توی کشور ما زیاد با این پدیده مواجه شدیم که برای ساختن راه و ساختن ساختمان درختان و محیط زیست فدا میشن. تصویری که در زیر می بینید نمونه ای از این اتفاق هست. خونه کناری ما کمتر از یک سال هست که دوباره ساخته شده اما در حالیکه تا همین چند ماه پیش چهار تا درخت روبروش وجود داشت الان دو تا از اونها رو قطع کردن! حتی یکی از درخت های 15 ساله روبروی خونه ما هم چند ماه پیش خشک شد و مجبور شدیم به جای اون یه درخت دیگه بکاریم.
چرا با ساخته شدن یه ساختمان درختان روبروی اون خشک میشن؟
آیا راهی وجود داره که از این اتفاق جلوگیری کنیم؟
درخت چه مشکلی ایجاد می کنه برای ساختمون؟ آیا مثلا باعث سستی بنا میشه؟
یه چند مورد دیدم که درخت رو از بین ساختمون و دیوارهاش عبور داده بودن و منظره های جالب و زیبایی ایجاد شده بود.
شهرداری برای همچین قضیه ای جریمه یا قانون بازدارنده ای نذاشته؟
یه پیشنهاد این میتونه باشه که: درخت رو جا به جا کنن.
مهمترین مشکل درختها اینکه جا میگیرن. خیلی از کسانیکه میخوان کار ساختمانی کنن برای اینکه فضای بیشتری داشته باشن سعی میکنن محوطه باغچه های داخلی ساختمون رو به زیر بنای ساختمونشون اضافه کنن و در مورد درختان بیرونیم خیلیهاشون که بزرگن چون تو ساخت بنا مخصوصا مرحله نما سازیش مزاحمن قطع میشن.
البته نا گفته نماند که شهرداری کرج یه دستگاه خاص برای جا به جا کردن درختان بزرگ خریده که میشه باهاش این درختان قدیمی رو جا به ج کرد ولی خوب تنها مصرفش اینکه هر نمایشگاه گل میاره به مردم نشونش میده و بعد میبردش یه تو انبار میذارتشون. و مثلا برای جا به جا کردن درختان پل فردیس خیلی راحت بیل مکانیکی رو ساعت دو نصفه شب اوردن و همه رو از کمر شکوندن.
اصلا یه سوال اساسی تر: چرا نباید درخت ها رو تو همچین مواقعی قطع کرد؟ اهمیتشون چیه؟ وقتی این حجم عظیم از درخت ها هر روزه داره در نقاط مختلف دنیا داره قطع میشه حفظ چند درخت در معابر عمومی و خونه ها چه اهمیتی داره؟ وقتی فقط منافع مادی کوتاه مدت چند ده ساله برای آدم ها در نظر گرفته میشه حیات موجودی که نفع چند صد ساله برای کل حیات زمین خواهد داشت به هیچ گرفته میشه.
درخت توی خیابون روبروی ساختمون هست و مشکلی برای ساختمون ایجاد نمیکنه.
ولی یه احتمال اینه که حین ساخت ساختمون پساب هایی پای درخت ریخته میشه که باعث خشک شدنش میشه. گفتی درخت رو جا به جا کنن. این در کشور ما و برای سازنده و صاحبان ساختمون کار راحتی نیست. ضمن اینکه افراد فکر نمیکنن که ممکنه فعالیت ساختمان سازی شون باعث خشک شدن درخت بشه ولی بعد از ساخته شدن ساختمون می بینن که درختشون خشک شده. یا شاید از نظر اونها خشک شدن دو تا درخت چندان مشکلی ایجاد نمیکنه و سود اقتصادی بر اون ارجحیت داره
ولی استفاده از این دستگاه انتقال درخت فکر نکنم برای هر جایی امکان پذیر باشه. فکر میکنم دور درخت باید به اندازه کافی فضای آزاد داشته باشه. دستگاه شهرداری کرج هم در همین حدود هست؟
ظاهرا ما در مورد حفظ درختان و فضای سبز حین عملیات عمرانی قوانینی هم داریم. «اصول و قوانین حفاظت از فضای سبز در طول اجرای عملیات عمرانی» رو در سایت شهرداری پیدا کردم.
