گمان می کنید کدام یک از چهار فاکتور تست MBTI اثر بیشتری بر تیپ شخصیتی و کتابخوانی فرد داره؟ شما با چه تیپ شخصیتی چه نوع کتاب هایی رو می پسندی؟ چه تست هایی بهتر برای این سنجش وجود داره؟
دنباله‌ی موضوع الگوریتم مناسب برای رسیدن به پیشنهاد مناسبِ کتاب برای افراد مختلف چیه؟
حدسم اینه که افراد درونگرا بیشتر میرن سراغ کتابخونی، و برونگرا ها بیشتر ترجیح میدن تجربیات رو از تعاملات به دست بیارن. پس احتمالا “I” ها بیشتر از “E” ها کتابخون هستن.
راجع به سه پارامتر بعدی نمیتونم نظری بدم!
یه گوگلینگ سرعتی هم کردم:
که همه شخصیت‌ها و خصوصیت کتابخونی شون رو توصیف کرده. بر اساس نوشته ی این پست (که مطمئن نیستم قابل استناد باشه، چون نتونستم بفهمم بر چه اساسی کتابخونی شخصیت های مختلف رو کشف کرده)، INFJ ها بیشترین علاقه مندها به کتاب هستن و علایقشون هم نسبتا وسیع هست، از فانتزی تا بیوگرافی. من تا دو سال پیش INFJ بودم و میتونم تایید کنم علایق متنوعی دارم! 
ولی لزوما تایید نمیکنم که زمان بالایی رو به مطالعه کتاب کاغذی میپردازم!
یه سایت دیگه هم ممکنه براتون جالب باشه:
پ.ن. خوبه اگه کسی این سایت رو باز کرد و فهمیدش کمی توصیف اضافه کنه (یا خودم دیرتر سر فرصت این کار رو میکنم). الان تو سیستم من به هم ریخته باز میشه.
من نمی دونم INFJ چیه!؟
INFJ ها افرادی پیچیده با دیدگاهی منحصر به فرد هستند. انها از مطالعه لذت میبرند اما اغلب اوقات آرزو می کنند که ای کاش زمان بیشتری برای مطالعه داشتند. آنها به خواندن رمان ها، بیوگرافی های غیر داستانی و… علاقه مند و دوست دارند در مطالعه شون واقعیت های جدیدی رو کشف کنند. 
من که INTP ام رمان نمیتونم بخونم ولی اینم دلیل نمیشه که کتابهای انتزاعی صرف هم دوست داشته باشم یه چیزی بینابین دوست دارم کتاب‌هایی که یه موضوع رو با داستان بهم یاد بدن عاشق اینجور کتاب هام
مثلا جنگ و صلح و صد سال تنهایی مارکز رو شروع کردم ولی اصلا نتونستن منو پای کتاب نگه دارن چون حوصلم از توصیفات سر میره و هر چیزی که میخونم باید یه کاربردی داشته باشه واسم.
کتاب‌هایی که دوست داشتم هم مینویسم نمونه هاشو : انگیزه نوشته دانیل پینک که در مورد انگیزه تو سازمان‌هاست که مثال توش زیاد داره یا کتاب ایده عالی مستدام که واقعا فوق العاده است بهترین کتابیه که خوندم یا کتاب دید اقتصادی اونم واقعا فوق العاده است
بحث مرتبط و خوبی راجع به تیپ شخصیتی INTJ و کتاب‌هایی که میخونه، در یه موضوع دیگه مطرح شده بود که اینجا نقل قول میکنم برای مستند شدن:
به نظرم thinking/feeling در کنار observant/intuitive خیلی رو انتخاب کتاب تاثیر داره.
من ENTJ هستم. ژانری که بیشتر توش کتاب خوندم تخیلی (fiction) ه. انواعی از تخیلی‌ها هم توش میگنجن؛ علمی-تخیلی، تاریخی-تخیلی، و بقیه. فکر کنم با قسمت intuitive شخصیتم (از بین چاهار گزینه‌ی موجود) از کتابا لذت می‌برم.
یه مسئله‌ی دیگه هم اینه که عاشق کتابایی‌م که تصویر دارن، حتا شده یه چیز کوچولو اول هر فصل! یا تصویری برای بهتر رسوندن منظورشون تو متن. یادتونه کتاب داستان‌های بچگی‌مون (اینایی که دکه‌های روزنامه فروشی هم داشتن) بالای شماره‌ی هر صفحه یه نقاشی مرتبط به داستان اون صفحه داشتن؟ به من حس پیدا کردن گنج رو می‌دادن. اولین کاری که بعد از خریدن کتاب میکردم دیدن این نقاشی‌ها و حدس زدن داستان بود.
