ما ایرانیا نمیتونیم ایده هامون رو با همه به اشتراک بگذاریم، چون اینجا کپی رایت و ثبت ایده و اختراع وجود نداره. اگرم وجود داشته اینقدر کاغذ بازیش زیاده که معمولاً دنبالش نمیریم و البته باز هم تضمینی برای مصون موندن ایده مون وجود نداره.
یکی از مسایلی که Lean Startup (در ایران «نوپای ناب» ترجمه شده) مطرح میکنه اینه که ایده ای که داری رو به صورت حداقلی پیاده سازی کن (یک نمونه خیلی ساده و اولیه) با صرف کمترین وقت، سعی کن اون رو به مشتری های احتمالی نشون بدی تا در همون ابتدای کار قبل از صرف زمان و هزینه زیاد متوجه بشی آیا این ایده ارزش کار کردن رو داره یا نه.
اما اکثر ما این تجربه رو داریم که فکر میکنیم یک یا چند ایده عالی داریم ولی از ترس اینکه کسی اونا رو از چنگمون در بیاره جایی به اشتراک نمیزاریم یا جرات نداریم یک نمونه خیلی اولیه و ابتدایی از اون رو به کسی نشون بدیم.
راهکارش به نظر شما در ایران چیه؟
چه پیشنهاداتی دارید که بتونیم ایده هامون رو با دیگران مطرح کنیم، ولی نگران این نباشیم که کسی که امکانات و پشتوانه بهتری نسبت به ما داره، زودتر از ما ایده رو عملی کنه؟
سلام فکر نمیکنم کار جالبی باشه، چرا باید با بقیه به اشتراک بگذاریم، من تا وقتی از کسی مطمئن نباشم حرفی بهش نمیزنم، تا چه برسه به ایده ای که ممکنه زندگیمو تغییر بده
مثلا شما به «تاکسیتلفنی اینترنتی» میگین ایده و یا به «روش وقت و انرژی گذاشتن برای یک-دو سال آینده به صورتی که ایدهی تاکسیتلفنی اینترنتی رو در ایران پیادهسازیش کنیم»؟
همون طور که احتمالا در جریان هستین، جایی مثل شهرداری تهران که امکانات و دسترسی کافی برای راه اندازی تاکسی تلفنی اینترنتی رو داشت، تا وقتی مطمئن نشد که بازار کاربری آمادهی استفاده از ایدهی تاکسی تلفنی اینترنتی هست، دست به کار نشد و کارپینو رو راه ننداخت.
منظورم اینه که کسی که امکانات و پشتوانهی بهتری نسبت به ما داره، معمولا پشتوانه ش رو نگه میداره و در زمان مناسب وارد بازار میشه، تا ریسک کار رو بیاره پایین. چنین زمان مناسبی معمولا ماهها پس از راه اندازی ایده هست، و دیگه صحبت کردن یا نکردن راجع به ایده معناش رو از دست داده.
اتفاقاً به اشتراک گذاشتن از نظر من در کل خوبه مخصوصاً وقتی صاجب ایده خودش به تنهایی توانایی یا شرایط عملی کردن اون ایده رو نداره.
همین اشتراک گذاری توی بحث برنامه نویسی خیلی خوب جواب داره که البته این مورد رو هم در داخل کشورمون خیلی کم میبینیم. منتشر کردن کدهای اوپن سورس دیگه در سطح دنیا یک چیز رایجی شده که همه برنامه نویس ها ازش نفع میبرن.
اما سوال من اینه که برای کسایی با دیدگاه من که اشتراکی گذاری رو یک امر پسندیده و خوب میدونن از چه راه هایی در کشورمون میشه ایده رو مصون نگه داشت؟ یعنی ایده بدون اجازه صاحب ایده توسط کس دیگه ای پیاده سازی نشه.
منظور من از ایده فکر یا راه حل جدیدی برای حل یک مشکل یا بهتر کردن راه حل های موجود که تا حالا نمونه عملیش وجود نداشته و پیاده سازی نشده. مثلاً همین نمونه تاکسی های اینترنتی. چون ایده اش کپی برداری از اوبر هست مورد سوال من این نوع از ایده ها نیست که جایی دیگه ای پیاده شده اما ما بیایم اون رو توی کشورمون هم کپی کنیم.
منظور من ایده های بکره که هیچ جایی تا حالاپیاده سازی نشده.