در جایی از اون نوشته "اهمیت حفظ درختان در شهرها بدانجا بوده است که در یکصد و بیست و پنج سال قبل در سال 1259 هجری قمری (به نقل از روزنامه همشهری مورخ 28/7/73 «شناسنامه تهران از طهران قدیم تا تهران امروز») جهت برخورد قانونی با معارضین، ماده ای تحت عنوان زیر توسط اداره جلیله نظمیه و امنیه و احتسابیه شهر دار الخلافه صادر گردید که:
«احدی حق شکستن و دست زدن به شاخه های درختان خیابانها را ندارد. هر کس یک شاخه از درخت های خیابان ها را بشکند، شش ماه حبس شده، غرامت درخت را خواهد داد».
در این نوشتار به دلایل آسیب به درختان در حین عملیات عمرانی اشاره شده. در جایی از اون اومده…
“تمامی درختان که داخل ملک و در حاشیه حداقل یک متری زمین ملک واقع هستند ، جز لاینفک درختان حریم ملک به حساب می آیند.”
و در ادامه اون اومده…
“در صورتیکه به علت هرگونه سهل انگاری و عدم توجه مالکین در حین عملیات ساختمانی درختی خشک یا صدمه ببیند، از طرف منطقه ذیربط پایان کار صادر نشده و متخلفین براساس ماده 6 آیین نامه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز به محاکم معرفی و نسبت به اخذ خسارت اقدام خواهد گردید. ملاک تشخیص صدمات وارده، نظر کارشناسان سازمان پارکها و ادارات فضای سبز مناطق می باشد.”
یه راه دیگه ی پرسیدن این سوال اینه که بپرسیم این قوانین تا چه حد در کشورمون رعایت میشن؟ بعد اون قسمتش که رعایت نمیشه، چرا نمیشه؟ و بعد هم چی کار میشه کرد که رعایت چنین قانونایی راحت بشه؟
تو کرج، جاهایی هست که درخت ها رو با این ابزار جابجا کردن و زیرش هم پیامش رو نوشتن. این بار دیدم عکس میگیرم-میذارم. پل فردیس احتمالا شهرداری به مشکلی برخورده که از ابزارش کمک نگرفته.
اگه من هم روزی بخوام ساختمون بسازم، بعید میدونم برم دنبال جابجا کردن درخت ها. چون ابزار و روشش اصلا در دسترس و شفاف نیست.
در ضمن مگه اینکه ساختمون سازی رو تو زمستون شروع کنم که بتونم درخت رو جابجا کنم، وگرنه حتی جابجاییش هم باعث خشک شدنش میشه.
دلیل عمده اش وجود یه کیمسیون تو شهرداریه. این کمیسیون که ماده صد بهش گفته میشه یه جورایی مسئول قانونی گردن خیلی کارهای غیر قانونیه. هرکسی تو رند ساخت ساختمانها کافیه یه سری خلاف بکنه و بعدش بره اونجا و با پرداخت هزینه ای به عنوان جریمه اون رو قانونی کنه . و از طرفی ما در خیلی از مواقع اداره محیط زیست به جایی اینکه مدافع درختان باشه مدافع پروژه های عمرانی.
البته نا گفته نماند مردم هم براشون این موضوع اهمیت چندانی نداره و مثلا اگه از جلوی خونه ای چند تا درخت پهل پنجاه ساله قطع بشه و یا خراب بشه به ابراز تاسف بسنده میکنند. نمی دونم چطور میشه کنش گری مردم رو در این موارد بالا برد.
بله با حرف شما موافقم و فکر میکنم بهتر بپرسیم چرا رعایت نمیشه چون من تا به حال ندیده بودم تو کرج از این دستگاه استفاده کنند ولی اگر شما دیدید این موضوع خوب پس یعنی دلایل دیگه ای وجود داشته.
اصولا زمستون برای شروع ساخت و ساز اصلا مناسب نیست. چون معمولا با تغییر سال قیمت مصالح ساختمانی تغییر میکنه و برای کسانیکه ساختمون سازی میکنن اصلا دلپذیر نیست. بنابراین یخی از کارهای ساختمونی تو بهار شروع میشه. البته یه نکته دیگههم هستش که بتون ریزی تو پاییز و زمستان به دلیل بارندگی خیلی سخت و البته حفاری.
