آهودل . اشتردل . بددل . کبک زهره . کلنگ دل . گاودل . گاوزهره . مرغ دل . (یادداشت بخط دهخدا). نامرد.بیدل . سیماب دل . اشتردل
پس شاید یه جور فحش بوده، حالا هرکی اسم یه حیوون رو که دم دستش بوده، میچسبونده به دل و بعدشم ترکیب رو نثار شخص ترسو میکرده.
انگلیسی هم : chicken_hearted یا
chicken-livered
شاید به دلیل اینکه بُز توان بالای در بالا رفتن در ارتفاعات داره، در تقابل با انسانها یا خطراتی که توان مقابله باهاشون رو نداره، به ارتفاعات فرار میکنه. به خاطر همین ذهنیت، به کسی که از درگیر شدن پرهیز میکنه و فرار میکنه، بُزدل میگن.
من قبلا پرسیده بودم اینو، بهم گفته بودن که بز ها واقعا ترسو هستن حالا در مواجهه با ادما!
حالا چقدر صحت داره نمیدونم. ولی اگر در مواجهه با ادم دو پا نمیترسیدن به نظرم جای تعجب داشت ! اونوقت میشدن مترادف شجاع دل!