سوالم مخصوص دوستانی هست که تا الان تجربه ی راه اندازی و یا مشارکت در حداقل یه استارتاپ رو داشتن. معمولا اوایل کار استارتاپی ابهامات زیادی تو کار هست. ولی این افراد باز هم به کارشون ادامه میدن.
چه چیزی باعث پیشروی تون میشد؟
در طول سال اول مسلما قدم هایی برداشتین که بهتر بوده برنمیداشتین. اونا چی بودن؟
مهم ترین چیزی که لازمه در سال اول ادم بدونه، اینه که تنها سرمایه ای که برای راه اندازی یه استارتاپ نیاز داره زمان هست، و تا حد امکان از هر چیزی که زمان رو ازت میگیره خوبه دوری کنی. چند نمونه زمان-گیر که خودم اشتباها ازشون دوری نکردم:
یه تیم پرجمعیت (۵-۶ نفره) تشکیل دادم! به نظرم اول کار نیازی به هیچ تیمی نیست و در واقع حضور افراد دیگه مانع رشد سریع میشه. دو نفر لازم و کافی هست برای شروع یه کار استارتاپی. دو نفره بودن مانع این میشه که بعضی اشتباها که یه نفر ممکنه نبینه، رو داشته باشیم و در ضمن یه پشت گرمی هست.
برا نگه داشتن هم تیمی هام به شتاب دهنده ها اپلای کردم! شتاب دهنده ها هم که خودشون بدترین مدل هدر دادن زمان هستن. یه سری منتور دارن، که لازمه حتما براشون وقت بذاری، بدون اینکه نیاز به منتورشیپ شون داشته باشی. در واقع یه جورایی بردن شاگرد بیشتر سر کلاس منتور، فکر کنم یه جور امتیاز هست که شتابدهنده ها به منتورها میدن!
به حرف مربی ها و منتورها گوش دادم! به نظرم اکوسیستم استارتاپی ایران هنوز مربی و منتور جاافتاده و کاردرست نداره! منتورها همه در حال یادگیری هستن، و بدتر اینکه به منتورشیپ به عنوان یه جور کسب و کار نگاه میکنن و دنبال کسب درامد هستن. یه جورایی مثل معلم خصوصی. در نتیجه هر کی رو میبینی، احساس میکنی به خودش میگه مربی و منتور و میخواد به زور ارتباطات بیشتری بگیره.
در طول این دو-سه سال روی پادپرس بودم، به زور میتونم اسم دو یا سه منتور رو بیارم که درست حسابی بوده باشه و حس نکردم وقتم رو با تعامل باهاش هدر ندادم.
کار رو به کدزن ها سپردم! احترام زیادی برای کدزن ها قائلم و خودم هم یه جورایی اهل کدزنی هستم. ولی فرق هست بین کدزن و کسی که از کد استفاده میکنه. برای راه اندازی یه کسب و کار اینترنتی نیاز به کدزن نیست، بلکه نیاز به استفاده از کد هست. با سپردن کار به یه کدزن، صرفا کار عقب میفته. الان به تعداد کافی کد در جهان موجوده، برای راه اندازی هر استارتاپی به نظرم معادل اپن سورس ش وجود داره و نیازی نیست از اول کدش زده بشه.
سلام
توی کار گاه ها و جلسات مشاوره حقوقی موقعی که کسب و کارهای نوپا و استارتاپ ها برای طرح موضوعات یا چالش هاشون می آمدند، سوالات متداول این چنینی زیاد مطرح می شد.
اما از اونجایی که غیر از موضوع تخصصی خودم یعنی مشاوره حقوقی به کسب و کارها، بنابه علاقم با تیم ها و منابع استارتاپی زیادی آشنا شدم، داستان همشون تقریبا مشابه بود، اول تلنگر یک ایده، بعد با سرعت تیم تشکیل می دادند پیش می روند، دوستان مقاله ای تحت عنوان " داستان استارتاپ من" قرار داره و می تونه بهتون کمک کنه.