چطوری میشه در فضای کشورمون (با توجه به نبود کپی رایت یا قوانین ثبت ایده و اختراع که پشتوانه قضایی خیلی سفت و سخت داشته باشن) این نوع ایده ها رو مطرح کرد، براش راهنمایی و کمک خواست، سعی کرد براش همکار جذب کرد، ولی ایده در دست صاحب ایده بمونه و کس دیگه ای بدون اجازه اون رو پیاده سازی نکنه؟
تو دانشگاه هم اتفاقا این بحث لو رفتن ایدههای نو برای شروع یه کار علمی زیاد مطرح بود. چون استادای باتجربه، معمولا تو شروع کردن یه پروژه جسارت بیشتری خرج میدن و یا راههای شروع یه پروژه رو بهتر میدونن و در نتیجه اگه از ایدهی کاری خبر داشته باشن، حتی اگه اون کار شروع هم شده باشه، ممکنه شروعش کنن و بهتر یا سریعتر از ایدهپرداز اصلی ادامهش بدن.
نتیجهش این میشه که ایدهای که پیش از این ممکن بود یه مقالهی حسابی و رنک بالا بشه، بعد از کار استاد با تجربه، به یه مقالهي درجه دو و سه تبدیل میشه!
این موضوع باعث شده تو دانشگاههای ایران تبادل نظرهای خیلی کمی رخ بده و محیط اون پویایی و ابتکارعملی که لازمه رو به دست نیاره.
برای چنین چیزی (محافظت از ایدههای دانشگاهی) خارج از ایران هم قانونی وجود نداره، ولی اکثر آزمایشگاهها انتخاب کردن پویایی رو از دست ندن و تعامل رو حفظ کنن. و البته کسانی که ایدهدزدی میکنن رو به سرعت در جامعهی علمی (که حالت یکپارچهتری نسبت به ایران داره) بدنام میکنن! یعنی مثلا همه میدونن آقای ایکس، که در دانشگاه خوب لندن هست، ایدهدزدی میکنه و ارجاع رو هم رعایت نمیکنه. برا همین بهت اخطار میدن که ایدههات رو برا ایشون توضیح نده.
چرا به اشتراکگذاری ایده بهتره؟
به نظرم این انتخاب که ایدهها رو به اشتراک بذاری و پاش بحث کنی، یه انتخاب برد-برد هست، در حالی که انتخاب در لاک خود و ایزوله از دنیا کار کردن و به هیچ کی، هیچ چی نگفتن یه انتخاب باخت-باخت.
تو اولی ممکنه ریسک از دست دادن یکی-دو ایده رو داشته باشی، ولی در ازاش از کلی نقدها و ایدههای باحالتر هم باخبر میشی و در ضمن در اثر تبادل نظر از پویایی محیط و رقابت سالم هم برخوردار. تو دومی، نه چیزی میدی و نه چیزی به دست میاری. و تازه به دلیل اینکه ایدهها همیشه به ذهن افراد دیگه هم ممکنه برسه، در اثر زمان و کند کار کردن ممکنه حتی ایدهی نابت رو هم از دست بدی!
راهکار اولیه برای محافظت از ایدهها
راهکار خواسته بودین برا اینکه بشه با خیال اسودهتر ایدههامون رو با غریبهها به اشتراک بذاریم. راهکار «هو شدن» و یا «طرد شدن» در اثر خطا در این زمینه چطوره؟ البته لازمهش وجود داشتن یه جامعهی منسجم هست که تعلق داشتن بهش ارزش افزودهای داشته باشه؛ مثلا فرد در ازای طرد شدن، چیزی مثل دسترسی به یه محیط با دینامیک مناسب و اهل نقد کردن رو از دست بدی.
موقعیت در ایده های کسب و کار با ایده های علمی متفاوته. شما یه ایده رو به اشتباه با کسی به اشتراک بذار که پول و ارتباط بیشتری نسبت به شما داره و تا اخر عمر ممکنه پشیمون باشی؛ چرا که طرف مقابل میلیاردر شده و … .
خیلی طبیعی هست که برای از چنگ درآوردن ایدههامون نگران باشیم، و خوبه قبل از مطرح کردن اونها، حداقل راجع به کسی که قراره بهش ایده رو ارائه بدیم تحقیق کنیم. سابقهی افراد نسبتا مشخصه و با یه پرس و جو از افراد دور و نزدیک میشه به حداقل اطلاعات مناسب دست پیدا کنیم.
اگه یه موقع به مشکلی برخوردیم، بهتره بدونیم حتی تو ایران هم قوانینی هست که از ایده ها حمایت میکنه. ولی در صورتی که موارد قابل استنادی موجود باشه. برای همین بهتره در صورت امکان قرارداد محرمانگی امضا کنیم و یا ایده رو در قالبی قابل استناد و مستند شده به اشتراک بذاریم، مثلا به اشتراک گذاری ایمیلی به جای ارائه ی شفاهی.
من متوجه نمیشوم که چرا نمیتوانیم طرح اولیهمان را با کسی در اشتراک بگذاریم. شاید فرض شما این است که با لو رفتن طرح اولیه کل ایده لو میرود. در این صورت، چنین ایدهای به نظرم به حدی ساده است که احتمالا در ذهن هزاران نفر دیگر هم وجود دارد و اگر ما برای به ثمر نشستناش کاری نکنیم بقیه این کار را میکنند.