چه کسی ممکنه خریدار یه درخت ده ساله ی توت یا یه درخت چنار هفت-هشت ساله باشه؟ یعنی چنین چیزی برا کی بیشتر ارزش داره؟
میشه به همین صورت که تخریب ساختمون ها مجانیه و بعدش تخریب کننده ضایعاتش رو برمیداره برا خودشون، انتقال درخت ها هم به یه فرایند مجانی تبدیل شه که بعدش انتقال دهنده درخت رو برداره برای خودش.
یه درخت زنده برا کی/کجا بیشترین ارزش رو میتونه داشته باشه؟
یکیشون خود شهردای ها هستن. برای یه شهری مثل کرج که نیاز به پارهای جدید خیلی توش احساس میشه درختان چندین ساله یه رویایی طولانی مدته. داشتن یه ادم مث فاتح که مثلا بیاد پنجاه سال قبل کلی درخت بکاره تا الان بتونیم اون رو به عنوان باغ فاتح استفاده کنیم. میشهاز یه نظر اونها رو برد و تو پارکهای جدید کاشت . مثلا پارک نبودت نزدیک اوج تو کرج تشنه یه همچنین درختاییه.
در مورداینکه بکنن و ببرن من چشمم اب نمی خوره چون ممکنه اونو رو خورد کنن تا ازش قلمه بگیرن.
یه ایده ی دور هم میتونه این باشه که به هر کسی که میخواد خونه ش رو بسازه در بعضی زمین های دور از شهر که هنوز قیمت بالایی ندارن و در ضمن آب دارن، سهم کوچکی زمین داده بشه و ابزارش هم داده بشه و به افراد گفته بشه با هزینه ی خودشون و البته ابزار شهرداری ها میتونن درخت ها رو منتقل کنن و سهمی از اون زمین که در آینده میتونه یه جای ارزشمند باشه، داشته باشن.
مثلا فرض کن شما الان باغچه ی پنج متر در پنج متری رو بدون نیاز به پرداخت پول زمین میخری، و میتونی در ده سال دیگه از سایه ی چنین باغچه ای استفاده کنی.
البته لازمه ش حمایت جایی مثل شهرداری هست، برای نگه داری از اون زمین.
بیشتر بحث به سمت انتقال درختان کشیده شد. ولی این درختان برای خونه ها و زیبایی همون محل هستند. اگه همشون رو جا به جا کنیم (با چه هزینه و انگیزه ای؟) درختی روبروی خونه ها نمیمونه که ازشون لذت ببریم.
به نظرم بهتره دنبال راهی باشیم که از خشک شدن اونها در همون محلی که هستند جلوگیری کنیم.
می تونیم این حرف رو پی بگیریم: “این قوانین تا چه حد در کشورمون رعایت میشن؟ اون قسمتش که رعایت نمیشه، چرا نمیشه؟ و چی کار میشه کرد که رعایت چنین قانونایی راحت بشه؟”
#سوال
درخت هایی هستن که شناسنامه دارن، این شناسنامه ها رو بر چه مبنایی به درختها میدن؟
یه شهروند معمولی می تونه برای گرفتن شناسنامه برای یه درخت اقدام کنه یا بر عهده نهاد خاصی هست ؟
توی معماری جدید که این درختان در نما یا حتی محیط داخلی به نحوه های مختلف حفظ میه که خودش جنبه زیبایی و سبک طراحی خودش رو داره.
علاوه بر این، همون انتقال هم با هزینه ای حدود یک میلیون انجام میشه که اتفاقا پیشرو این کار در ایران شهرداری شیراز بود که سال 91 هزار درخت رو بخاطر عملیات عمرانی جابجا کرد. البته هنگام تخریب و ساخت و ساز بجای هر درختی که شما قطع میکنید،علاوه بر جریمه ای که بر حسب سن و نوع درخت پرداخت میکنید، باید هنگام پایان کار، بجاش درخت بکارید.
ضمنا همه این درختان در نقشه شهرداری موجوده و یک نفر حتی پنهانی هم قطع کنه قابل تشخیص هست.