همیشه دلم میخواست بروم در جایی بنشینم و یا حتی سرپایی چای یا قهوهای بنوشم بدون این که نگران قیمت چای یا قهوه باشم.
چرا در ایران کافهها کارکرد لوکس پیدا کردند؟
همیشه دلم میخواست بروم در جایی بنشینم و یا حتی سرپایی چای یا قهوهای بنوشم بدون این که نگران قیمت چای یا قهوه باشم.
چرا در ایران کافهها کارکرد لوکس پیدا کردند؟
دقیقا به همون دلیلی که مطرح شد: افراد زیادی دلشون میخواد برن و در جایی نشسته یا سرپایی یه لیوان نوشیدنی گرم بنوشن! پس تقاضا وجود داره و خود به خود قیمت یه لیوان چای اگه به جای ۵۰۰ تومن، ۱۰هزار تومن باشه هم مشکلی پیش نمیاد.
ضمن اینکه معمولا کافهها و کافیشاپها قیمت خدماتشون رو میگیرن و نه کالای ارائه شده. یعنی افراد به دلیل فضای کافیشاپ و نوع سرویسدهی اون (موسیقی که تو فضا پخش میشه، طرز صحبت کارکنان کافیشاپ، چیدمان فضا، طراحی منو و خدمات قابل ارائه، و …) کافیشاپشون رو انتخاب میکنن.
این مسئله به ایران خلاصه نمیشه و جاهای دیگهی دنیا هم قیمت یه لیوان قهوه داخل کافیشاپ بیشتر از قیمت واقعی اون هست. اگه کسی نخواد از فضا و خدمات کافیشاپ بهره ببره، سراغ این قهوهفروشیهای سرپایی میره که قهوه رو میدن دستت ببری[1] :
take away coffe ↩︎
تجربه نشستن در کافه ها در ایران یکی از لذت بخش ترین تجربه های گشت و گذار برای من بوده. منظور از لوکس رو متوجه نمیشم ولی با لاله جان موافقم که قیمت کافه ها بیشتر از قیمت های واقعی بوده چون خدمت و تجربه هم توی قیمت به حساب میاد.
تخصصی در توسعه شهری ندارم ولی برداشتم اینه که کافه ها به توسعه شهری با تشویق فضای آرام گفتگو و مطالعه کمک میکنند.
هرازگاهی انسان ها دوست داردند که دور از دغدغه های رزگار در گوشه بگذرانند که کافه ها جای خوبی برای گذراندن وقت است، و چی خوب که این فضا آراسته رنگین نگارش شده باشد و میوزیک زیبا هم پخش شود و فضا با قهوه و چای دلنشین تر میشود، و درینصورت اگر قیمت ها بلند هم برود چندان توجهی نخواهیم کرد چون از فضای دلنشین لذت میبریم.
به نظرم کافه ها همیشه جاهای لوکسی بوده اند، چون کافه از غرب گرفته شده و برای قشر یقه سفید بوده که دور هم بشینن و از کراماتشون بگن، برخلاف بارها که جای دور هم جمع شدن عموم بوده.
توی ایران هم قهوه خونه ها غیر لوکس بوده ن و برای عموم و کافه ها برای قشر تحصیل کرده و روشن فکر که عمدتا از قشر مرفه جامعه بودن.
فی الواقع در گذر تاریخ عموما یا افراد ناچار بوده اند کار کنند تا اموراتشون بگذره، درنتیجه فرصت این که جایی بشینند و دنبال راهکار برای اصلاح دنیا بگردند نداشته اند و جاشون هم کافه نبوده؛ یا افراد به اندازه کافی داشته اند که بتونن به خودشون فرصتی بدهند و گوشه ای بشینند و در افکار خودشون فرو بروند یا با هم فکرهاشون صحبت کنند.
قشر سوم که چیزی بین این دو باشند، بعد از صنعتی شدن شکل گرفت، حالتی که فرد برای رفع نیازهاش لازم بوده کار کنه، ولی نه این که کارش یدی باشه که تمام توانش در روز مصرف بشه، و نه این که پولش اونقدری کم باشه که فقط کفاف نیازهای اولیه ش رو بده.
