از خودمان یک سوال بپرسیم؛ “چرا من یک گیاهخوار نیستم؟” ادم هایی مثل من حتی خیلی از شما آدمهایی صفر یا صدی نیستیم. سخت با سیاه مطلق و سفید محض کنار میآییم. میتوانیم تغییر کنیم. می توانیم زندگی را آنطور که میخواهیم پیش ببریم اما چطور بسیاری از ما چیزی در رابطه با حیوانات پرورشی و یاصنعت دامپروریصنعتی نمیدانیم.
اما طبق برآوردهای سازمان خواروبار جهانی حدود ۵۰ درصد درآمد ناخالص ملی در بخش کشاورزی و بیش از ۵۰ درصد کل درآمد ناخالص ملی در بیشتر کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته از دامپروری تامین می شود. به اعتقاد صاحب نظران اقتصادی برخی از کشورها دامها بانک زنده محسوب می شوند. با وجود پرورش نزدیک به ۶۰ درصد دامهای کل جهان در کشورهای در حال توسعه این کشورها را فقط حدود ۲۵ درصد گوشت و ۲۰ درصد شیر جهان را تولید میکند. طی چند سال اخیر به علت مشکلات مربوط به بیماریهای قلبی عروقی و افزایش گرفتگیهای رگهای قلبی و همچنین توصیه اکثر پزشکان به کاهش مصرف گوشت قرمز شده به نوعی انتقال تقاضا در سطح جهانی از مصرف گوشت قرمز به سمت گوشت سفید بودهایم؛ که در گروه گوشت سفید گوشت مرغ دارای سه مرحله اساسی است.
مرغ گوشتی به دلیل رشد سریع، اصول تغذیه، ضریب تراکم بالا نسبت به سایر محصولات پروتئینی از مزایای خاصی برخوردار است. در این راستا صنعت مرغداری به لحاظ شرایط مساعد و توانمندیهای کشور ایران اهمیت قابل ملاحظهای در تامین بخش اعظمی از نیازهای غذایی جامعه دارد به گونه ای که اگر از نظر کمی مقدار تولید کشور طی ۲۵ سال گذشته حدود هشت برابر افزایش یافته است به طوری که در سال ۱۳۹۰ بالای یک میلیون تومان در رتبه ششم جهان و تولید تخم مرغ با ۷۰۰ هزار تن در رتبه دوازدهم جهان قرار گرفته است اما به علت رعایت نشدن اصول ژنتیک و استانداردهای فنی در سطح جهانی در تولید و پرورش مرغ آسیبهای قابل توجهی به کره زمین و سپس سلامت جهانی وارد شده است. مرغهای پرورشی در روز سی و پنجم زندگی خود کشته میشوند و به بازارها راه می یابند؛ در حالی که یک مرغ عادی در یک شرایط طبیعی می تواند تا سه سال رشد کند و به حیات خود ادامه دهد. بسیاری از هورمونها و داروهای آنتی بیوتیک که هنوز آزمایش های لازم بر روی آنها انجام نشده است. به این مرغها تزریق می شود و همین طیور و ماکیان غذای اصلی مردم جهان است. جالب است بدانید که در سالهای اخیر کودکان کمتر از ۷ سال دچار یک سری بیماریهایی می شوند که تاکنون وجود نداشته اند. اسم کودکان و همچنین بسیاری از انواع دیابت از بیماری های که فرزندان همین هورمون ها و آنتی بیوتیک ها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
در کشور ژاپن مرغداریهای ۱۸ طبقه وجود دارد و رکورد پرورش مرغ در کمترین جای ممکن متعلق به کشور ژاپن است. برای اینکه تصور کنید این مرغهای پرورشی چه شرایط را تحمل می کنند؛ یک آسانسور بسیار شلوغ را فرض کنید که چندین نفر کنار هم در این آسانسور گیر افتادند و راه رهایی از آن، مرگ است. فشار جمعیت آنقدر زیاد است که پاهای شما به زمین نمی رسد که البته این یک موهبت است؛ به دلیل اینکه کف آسانسور میلههای فلزی قرار دارد و پاهای شما را زخمی کند. نفس کشیدن در این فضا بسیار مشکل است مرغها بعد از مدتی به دلیل مشکلات روانی؛ که در طی این فرآیند برای آنها به وجود آمده است به یکدیگر حمله می کنند و یکدیگر را میکشند. حدود ۲۵ درصد مرغهای هر طبقه به همین ترتیب کشته میشوند فضای اخلاقی کردن پروژههای صنعتی رخ می دهد پایانی ندارد و قابل بیان نیست.
اینکه ما چرا گیاهخوار نمی شویم و چرا این موضوع را پشت گوش میاندازیم سوال بزرگی است. اگر در جمع ما پنج نفر وجود داشته باشند که به طور کامل پاک گیاهخوار یا وگان باشند خبر بسیار عالی است؛ اما خبر بهتر این است که در جمع ما افرادی باشند که رژیم گیاهخواری هفتگی را رعایت کنند. یعنی ۷۰ درصد از غذای هفتگی خود را از گیاهان تامین کنند و به این شکل بی شک می توان زمین را نجات داد همچنین این کار به این معنی است که کمترین آلودگی را وارد محیط میکنیم. در مورد حیوانات احساس بهتری خواهیم داشت و حتی بخش اعظمی از درآمد ماهیانه خود را نیز به این ترتیب از دست نخواهیم داد در کمال ناباوری در این صورت عمر طولانی تری خواهیم داشت و حتی می توانیم وزن خود را کاهش دهیم و یک سبک زندگی تازه را آغاز کنیم. بنابر این از خود بپرسیم که به خاطر سلامتیمان، پولمان، جهانی که در آن زندگی می کنیم، حیوانات و حتی فرزندان مان چه چیزی ما را از امتحان کردن برنامه گیاهخواری هفتگی بازمیدارد؟ و در نهایت اینکه اگر همه ما نصف میزان گوشتی که اکنون مصرف می کنیم را میل کنیم؛ مثل این است که نیمی از ما پاک گیاهخوار باشند.
2 پسندیده