تاريخچه ى قاشق هاى چوبى كه اسياى زرد از ان براى غذا خوردن استفاده ميكنه چيه؟ چرا چينى ها و ژاپنى ها از قاشق هاى عادى استفاده نمى كنند؟
جدا از عادت، چه مزايايى در قاشق چوبى ديدن؟
تاريخچه ى قاشق هاى چوبى كه اسياى زرد از ان براى غذا خوردن استفاده ميكنه چيه؟ چرا چينى ها و ژاپنى ها از قاشق هاى عادى استفاده نمى كنند؟
جدا از عادت، چه مزايايى در قاشق چوبى ديدن؟
این سوال رو هم من اضافه میکنم که آیا بین دو قاشق چوبی و نوع و شکل غذایی که ژاپنیها و چینیها مصرف میکنند رابطه خاصی وجود داره؟
جوابم به سوال خودم بله هست ولی دقیق نمیدونم چه میزان رابطهای وجود داره چون دیدم سوپ و رشته رو هم با همین چوبها میخورن که به نظرم با قاشقهای معمولی راحتتر میشه همون غذاها رو خورد
سئوال جالبیه و من در یه حرکت بدون توپ، سرچ کردم به نظر جالب میاد.
ظاهرا اصل استفاده برای هم زدن غذا بوده. ولی در زمانی در چین، یهو جمعیت زیاد میشه و اندازه لقمههای غذا کوچیک میشه و استفاده از این رایج میشه. نکته دوم اینه که این وسیله به ظرفهای دکوری و گران قیمت کمتر آسیب میزنه تا قاشق و چنگال. همین مشکل هم در مورد ظرفهای تفلون با قاشق و چنگال وجود داره!
چه کار خوبی کردین لینک رو گذاشتین. مرسی
ظاهرا تو میانسالی کسانی که زیاد از قاشق های ژاپنی استفاده میکنن، به مفاصل دستشون در سن بالا فشار میاد و دردهایی خواهند داشت!
یه نکته منفی دیگه هم دورریز بالای این چوب هاست! مصرف هر سال چین معادل ۲۵ میلیون درخت هست!
اون وقت ادم از خودش میپرسه: «آخه چرا؟!»
از نکات مثبتی که به نظرم میرسه اینه که با این قاشقا آدما کمتر غذا میخورن، در ضمن لقمههای کوچیکتری هم برمیداره!
به زمانهای قدیم برگردیم، به نظرم مزیت دیگه ساده بودن ساخت این وسیله ها هم بوده.
من چوب چندبار مصرف هم دیدم!
علاوه بر چیزی که یوسف هم گفت (یعنی کوچیک شدن قطعات غذایی برای اینکه سوخت کمتری برای پختشون استفاده بشه)، مثل اینکه کنفوسیوس اعتقاد داشته روی میز غذا نباید هیچ ابزار تیزی باشه چون تداعیگر خشونت میشه برامون و مثل اینکه آموزههای اون هم بیتاثیر نبوده تو رواج استفاده از چوب.
برای برنج خوردن هم وسیلهی راحتیه و برنج قوت غالب بوده تو شرق آسیا. نوع برنج شرق آسیا هم با ما یکم متفاوته، دونههاش ریزترن و نشاستهی بالایی دارن که کته گلوله میشه!
اولین استفادهها از چوب هم به چین و حدود 9000 سال پیش برمیگرده.
خب به نظرم این نکته مثبت رو میتونن با همین قاشق های فلزی معمول که اندازه اش کوچکتر باشه هم انجام بدن.
به نظرم فقط یک رسم قدیمی هست
و معایبش بیشتر از لقمه کوچک و… هست .
خب درسته ساده به دست میومدن مثل ساقه های گندم. ولی از اون ساده تر که خوردن با دست هست و مفاصل هم درد نمیگیره. شاید بشه یجور نزدیک بودن به طبیعت هم گفت چون چوب از گیاهانه ولی چرا تغییرش ندادن این برام عجیبه.
به نظرم باز هم کار سخت هست اگر بگیم که ذهنشون به قاشق نمیرسیده ولی دستاشون که بوده و همچنین خوردن با یک تکه چوب کوچک که کمی عریض تر باشه و انرژی شون بهتر مدیریت شه . من هنوز خبر ندارم چقدر استفاده از این چوب ها رواج داره.