در دوره ای در ایران که دانشگاه رفتن برای هر قشری ممکن شد، و از روستاها و شهرهای کوچک هم وارد دانشگاه شدن و روشن فکری و تحصیل کرده بودن مختص قشر مرفه نبود، و تورم هم زیاد نبود، تقریبا هر دانشجویی می تونست وقتش رو توی یه کافه ای بگذرونه و از مشاهدات و مطالعاتش با همفکرهاش صحبت کنه؛ البته دو دلیل زیر دلیل بازگشت به لوکس بودن کافه هاس؛ اولی این که شرایط بد اقتصادی و تحریم ها باعث شده سفره مردم کوچیک بشه و مجدد این قشر سوم بین دو قشر اول و دوم تقسیم بشوند، و دوم هم این که سرمایه داری و نگرش مصرف گرایانه همه جا ریشه می دوونه، وقتی روشن فکر بودن با کلاس تلقی شد، کافه نشینی هم به یک ترند تبدیل شد و باکلاس شد، و تقاضای کالاهای لوکس سبب عرضه محصولات لوکس در کافه ها شد.
درمجموع فکر می کنم اگر در دوره ای کافه ها لوکس نبودن، یک دوره گذار بوده و عمدتا کافه ها محلی لوکس بوده اند.
من هم زمانی مثل شما فکر می کردم که قهوه از غرب به شرق آمده اما اینطور نیست. قدمت قهوهخانهها در ایران، سوریه، عراق و ترکیه به قرن هفدهم میلادی برمی گردد در حالی که اروپاییها تنها یک قرن است که با قهوه آشنا شدهاند. خواندن موضوع انسان چجوری فهمید قهوه درست کنه؟ را توصیه میکنم.
حتی امروزه هم در اروپا قهوهخانه یک محل لوکس نیست. برای مثال در مرکز شهر رم قهوهخانه معروفی هست که مردم معمولا ایستاده قهوهشان را مینوشند. یک قهوه عادی در این قهوهخانه حدود یک یورو قیمت دارد. در آلمان بیشتر قهوهخانهها، قهوه یا چایی را در پیشخوان به شما تحویل میدهند و از شما انتظار دارند که ظروف باقی مانده را در قفسههای مشخصی قرار دهید. البته در ازای این خدماتی که به شما ارایه نمیدهند، قیمت نهایی را پایین آوردهاند.
یک قهوهخانه در مرکز شهر رم و مردمی که ایستاده قهوه مینوشند:
قهوهخانهای محبوب در آلمان: باید قهوه و سایر مواد خوراکی را از پیشخوان تحویل بگیرد و پس از مصرف در محل نشان داده در تصویر تحویل دهید. کسی قهوه یا ظرفهای کثیف شما را برایتان حمل نمیکند.
در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران یک قهوهخانه عالی با قیمتهای مناسب وجود داشت که معمولا اشعاری از شاعران معاصر را پخش میکرد. در دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان هم یک کافیشاپ با قیمتهای مناسب و کیفیت معقول وجود داشت. اما خارج از دانشگاه تنها مکانی که برای قشر دانشجو مناسب بود، کافه فرانسه بود چرا که قیمتهای بسیار مناسبی داشت.
در کافه فرانسه باید ایستاده قهوهتان را بنوشید. در عوض میتوانید از دیدن منظره بیرون لذت ببرید و یک نوشیدنی با قیمت مناسب دریافت کنید:
در آخر این که قهوهخانهها در گذشته محلی برای استراحت کارگران خسته از کار، همفکری افراد تحصیل کرده و محل تجمع دوستان بوده است. این کاربری در اروپا همچنان وجود دارد اما در ایران در حال از بین رفتن است. دلیلاش تبدیل شدن قهوهخانهها به یک مکان لوکس با قیمتهای گزاف است به طوری که قیمت قهوه در برخی از کافههای تهران حتی از آلمان و ایتالیا هم بیشتر شده است.