(تصویری از یکی از کتابهای محبوب کودکی‌م)
با لاله موافقم که:
زمانی که introverted بودم عادت کتابخونی توم به وجود اومد. الان که extraverted هستم دوست دارم “گروه‌خونی” (خوانش گروهی کتاب) انجام بدم، یا خیلی وقتا اطرافیانم رو مجبور میکنم کتابی که خوندم رو بخونن!: )))
اختصار INFJ یک تیپ شخصیتی بر اساس معیارهای 16 گانه مایرزبریز هست. I نشانگر درون گرا بودن. N نشانگر شهودی بودن. F نشانگر حسی بودن و توجه به جزئیات. J نشانگر نظام منو بودن و چارچوب داشتن هست.
هر کتاب مفیدی برای همه خوبه
هر تیپ شخصیتی ممکن است همه جور کتابی بخواند 
اگر میپرسیدید چه تیپ شخصیتی از چه کتابی لذت میبرد قابل جواب دادن بود اما انتخاب، تماما به تیپ شخصیتی بر نمیگردد و پارامتر های مختلفی در انتخاب تاثیرگذار هستند. این تاثیر به قدری است که حتی تیپ شخصیتی شما را به مرور تغییر میدهد.
آخرین بار ISTJ بودم.
مطالعات در مورد فیزیک و علوم کامپیوتر و اختر شناسی رو دوست دارم. رمان باید خیلی خاص باشه تا بخونم
من یک INFP هستم.
کتابهای داستان رو خیلی دوست دارم.
من معمولا چیز بدیهی متوجه نمی‌شم. تقریبا هیچ چیز بدیهی در ذهن من نیست. گاهی از این کلمه برای طنز استفاده میکنم. چون برام خنده‌داره. به همین خاطر پایه‌ای‌ترین مفاهیم هم برای من جذابه. اینکه روزی ماهیت انسان زیر سوال بره، ماهیت هر چیزی زیر سوال بره، برای من جذابه.
من عموما کتاب‌ها رو تا آخر نمی‌خونم. مگر اینکه این کتاب مقدمه‌ای برای موضوعی دیگر باشه. این فکر میکنم به P برمی‌گرده که نتیجه‌گیری چندان برای من تأثیری نداره. گمان میکنم بیشتر نتیجه‌ها قابل تغییرند.
عاشق کتابهای صوتی هستم. به خصوص اون‌هایی که با آهنگ کار میکنه و نویسنده کتاب رو با احساس میخونه. اصطلاحا در حس میره. مثل کتاب چهار میثاق، منتشر شده در سایت نوار. که این کتاب رو تا الان ۵ بار گوش کردم. و هنوز هم برایم تازگی داره.
به عنوان یک F (احساسی) گمان میکنم که حافظه زیاد بالایی ندارم. یعنی احساس نیاز پیدا نمیکنم که چیزی را در خاطرم بسپارم. شده که یک رمز را در کمتر از یک سال ۲۰ بار از صاحبش پرسیدم و در ذهنم نمانده. و به عنوان یک N برایم مفاهیم جذاب هست.
من به کتابهای تکنولوژی فکر و فرکانس و جذب و NLP علاقه‌مندم. قبلا کتابهای فنی زیاد می‌خوندم. ولی بعد چون به انجام کار فنی علاقه نداشتم، این کتاب‌ها رو نخوندم.
به درک مسائل فیزیک بسیار علاقه‌مندم. کتابهای «سرگرمی‌های فیزیک» نوشته یاکوب پرلمان، هنوز هم جلد کتاب، تصاویر کتاب، احساسم موقع خواندن کتاب، بعد از گذشت ۱۰ سال به یاد دارم. این کتاب رو در کتابخانه دانشگاه پیدا کردم و فقط جلد اول آن را داشتند.
به تاریخ علاقه دارم. اما نه جنگ‌های تاریخی. به اینکه در گذشته چطور زندگی می‌کردند.
به کتابهای اخلاق علاقه‌مندم. اینکه وقتی دارم مراوده میکنم چطور با فکر کمتر طوری رفتار کنم که آدم‌ها احساس بهتری پیدا کنند. و رفتارم برای خودم هم احساس بهتر و نتیجه بهتری داشته‌باشه. مثلا جایی، آداب مهمان‌داری را یاد می‌داد و می‌گفت که جلوتر از میهمان حرکت کنید چون او تازه آمده مسیر را بلد نیست. این موضوع من رو از دوراهی موقع دیدن مهمان خلاص کرد. ولی خوب با این همه حوصله خواندن آن را ندارم.
در حال حاضر دو سه کتاب را دوست دارم و می‌خوانم. چهارمیثاق، معجزه شکرگذاری و تجسم خلاق.
راستی کتاب هوس‌های سرخ رو هم خیلی دوست دارم بخونم. ولی خوب چون هنوز مجوز نگرفته، نویسنده آن را به صورت EPUB منتشر نکرده و خواندن آن در موبایل کمی سخت است. کتاب هوس‌های سرخ، اولین کتابی است در ایران که به صورت علمی به موضوع جنسی پرداخته. این کتاب رو به خاطر اینکه حرف جدیدی برای گفتن داره دوست دارم. وگرنه کمی دیدگاه علمی و محاسباتی آن برایم خسته‌کننده هست.
