چرا وقتی که از برآورده شدن حاجتمون به کلی ناامید میشیم، راه حل پیدا میشه؟

مثل وقتی که یک گروهی به دنبال طلا خیلی تلاش کردن و موقعی که ناامید شدن و ابزار کار رو فروختن، مهندس به گروه بعدی گفته بود دقیقا ۹۰ سانت دیگه به طلا میرسین.

3 پسندیده

دو تا شعر که خیلی قبلا بهشون فکر میکردم و البته به سوال شما هم بی ربط نیست، گرچه پاسخش نیست :

  1. زمرادت بگذر تاد به مرادت برسی
    که ز به مقصود رسید آن که ز مقصود گذشت

  2. جمله بی‌مرادیت از طلب مراد تست
    ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت

5 پسندیده

واقعیت این موضوع خیلی وقتها برایی منم پیش اومده منتها خیلی وقتها ما دچار چندگانگی هستیم یعنی مثلا چند راه پیش رومون و بنابراین تمرکزی رویی یه مسیر ندارین ولییی وقتی همه راه ها بسته میشه و فقط یه راه باقی میمونه ما تمام تمرکزمون رو روی همون ایده میذاریم و در نتیجه شانس اینکه اون اتفاق بیفته یالا میره

3 پسندیده

این قانون دنیاست. برای منم خیلی اتفاق افتاده. خیلی بهش فکر کردم و 2دلیل اصلی داره:
1-وقتی یک مشکل تو زندگیمون به وجود میاد، در درون ما یک خواسته به وجود میاد که همون حل شدن مشکل هست. مشکلات بی دلیل برای ما اتفاق نمیفتن. هرکدوم برای شخص ما طراحی شدن و اومدن تا درسشون رو به ما بدن، مشکلات فقط اومدن درسشونو بدن هیچ کار دیگه ای با ما ندارن. وقتی ما درسش رو گرفتیم، خودشون راهشونو میکشن و میرن. اولین و مهم ترین درسی که باید بگیریم اینه که خدای بزرگ یا کائنات یا الوهیت یا هر اسمی که بگذارید، این مشکل رو بهمون داده که بگه ای انسان تا موقعی که بخوای بقیه رو کنترل کنی، شرایط رو کنترل کنی، زندگیت رو با تغییراتی غیر از تغییر درونت کنترل کنی، نمیتونی کاری از پیش ببری. ما تا وقتی که سعی در رسیدن به خواستمون داریم، همش داریم تلاش میکنیم و میخوایم شرایط رو تغییر بدیم و اطرافیان رو کنترل کنیم و همه دنیا رو بسیج کنیم تا به خواستمون برسیم. ولی وقتی که از همه چیز و همه کس ناامید میشیم و کنترل کردن بیرونی رو رها میکنیم، یکهو به خواستمون میرسیم. این رسیدن هم توش درسه. یعنی اینکه آهای آدم، دیدی وقتی کنترل کردن دنیا رو ول کردی به خواستت رسیدی؟ دیدی هیچ چیزی رو جز خودت نمیتونی تغییر بدی؟ پس ول کن کنترل کردن رو. و جالبه که با اینکه به خواستمون رسیدیم، ولی اگر این درس رو درست یاد نگرفته باشیم، مشکل بعدی از راه میرسه و دوباره همین چرخه تکرار میشه تا موقعی که توی مشکلات بعدی، فقط و فقط روی درون خودمون کار کنیم.
2-دومیشم ساده اس. خدا مشکلات هر شخصی رو به اندازه صبر و ظرفیت اون آدم میده. وقتی شما ناامید شدی از رسیدن به خواستت، یعنی صبرت تموم شده. پس مشکلت حل میشه که بیشتر از صبرت نشده باشه. گرچه که گفتم، اگر درسش رو نگرفته باشی دوباره واست مشکل تکرار میشه و دوباره تا حد اتمام صبرت پیش میره و دوباره ناامید میشی و دوباره حل میشه و چندین و چند بار این چرخه ادامه پیدا میکنه تا ما درسش رو بگیریم.

1 پسندیده

فکر میکنم قوانین مورفی را باید جستجو کنید