در میان تاریخ و اسطوره های ملل مختلف باستان داستانها و عادات مشابهی یافت میشه . کدوم یکی از این تشابهات رو جذاب تر میدونی؟
نکاتی مثل تشابه آشیل با اسفندیار رویینتن که به نوعی نماد کمال در عین نقصی بسیار کوچیک هست برام جالبه. فکر میکنم مفاهیم مختلفی در بین اقوام قدیمی مشترک بوده که خودش رو به شکل نمادهای اسطورهای یا غلو شده نشون داده. مثلا شاید رستم رو با هرکول بشه مقایسه کرد.
به شخصه دونستن درباره عقاید مِهر پرستان و اساطیر بابلی برام جذابه
فکر کنم خیلی تشابههای جالب باشه. ولی چیزی که به یاد دارم تشابه جمشید و نوح رو به یاد میارم.
جمشید شهر زیرزمینی میسازد برای پناه جانوران از جمله انسان در برابر اتفاق شوم یخبندان در دنیای سرد و کوهستانی تاریخ ایرانیان غارنشین. و این شهر ورِ جمکرد نام میگیرد.
شاید اسطوره نوح در سرزمینی که از سیل هراس داشتند شکل گرفتهباشد.
در کنار این، مراسم و بدنه مسیحیت و آیین میتراییسم یا مهرپرستی قرار داره.
کلمه Sunday یا روز خورشید
بابانوئل که بر ارابه میترا سوار هست
روز تولد مسیح یا کریسمس، روز تولد خورشید در آیین میترائیسم است.
و همچنین تشابه چلیپای میترائیسم که امروز مقبره داریوش را در میان آن میبینیم و صلیب عیسی. و البته تشابه نام چلیپا و صلیب.