چطور میشه صبح ها زود تر بیدار شد؟
خب این شاید برای برخی افراد زیاد خوابیدن اصلا مسئله ای نباشه
ولی برای برخی دیگه افراد زیاد خوابیدن میتونه اون ها رو از برنامه هاشون عقب بندازه.
تعداد ادمای دسته دوم هم کم نیست
پس بیاین فکرامون و تجربیاتمونو بریزیم رو هم شاید برای برخی روش های شما برای سحرخیزی بتونه برای بقیه نیز کارآمد واقع بشه.
من خیلی سخت از خواب بیدار میشم و بدنم به کمتر از ۸ ساعت خواب راضی نمیشه. به خاطر همین برای وقتهایی که مجبورم زودتر بیدار شم یه راهکارهایی دارم:
- اول این که سعی میکنم زودتر بخوابم. معمولا فضاهای مجازی مانع این میشن پس اگر موبایل دارید از دسترس دورش کنید.
- دوم این که هر چند دقیقه یک زنگ با آهنگهای مختلف کوک میکنم تا صبحها روی روانم رژه بره.
- توی اتاق خواب پرده نصب نکردم که نور طبیعی روز وارد اتاق بشه و راحتتر بیدار شم (البته این روش زمستانها کار نمیکنه).
سلام خوبی؟
به نظرم یکی رو باید برای بیدار کردن مامور کرد که یه نمه ازش ترسید و از سر ترس بلند شد… یا اینکه صدای زنگ ساعت موبایل رو یه جیغ بلند گذاشت تا یهو بیدارت کنه و دیگه خوابت نبره… البته این روش برای کسی که خوابش سنگینه و اگه زمین هم بلرزه بیدار نمیشه قابل اجرا نیست…
باز کردن در و پنجره های اتاق در زمستون که آدم بیشتر دلش برای خواب پر میکشه روش خوب ولی با زجریه…
نداشتن تشک برای کسایی که روی زمین میخوابن به علت اینکه زیرشون نرم نیست باعث میشه موقعی که باید بیدار بشن تنبلی نکنن و برای خلاص شدن از اون وضعیت هم که شده بی خیال خواب بشن… ریختن پارچ آب یخ روی سر توسط یکی دیگه هم روش خوبیه…اگه کسی قلقلکیه…کف پاش رو که قلقلی کنن بیدار میشه… یه راه های دیگه هم خوابیدن راس ساعت 8 شب تا ساعت 1 بلند بشن و تا صبح نخوابن…یعنی خوابیدن توی عصر رو بذارن توی برنامشون و شب تا صبح و ظهر بیدار باشن…
این روش خیلی دردناکه
منم این روش رو امتحان کردم و واقعا کار می کنه. فقط به دلایل انسانی به اشتراک نگذاشتمش
اگر میخواین تاثیر این روش بیشتر بشه می تونید حتی روی موکت بخوابید که حتی سفتتر و سختتر هم هست.
سلام
منم مشکل از خواب بیدار شدن داشتم
تا اینکه با نرم افزار Alarmy آشناشدم
فوق العاده س
امکان نداره بتونی از شرش خلاص بشی
تمام را های تنبلی رو بسته و واقعا باید بیدار بشی
من خودم ک خیلی خواب آلوده م …وبیدار شدنم سخته اومدم قسمت بارکدش رو فعال کردم و یه بارکد چسبوندم به در حیاط وقتی گوشی زنگ میخوره مجبورم و برم برنامه رو روی بارکد تنظیم کنم تا دست از سرم برداره و خب بیدار و هوشیار میشم
لینک برنامه رو میذارم امیدوار ب کارتون بیاد:
من تقریبن هر روز امتحانش میکنم… پاهام رو موکت و بقیه بدنم رو قالی
خوب خدا خیرتون بده چه انسان دوستانه
یه کاری کنید ذهن آزاد باشه
چیزای زیادی توش پر نکنید
تلویزیون خیلی کم نگاه کنید روزنامه و اخبار رو هم خیلی کم
روزها حداقل پانزده دقیقه فعالیت ورزشی داشته باشید.
شب قبل از خواب مدیتیشن کنید و سعی کنید خوابیدن عمیق تر بشه
اینطوری موقع بیدار شدن مشکلی ندارید چون خوب استراحت کردید و با یک ماه تمرین بدنتون به این کار بسیار عادت کرده و منظم خواهد شد.
صبح بعد از خواب هدف (هرچند کوچک) داشته باشید
و بعدش هم دیگه نخوابید.