اولین قدم به نظرم ثبت کردن این ایده با تمام جزییات روی کاغذ است (برای خودمان). سپس باید خلاصه این ایده را بنویسیم و به دنبال سرمایهگذار بگردیم که به نظرم سختترین قسمت کار است. در این خلاصه نباید جزییات تولید محصول وجود داشته باشد بلکه چشمانداز فروش این محصول پس از تولید باید وجود داشته باشد که سرمایهگذار را به انجام کار تشویق کند. در نهایت میتوان یک قرارداد دو طرفه امضا کرد و جزییات کامل را به سرمایهگذار تحویل داد. البته این فرایند بستگی به نوع ایده هم دارد. مثلا در مورد ایدههای نرمافزاری تا جایی که میدانم چیزی به نام حقوق مادی و معنوی نرمافزار تعریف شده است.
و در نهایت فکر میکنم ایدهای که سالها در ذهن صاحب ایده پرورانده شده است به راحتی قابل دزدیدن نیست مگر اینکه خود صاحب ایده را هم بدزدیم.
جواب شما برای من مناسب تر بود، ممنون ازتون
منظور منم محیط های بازار کسب و کار و ایده های تجاری هست نه در محیط های دانشگاهی و مقاله و این ها.
راهکاری که شما ارائه دادین اینه که با یک یا چند نفر از نزدیک صحبت کنیم یا ایمیل بدیم که همه چیز مستند باشه، اما کاش میشد مثلاً من توی همین سایت ایده ام رو مطرح کنم و نظرات مختلف رو از همه جای ایران بشنوم (کسانی که اصلاً نمیشناسم و باهاشون هیچ قراردی هم امضا نکردم) و به جای اینکه ترس داشتم باشم کس دیگه ای روی ایده ام کار کنه، نفراتی بیان و ابراز علاقه بکنن برای همکاری یا سرمایه گذاری.
کاش اینطور بود اونموقع اشتراک گذاری ایده ها و نظرات خیلی پویا و جذاب میشد.
و در نهایت فکر میکنم ایدهای که سالها در ذهن صاحب ایده پرورانده شده است به راحتی قابل دزدین نیست مگر اینکه خود صاحب ایده را هم بدزدیم.
این قسمت حرفاتون جالب بود.
ممنون از پاسختون. من در پاسخ به دوستان دیگه مون هم در بالا نوشتم که در جای عمومی تر اگر بخوایم بحث کنیم و ایده ای رو مطرح کنیم و افراد شرکت کننده رو هم نشناسیم اما بخوایم از تنوع نظرات بهره بگیریم چه پیشنهادی دارید. مثلا فرض بفرمایید که ایده خودمون رو بخوایم در یک «گروه تلگرامی» مطرح کنیم
من یه جا خوندم که یک روحانی میخواسته یه موسسه راه اندازی کنه ،خیلی وقت این ایده تو سرش بوده، یه روز همه مردم رو جمع میکنه و موضوع سخنرانیش رو هم این قرار میده که ( اگر یک میلیون دلار داشتید چه میکردید) بعد برای همه ایده اش رو تعریف میکنه، که در پایان جلسه یکی از حضار پول رو بهش میده ،این یه داستان واقعی بود
اگر هنوز به مرحلهي «هممممممم …» نرسیده اید، یعنی ایدهتان خیلی خام است و در حدی نیست که بخواهید فرض کنید دیگران میخواهند از آن کپی کنند. و یا حتی اگر هم کسی ایدهی مشابهی را کار کند، از شما کپی نکرده بلکه خودش مسیر پیمودن را پیدا کرده.
اگر به مرحلهی «هی» رسیدهاید، یعنی پیش از این ایدهتان را توسعه دادهاید و دیگران در جریان آن هستند.
پس عملا در بازهي بین هممم تا هی هست که باید مواظب ایدهتان باشید! آن هم اگر با اصول نوپای ناب آشنا باشید، به سرعت طی خواهید کرد.
در کل توجه کنید که مسیر ساختن و اجرای یک ایده هست که میتواند آن را به یک چیز منحصر به فرد تبدیل کند، و نه خود ایده! قبل از اینکه گوگل باشد، موتورهای جستجو وجود داشتند. قبل از اینکه فیس بوک باشد، شبکههای اجتماعی وجود داشتند. … .
ممنونم از پاسخ خوبتون دوست عزیز
خیلی خوبه که آدم میتونه یه جایی مثل اینجا سوالی که تو ذهنش هست از آدمای فعال و اهل مطالعه بپرسه و جواب هایی رو از کسایی دریافت کنه که از زوایای مختلف به قضیه نگاه میکنن. این خیلی ارزشمنده