چه ایده هایی برای زیباسازی و منظم و جذاب کردن یه فضا دارین؟

سلام.

من چن وقتی هست که عضو کانون حفاظت از محیط زیست دانشگاهمون شدم با هدف ارتقاء مسائل فرهنگی و زیستی محیط و افرادی که دانشگاه میان! شاید اگر هر جا غیر از تهران درس میخوندم اصلا سمت کانون و تشکل های غیر علمی نمیرفتم اما چون تهران درس میخونم و میبینم و رنج میکشم از این زندگی ماشینی و پر از دود! تصمیم گرفتم حداقل خودم کاری کرده باشم برای کم تر کردن مشکلات در این زمینه :slight_smile:

الان سوالم از شما اینه :blush: اگر جای من بودین چه کار هایی رو برای حداقل زیباسازی یه محیط و با نشاط تر کردنش انجام میدادین؟

پی نوشت: این محیطی که مقصود منه، دانشکده ایه که روزانه 1000 نفر از صبح تا عصر داخلش رفت و آمد دارن :slight_smile:

5 پسندیده

معمولا ایجاد نشاط در محیط چیز زیادی نمیخواد. تعدادی المان که حس رو منتقل کنن به همراه تعدادی چیزهایی که به جو محیط های دانشجویی بخوره کافیه.

اگه من بودم، اولین چیزی که میرفتم سراغش گلدون بود، تو دانشگاه ها برای باغبونی دست افراد باز هست. تعدادی شاخه ی شمعدونی از باغبون ها میگرفتم، یه تعداد هم گلدون خالی به همراه خاک در گوشه ای از دانشگاه قرار میدادم. و در برنامه های مختلف که دانشجوها مشارکت دارن، شاخه ها رو بهشون میسپردم تا برای خودشون بکارن و هر جا که دلشون خواست ازش نگه داری کنن. کاکتوس هم برای این کار خیلی خوبه، چون اکثر افراد کاکتوس دوست دارن و راحت هم تکثیر میشه.

احتمال اینکه تعدادی از این گلدون ها در خود محیط استفاده بشه بالاس، ضمن اینکه نگهداری و مراقبت ازشون ب خود افراد سپرده شده و حس خوبی برای محیط ایجاد میکنه.

4 پسندیده

لایک به وجودت! زدی تو خال!

##تجربه ی شخصی
من دوره لیسانس مسئول انجمن ورزشی دانشکده مون بودم(از ترم سه یا چهار تا ترم 8). با اینکه دانشکده ما 2700 تا دانشجو داشت و دومین دانشکده بزرگ دانشگاه به حساب میومد ولی به خاطر ساخت غیر منسجم ساختموناش خیلی از هم دیگه جدا بودیم. در ضمن اکثر دانشکده ها یه زمین بازی هم داشتن ولی واسه ما از این خبرا نبود.

یه چیزی که اون موقع ها اعصابمو خورد می کرد این بود که اصلا شور و هیجانی تو دانشکده احساس نمی کردم. این بود که همون سال که مسئول انجمن ورزشی شدم رفتم یه پارچه دو متری گرفتم شروع کردم به امضا جمع کردن واسه ساخت زمین ورزشی. کلی استقبال شد(دانشجوها و مسئولین) همه به به و چه چه گویان منم خرکیف که دارم یه کاری می کنم کارستون و احتمالا زمین رو تابستون میسازن و از ترم بعد اینجا بزن بکوبه!!

ولی این اتفاق نیوفتاد. من تا روز آخری که تو اون دانشگاه درس می خوندم پیگیر این کار بودم و تقریبا بیشتر انرژی مو صرفش می کردم. هر روز پیش دکتر فلانی برو. اون پاسم می داد به مهندس چاخان پور و خلاصه دست به سرم می کردن.

چند وقت پیش بود که داشتم واسه چند تا از دوستام از خاطرات دوره لیسانس می گفتم.«آره دانشکده مون پر درخت بود. کلی گل و گیاه داشتیم. بهار و تابستون رو که دیگه نگو. گل و بلبل بود…»

الان که بهش فکر میکنم میبینم اگر یه مسابقات شطرنج یا طناب کشی برگذار می کردم تو محوطه ی دانشکده شاید خیلی اثر گذارتر می بود.

6 پسندیده

چون گفتی عضو کانون حفاظت از محیط زیست هستی من یه پیشنهادی دارم. عکس‌های هوایی دریاچه ارومیه، دریاچه بختگان، باتلاق گاو خونی، زاینده‌رود و … رو قبل و بعد از خشک شدن پیدا کن و ازشون پوستر بساز. حتی می‌تونی یه کم جهانی‌تر عمل کنی و مثلا نقشه‌های آب شدن یخ‌های قطب شمال رو پرینت کنی و به در و دیوار دانشکده بچسبونی.

رابطه زیباسازی دانشکده را با کانون حفاظت از محیط زیست نمی‌فهمم.

یک دوستی داشتم که دانشکده فیزیک دانشگاه تهران را با گلدان پر کرد. خودم هم تابلوی فیزیکدان‌ها را با یک بیوگرافی کوتاه چاپ کردم و به دیوار دانشکده زدیم. فضای دانشکده خیلی جالب شده بود.

3 پسندیده

زندگی زیباست ای زیبا پسند / زیبه اندیشان به زیبایی رسند

من اگر شهردار می شدم کاسبان شهر را تشوبق مبکردم هرکس یه جارو برقی برایمغازه اش تهیه کنه و هر روز جلوی مغازه اش را مانند داخل مغازه تمیز کنه.

گلفروشی های شهر را تشویق میکردم تا شعاع صد متری مغازه شان را با گل و گلدان تزئین کنند.

ولی الان که شهردار نیستم میتوانم فقط داخل و بیرون منزلمان را با گلدان سرسبز و با طراوت نگه دارم .

باید سعی خودم را بکنم قدم بقدم…

2 پسندیده