من شاید الان شد سه سال که صبح زود بیدار میشم، اول اینکه باید خواب خوب و کافی داشته باشین تا بتونین زود بیدار شین، ما ۵ نفر بودیم که برای خودمون یک ماه چالش تعریف کردیم و به هوای هم بیدار میشدیم:) و برای خودمون انگیزه ای ایجاد میکردیم مثلا انگیزه من برای بیدار شدن خوردن قهوه با شیر بود و عجیییب زود بیدار شدن باعث میشه جلو بیوفتین و احساس بهتری به خودتون داشته باشین
به نظر من, وقتی به اندازهی کافی "استرس/شوق/دغدغه"ی کاری رو داشته باشیم, بیدار شدن دیگه برامون نگران کننده نیست.
در بچگی وقتی قرار بود فردا بریم اردو, شب قبلش خوابم نمیبرد؛ یا در حالت بهتر, با اولین "بیدار شو"ی مامانم جیم فنگِ پوشیدن روپوشم میشدم.
یا چند ماه پیش برای انجام مصاحبهی کاریم, فقط یدونه ساعت روی گوشیم کوک کردم و سر وقت بیدار شدم.
حتی برای پست کردنِ به موقعِ یه مرسوله, چند روز پیش موقع سپیده دم پاشدم در حالی که من واقعا کمتر از ۸ ساعت خواب اذیتم میکنه.
به نظر من باید به این فکر کنیم که اصلا برای چی باید زود بیدار بشیم؟ یا بهتر بگم, چی باعث میشه من با اولین زنگ از تختم بپرم؟
یا یه سوال بنیادیتر:
- آیا من از ساعتهای معمولیِ بیداریم, استفادهی کافی رو دارم که حالا نیاز میبینم از خوابم هم کم کنم تا بیشتر بهرهوری داشته باشم؟
تقریباً سحرخیزی عادتم شده!
شبها زود میخوابم، اغلب در طول روز نمیخوابم، بنابراین شبها نخوام بخوابم هم نمیشه، خواب منو میبره، خانواده و دوستان در جریانند
و شام رو سبک و زود میل کنید.
به جای این همه شکنجه رو خواب خوب و کافی کار کنید، تجربه کردم و شنیدم که میگن خواب خیلی مهمه؛
مثلا در خلاصه کتاب
Why We Sleep
در
حالا بعضی مواقع سحر یا اول صبح بیدار هم هستم ولی کاری نمیکنم و فقط فکر میکنم، هنوز این مورد رو نتونستم خوب مدیریت کنم، اینکه تا بیدار میشم پاشم، این دیگه مسأله نیاز به خواب نیست، نیاز به بیکاریه؟ نیاز به برنامه ریزیه؟ نیاز نیست پس چیه؟
شاید عادت زیاد فکر کردن. هرچی هست اغلب رضایت بخش نیست چون شاید اگه بتونم از این وقت خوب استفاده کنم راضیتر باشم.
خب معمولا خیلی سخته ولی من آلارم گوشی رو از دو ساعت قبلتر فعال میکنم که بشه بیدار شد
من مشکلم اینه که بعضا حتی بیدار هم میشم ولی از تخت بیرون نمیتونم بیام، انگار گرانش ده برابر شده و من فقط میتونم قل بخورم! کسی راه حلی برای این مورد داره!؟
راستش من هم مدت زیادیه که این مشکل رو دارم و راه های زیادی رو هم برای حل اون امتحان کردم و در انتها به این نتیجه رسیدم که از خواب بیدار شدن مشکل نیست. مشکل اصلی درست نخوابیدن است. درست خوابیدن یک مساله چند بعدیه. یکی از ابعاد اون سلامت جسمی آدم هاست :
سلامت جسم انسان چه با تعابیر مدرن مثل آناتومی یا ژنتیک چه با تعابیر سنتی مثل طبع بدن تاثیر بسیار مستقمی بر نحوه خوابش داره. یعنی شما اگه سلامت طبع نداشته باشی خواب با کیفیتی نداری و در نتیجه هم زیاد می خوابی و هم بعد از خواب احساس سرزندگی نمی کنی. یا خواب آشفته و منقطع می بینی و در طول شب مرتب بیدار می شی یا طوری عمیق به خواب فرو می ری که دیگه بیدار شدنت بسیار سخت میشه.
یک دوستی داشتم (خدا بیامرز) که طلبه بود و در مورد یکی از هم کلاسی هاش می گفت به گونه ای از بدنش مراقبت کرده و طبایع بدنش رو تنظیم کرده که در شبانه روز به مقدار بسیار کمی می خوابه (دو سه ساعت).
ابعاد دیگه هم مثل آرامش ذهن و آرامش روح و آرامش روان (که همشون با هم متفاوت اند) در نوع و کیفیت خوابیدن قطعا تاثیر گذارن. (که منم دیگه حال ندارم در موردشون بنویسم)
شب شیر بخور همیشه جواب میده . البته شیر سرد