چرا ما در رشد و توسعه فکری فردی-اجتماعی نتونستیم مثل مردم آلمان و ژاپن عمل کنیم؟

مقایسه اخلاق در ایران و ژاپن

1 پسندیده

یه مقداری توضیح دقیق بدید که منظور چه مولفه های هستند.
در ضمن از منظر اجتماعی، این دو کشور شرایطی داشتن که بسیار متفاوت بوده از بقیه مثلا: هر دو کشور بسیار ملیگرائی شدیدی دارن. هر دو کشور در پیشینه خودشون کشتارهای سیستماتیک بزرگ (ژاپن در چین و آلمان در اروپا) در تاریخ رو به وجود آوردند که به نظرم دلالیل اون از مولفه های اجتماعی که باعث رشد اونا شدن جدا نیست. هر دو کشور بعد از جنگ جهانی دوم بودجه نظامی نداشتن و بقیه دنیای سرمایه داری همیشه ازشون حمایت مجانی کردن تا به سمت شوروی متمایل نشن (مثال تراز تجاری منفی ژاپن و آمریکا که یکی از دلایل رکود اقتصادی دهه اخیر بوده).

3 پسندیده

به نظر من یکی از مهم ترین علل عدم توسعه فردی اینه که فقط ۳ درصد از افراد جامعه ی کنونی دنبال این قضیه هستن.
هیچ کس آموزش ندیده.
من خودم رشد شخصی(رشد فردی) تدریس می کنم و توی کارگاه هایی که تا امروز برگزار شده خیلی نقض های بزرگی توی افراد می بینم که اصلاح اون خیلی زمان بر و سخته.
عدم آگاهی از توسعه و رشد فردی باعث میشه این عدم توسعه خودش رو توی جامعه نشون بده و فرد نتونه جامعه رو بارور کنه و نسبت به اون مسئولیتی داشته باشه.

سلام
از آلمان خیلی اطلاعی ندارم؛ اما در ژاپن فرهنگ کتاب خوانی خوب جا افتاده. مشکل مردم ما اینه که حاضر نیستن پولی رو که برای خرید یک پیتزا خرج می کنند، برای خرید یک کتاب در زمینه رشد و توسعه فردی هزینه کنن. کتاب دنیای جدیدی رو به روی انسان باز می کنه.

یکی از کتاب هایی که اخیرا در زمینه توسعه فردی خوندم کتاب اثر مرکبه. به نظرم اگه هر فرد در زمینه رشد فردی خودش قدم برداره، به رشد و توسعه جامعه کمک زیادی کرده.

1 پسندیده