آموزش به عنوان مجازات جایگزین حبس، در قانون ایران به دو شکل قابل اجراست؛ یکی با عنوان مراقبت، مجرم آموزش میبیند، و دیگری به عنوان خدمت عمومی، مجرم آموزش میدهد. جالبه که این قانون توافقی است و البته فواید دیگر و ملزومات و محدودیتهای خاص خود را دارد.
در اینباره اجرای عملی این قانون چه میدانید و چه ایدههای نو و عملی سراغ دارید؟
چطور جوامع از آموزش به عنوان نوعی مجازات بهترین بهره را ببرند؟
یک جشنواره امید (انتخاب آرای برتر مجازات های جایگزین حبس) در کشور برگزار میشود که چند حکم برگزیده مرتبط با آموزش در آن عبارتند از: قاضی کاظمزاده:
شهرستان خداآفرین شهرستان مرزی است و رود ارس مرز ایران و آذربایجان است. بنابراین جرایم صید غیرمجاز در این شهرستان شایع است.
در مورد صید غیرمجاز متهم را مکلف کردیم در مورد خطراتی که آبزیان رود ارس را تهدید میکنند و منشا انسانی دارد تحقیق کند و به روستاهای حاشیه رود ارس بروند و مردم را توجیه و آگاه کنند که صید در زمان تخمریزی، جاری کردن فاضلابها در رودخانه، فاضلابهای کشاورزی، حیات ابزیان را تهدید میکند.
قاضی مرادی:
۱) شرکت در کلاس معاونت پیشگیری از وقوع جرم استان به مدت ۸ ساعت.
۲) برگزاری دورههای آموزشی و کلاسهای ترویجی (پیشگیری از وقوع جرم) برای دانشآموزان متوسطه شهرستان به مدت ۱۷۰ ساعت و با نظارت اداره آموزش و پرورش به عنوان نهاد پذیرنده.
۳) ارائه مشاوره رایگان حقوقی به محکومان زندانی شهرستان تحت نظر قاضی ناظر زندان و رئیس زندان به میزان ۱۰۰ ساعت.
کانون اصلاح و تربيت از جمله اماکني است که تعداد بسياري از مددجويان به دليل اعمال مجازاتهاي جايگزين حبس، در آن جا به سر ميبرند؛ يعني در طول روز حرفهاي را فرا ميگيرند و برخي از آنان با نظارت مسئولان، شب را با خانوادههاي خود سپري ميکنند و به محل سکونتشان باز ميگردند همچنين برخي از نوجوانان تنها مکلف هستند برخي از روزهاي هفته را در کانون به سر ببرند، در حالي که ساير روزها را به منزل خود باز ميگردند و اين موارد براي جلوگيري از وارد آمدن هر گونه لطمه به اين افراد است.