در ادامه ی سوال قبل و به عنوان مدیر شرکت، اگه بخوای به کارمندات ارزش ثبت کردن تجربهها رو نشون بدی و مجابشون کنی این کار رو به درستی انجام بدن؛ چه نکاتی رو مطرح میکنی؟
يه مثال كاربردي مطرح ميكنم از اينكه چقدر ميتونه مفيد باشه و از تحربه خودم براشون حرف ميزنم و جداي اين سعي ميكنم بصورت عملي طي يك عمليات از پيش تعيين شده نشونشون بدم كه واقعا مثمر ثمر هست…
اینکه عمر کوتاهه
و اینکه استفاده از تجربیات بقیه و شیر کردن تجربه ی خودت تورو خیلی جلو میبره.
بکار بردن تجربه ی بقیه یه جور کلک زیرکانه ست
براشون یه مسیر که پر از انشعاب هست رو میکشم، میکم که یه نفر به تنهایی نه وقت داره همه ی مسیر هارو بره و نه توانایی، ولی اگر هرکسی در یک مسیر قرار بگیره و از اون مسیر یه نشون بیاره، هر چند کوچیک باشه برای، باعث میشه بقیه هم اگاهی پیدا کنند. و بعد هم اون مثال معروف زیست شناس هارو میگم که، بدست نیاوردن جواب مورد انتظار از یه آزمایش هم خودش یک جوابه و به بقیه میگه که این راه نرید .
به ازای ثبت تجربه بهشون پول میدم. این اهمیت ثبت تجربهها رو به کارمندهام نشون میده.
تجربههاشون رو میخونم و نقدشون میکنم، حداقل به صورت تصادفی. بعد با کارمندها بحث میکنم.
بهشون ميگم اگه به خاطر ثبت تجربه و انتقال علم به بعدي ها تو انسان ها وجود نداشت، الان ما هنوز با برگ مو، دنبال آتيش بوديم.
بدونين كه مشكلي كه شما طي ٢٤ حل ميكنين، ميتونه ٢٤ ساعت از وقت همكارتون رو زنده كنه تا اون رو صرف حل يه مشكل ديگه بكنه كه بعدا ٢٤ ساعت شما رو جلو ميندازه. و اين چرخه ادامه داره…
كه در نهايت باعث پيشرفت تيممون ميشه كه هدف مشترك هممونه.
ای یاران من امروز در اینجا جمع شده ایم که با هم به ثبت تجارب وصحبت من باب ماهیت ثبت آن بپردازیم ! اگر از بین شما کسی هست که تجربه هایش را روزانه ثبت می کند قدمی به پیش گذارد تا دست اورا به گرمی بفشارم بگذارید همهی ما مثل او باشیم! … ( چند ثانیه ی سنگین سکوت برقرار می شود) کسی نبود یاران وهمراهان؟ هیچ کس؟ حتی یکی از شما هم ارجی به تجربیاتش ننهاده که اینگونه من با بی مهری شما مواجهم؟ آه خدایان بر این قوم خشم گیرید ومگذارید که هیچ گاه به جلو روند چون از گذشته نمی آموزند وتکرار می کنند آن چه را که باز آزموده اند! آه بر من واین یارانی که در این جا به گرد خود جمع کرده ام! ( در اینجا گریه ی حضار) یاران فرض کنید فردایی باشد ومن نباشم ویا تک تک شما دچار آن وعده ی محتوم شده باشید ومرگ جانتان را در ربوده باشد! گمان نکنید که این دنیای دغل به هیچ یک از ما وفا خواهد کرد! به یاد مرگ باشید و از زندگی خود ودیگران درس گیرید شاید آنچه که برای شما دون وبی مایه باشد دیگری را در روز سختی به کار بیاید ! این ها که بر شماردم اجری دنیوی هم دارد! جوامعی را بنگرید که در آن این امر نهادینه شده وخلق را تجاربی است که از آن درس گیرند ودرس می گیرند . بنگرید که آن ها از کجایند ودر کجا وما کجا! یاران من اینا که برشمردم اندوه دل نگفتم ای یک از هزاران! حال هر که تجارب کار!
ی روزمره را بنویسد وثبت کند پاداشی نیز در این دنیا به صورت ریالی قدیم و تومانی جدید خواهد داشت ! باشد که دریابید!
1.صادق باشن
2.اغراق نکنن
3.موقعیت و مشکلاتی که بهش برخوردن رو کاملا توصیف کنن.
4.امکان صدق به موارد مختلف رو بیان کنن(تو چه شرایطی صدق میکنه/نمیکنه) اینطوری مجابشون میکنم که اگه راه و چاه رو ندونن از طریق کسب تجربه نمی تونن پیشرفت کنن نه خودشون نه دیگران و اگه اشتباهات و موفقیت هاشون رو به اشتراک نذارن پیشرفت ممکن نمیشه
اینکه ثبت تجربه ها باعث عدم تکرار خطاها در آینده میشه
باعث بوجود آمدن راه های جدید و بهتر میشه
میکنمش جزوی از وظایف اصلی که بهش حقوق تعلق میگیره یا هم اینکه پاداش میزارم براش
سعی میکنم بهشون یاد بدم ک وقتی ی تجربه رو مینویسن دید دو نفر رو راجع بهش بگن ینی هم دید خودشون هم دید یه ادم دیگه ای که واقف بوده به تجربه
و جزییات رو بنویسن اما بدون ذکر نامشون چون با دیدن اسمشون درصورت شناختش ممکنه سوگیری پیش بیاد
یه شرط جالبی که برای شرکت هایی که میخوان دانش بنیان شن، گذاشتن اینه که لازمه مستند سازی خیلی قوی ای داشته باشن. یعنی بدون مستندسازی مناسب مجوز دانش بنیان رو نمیگیرن (از بایدها ست)!