چرا تو اثبات بعضی قضایای ترمودینامیک از مثال های خاص استفاده می شه؟

از اونجا که اینجا جمع فیزیک خونده ها جمع هست، یه سوالی که خیلی وقتا به ذهنم می اومد اما جوابی براش نداشتم یا زمان پیگیریش رو اون موقع نداشتم :smile: رو می خوام مطرح کنم. بلکه قانع شدم.

من مفهوم “مثال نقض” رو متوجه می شم که درستی یک “حکم” رو زیر سوال می بره و ردش می کنه.

اما چرا تو ترمودینامیک برای بعضی اثبات ها مثلا، اثبات قضیه کلازیوس میاد از “ماشین کارنو” استفاده می کنه. خب وقتی می خواد یه اثبات کلی بده برای یه قضیه چرا با مثال خاص پیش می ره؟ آیا برای سایر موارد هم جواب خواهد داد لزوما؟

تو اینجور اثبات ها دقیقا من متوجه چه نکته ای نیستم؟(به لحاظ عمومیت که تو اثبات باید در نظر گرفت وگرنه کلیت اثبات رو متوجه میشما :slightly_smiling_face: :slightly_smiling_face: :slightly_smiling_face: :slightly_smiling_face:)

2 پسندیده

در مثالی که آوردین با اثبات یک نامساوی سروکار داریم. چرخه کارنو حد بالای این نامساوی هست و وقتی که قضیه برای اون اثبات بشه، برای بقیه حالتها هم اثبات شده. البته مفهوم ماشین در ترمودینامیک بسیار کلی هست و هر فرآیندی با خصوصیات کلی گفته شده در یک چرخه رو شامل میشه.

4 پسندیده