منظور از نوشتن، تایپ کردن در کامپیوتر و گوشیه، و منظور از چطور بهتر نوشتن هم اینه که رعایت چه نکاتی، باعث خواناتر شدن نوشته میشن؟
شما هم حتماً در شبکههای اجتماعی با معضل هکسره، مواجه شدید. این تازه یک مورد از چالشهای نوشتن به صورت عامیانه است. چرا راه دور، من در همین پادپُرس هم برای نوشتن با مشکلاتی از این دست مواجه میشم. رعایت نیم فاصله، استفاده به جا از علائم نگارشی و …
لیستی از نکاتی که باید در نوشتنمون در پادپُرس رعایت کنیم، و این رعایت باعث بهتر خوانده شدن میشود را گرد بیاوریم.
برای راحتتر رفع شدن این مشکل، چه پیشنهادی دارید؟ آیا اصلاً ارزش نگرانی دارد؟
ایده مطرح کردن این موضوع رو از دوستی گرفتم که قصد نوشتن مقالهای در این باره در وبلاگ شخصی خودش رو داشت. حتمن بعد از کامل شدن پست بلاگشون، اون رو اینجا مطرح میکنم.
در متن بالا چند غلط پیدا کردید که سد راه بهتر خوندن بودن؟
یکی از دلایل تغییر سبک نوشتن، استفاده از ابزارهای لمسی (گوشی و تبلت) برای نوشتن است. یه پیشنهاد این است که افراد در گوشی ننویسند و از گوشی فقط برای خواندن استفاده کنند. و نوشتن را برای کامپیوتر و دسکتاپ بگذارند.
پیشنهاد حرفهایتر استفاده از بعضی برنامههای ساده برای تشخیص بعضی کلمات و اصلاح آن هست، مشابه برنامه های حدس کلمات در گوشی.
ولی پیشنهاد واقعی و درست این است که به نوشتن بیشتر اهمیت دهیم. گاهی احساس میکنم همهاش دنبال رباتی کردن و ساده کردن زندگی هستیم، بدون اینکه چنین زندگی بهمان لذت کافی بدهد!
در خوشنویسی یکی از شعرهای زیبایی که خیلی کتابت میشود و خیلی پر مغزه این شعره / دانی چرا در سیر خود بر خویش میلرزد قلم…ترسد که ظلمی را زند در حق مظلومی رقم/این شعر زیبا بر حق کلام و حق مطلب اشاره دارد که درست نویسی و زیبا نویسی یکی از حقوق مترتب بر آنست
در شبکه های اجتماعی، ساختار ادبی رعایت بشه؟ قبول دارم توی نوشتارهای ماندگار بهتر سطحی از ادبیات رعایت بشه ولی
بهتره به این جنبه از زبان اهمیت بدیم که زبان برای ارتباط بهتر هست نه ارتباط سختتر! تا جائی که دیدم توی زبانهای دیگه این مسائل هست. کسی تجربه ای داره از زبانهای غیر از پارسی؟
من از فروم های انگلیسی استفاده کردم، فرومهای حرفهای معمولا نوشتار معقولی دارن و نهایتا هر از چندگاهی کوتاهنویسیهای استاندارد رو میبینی (مثلا I’ve به جای I have). ولی تعداد این مختصرنویسی ها هم خیلی زیاد نیست (یعنی چندان به چشم نمیان).
البته فروم کمی با شبکه اجتماعی فرق داره، و هدف ارتباط گرفتن سریع با ادما نیست و بیشتر نوشتن تجربه مدنظر هست.
چون شبکههای اجتماعی مجازی، به هر دلیلی حتی در سنین بچگی خیلی فراگیر شدن، طوری که مشق شب بچه های مدرسه از «این کتابِ من است» به «این کتابه منه» تبدیل شده. مطمئن نیستم چنین مشق شبی بهمون در ارتباط بهتر کمک کنه، وگرنه خب معلم های مدرسه همین کار رو میکردن.
من توی کامنتهای جاهای مثل cnn، گاهی از روی کنجکاوی دقت میکنم خیلی بیشتر از این خلاصه نویسی به کار میره. ولی همین ایجاد ساختار برای خلاصه نویسی حتی در کارهای ادبی نشان دهنده تفاوتی هست که باید بهش توجه کرد. این ساختار نشون میده که تا حد ممکن در مقابل راحتی استفاده، میشه از ساختارهای سنگین صرفنظر کرد. این مسئله رو من در زبان فارسی ندیدم. در عوض تلاش همیشه بر حفظ ساختار بوده. نتیجه نزدیکی زبان ادبی به زبان گفتاری این میشه که آدمها میتونن با تغییر کمی بین این دو زبان سوئیچ کنن، ولی وقتی تفاوت خیلی زیاد بشه مشکلی که گفتید در مورد بچه ها پیش میاد. اگر که دقت کنید، اونقدر تفاوت زیاد شده که بچه ها انگار باید دو زبان مجزا رو یاد بگیرن!
شاید بد نباشه کسی که اطلاع دقیق در مورد منشاء زبانها داره، بگه که آیا زبان فارسی، زبانی بوده که از گفتار به نوشتار رسیده یا نه زبان اداری بوده و بعد زبان رسمی شده. به نظر نمیاد که در تاریخ معاصر ایران زمانی بوده باشه که اکثریت مردم به این زبان به شکل ادبی حرف زده باشن.