دوست دارم که یک کتاب موضوع‌های پراکنده‌ای توضیح نده. مثلا کتاب تجسم خلاق مثل درخت سرو هست. برگ داره ولی همه برگها نزدیک درختند. ولی خوب کتاب‌هایی که پراکنده می‌شن الان برام جذاب نیست. فکر میکنم این بیشتر به خاطر حالت I یا درونگرایی هست.
همین‌طور کتاب سرگذشت سیستم‌عامل لینوکس (linuxstory) برایم جذاب بود که یک داستان واقعی از لینوس توروالدز و لینوکس است. به نظر من کتابی خوبه که بشه هزار بار خوندش.
چه تاپیک باحالی منم ISTP از آب دراومدم (ی جورایی انتخاب بین دو گزینه برام سخت بود شایدهم من دچار تناقضم یا شاید هم دنیا نقیضه نمیدونم)،خوشحال میشم بقیه ی دوستانی که مثل من ای اس تی پی هستن بهم کتاب معرفی کنن.
تازع شروع کردم به کتاب خوندن ،فقط لطفا اول کتابای ایرانی یا فارسیو معرفی کنین ،(بعضی از کتابایی ک ترجمه شدن مثل سرخ و سفید استاندال رو ک چن سال پیش خواستم بخونم همچین چنگی به دل نمیزد .
من یک INFJ هستم (برخلاف بقیه مطمئنم که هستم).
بسیار از کتابهای علمی‌تخیلی خوشم میاد (البته منظورم ژول‌ورن ۱۱۴ سال پیش نیست که ۹۹ درصد ایرانی‌ها تنها اون رو از علمی‌تخیلی می‌شناسند. حالا شاید یه ارتور سی کلارک و یه ایزاک اسیموف رو هم بشناسند که اینها هم مال پنجاه شصت سال پیش هستند!) برای من علمی‌تخیلی مجالیه برای فرار از واقعیت‌های این دنیا که جز سیاهی چیزی نیست. البته گاهی هم کتابهای علمی میخونم.
معمولا دیوان شاعران ایرانی رو هم از اول تا اخر میخونم از شعر کلاسیک تا نو. این اشعار برای وقتیه که بطور شدیدی کتابهای علمی یا درسی یا داستانی خوندم و از نثر خسته شدم. مثلا دیوان شمس رو در دوران دبیرستان در دو سال خوندم (نسخه بدیع‌الزمان فروزانفر که ۱۵۹۰ صفحه بود) یا دیوان سنایی، ناصر خسرو، خاقانی، سعدی و غیره
نکته جالب دیگه درباره کتاب خوندن من اینه که از هرچیزی که خوشم بیاد یادداشت برمیدارم. حالا چه یه جمله در یه کتاب داستانی باشه یا یه بیت شعر یا یه جمله از کتاب علمی. من گنجینه‌ای از این جور جمله‌ها دارم. البته بخشیش رو در انلاین در صفحه‌ای گذاشتم و هر وقت با کسی چت میکنم و نمیتونم منظورم رو بیان کنم ولی در کتابی به خوبی بیان شده اون جمله کتاب رو با ذکر منبع نقل میکنم 
این یعنی دقیقا کجا با چه آدرسی!؟
بسیار زیبا است…
من تیپ شخصیتیم intj هستش و مطمئنم درسته ،چند بار در طی چند سال گذشته هم تست دادم همین بود . من از بچگی به جای عروسک و اسباب بازی برای خرید کتاب اصرار میکردم به مادرم و عاشق کتاب بودم … اما الان مدتیه که هیچ کتابی رو نمیتونم تا اخر بخونم و این خیلی اذیتم میکنه 
اخرین کتاب هایی که مطالعه کردم و دوسشون داشتم از سری کتاب های اختر و فیزیک بوده - رشتم دامپزشکیه - من علایق خیلییییی وسیعی دارم تقریبا به تمام علوم حقیقی ، اما از این که همش از این شاخه به شاخه ی بعدی میپرم خیلی ناراحتم و حس میکنم به یه هدف یا موضوعی بسیار جذاب نیاز دارم که من رو مدت زیادی تو خودش غرق کنه و بهم انگیزه بده … این جا کسی تجربه ی مشابه من رو داشته ؟ 
به نظرم کتاب خواندن ربطی به شخصیت شناسی ندارد کسی که کتاب خوان باشد همه نوع کتاب را می خواند اما من خودم که کتاب از دستم نمی افتد بیشتر علاقه به کتاب های روانشناسی و علمی و ادبی و هنری دارم به نظر شما من از چه تیپ شخصیتی هستم😊