تمامیت = integrity ،
به تمامیت در کار رسیدن یعنی چی؟ اینکه چطور اون رو به نحو کامل انجام بدیم؟ نشانه اینکه یه کار به صورت کامل انجام نشده چی هست؟ خیلی وقت ها ما کار هامون رو نصف ونیمه انجام می دیم ولی مشکلی پیش نمیاد. چه هدفی باعث میشه یه فرد بخواد کارش رو تمام و کمال انجام بده؟
یه اصطلاح تمامیت خواهی هست که برای حزب های سیاسی استفاده میشه و منظور ازش انحصار قدرت در دست یه حزب سیاسی هست. منظور اینه؟
با توجه به متن تصویر منظورش درست انجام دادن و کامل انجام دادن اون مسئولیت هست. نظر من: برای هر شغل و رشته ای متفاوت هست. اما یه روش مشترک برای همشون مطالعه موارد مشابه هست.
با کنار گذاشتن تنبلی و قانع نبودن به وضعیت موجود خودتون و در نظر گرفتن اهدافی که شما رو در کارتون ارتقا میده.
و سعی کن… فقط خودت باشی . دیگران به اندازه کافی . دیگران هستند…
یادش بخیر بازیهای کودکی. هر کسی کار خودش کار خودش .آتیش به انبار خودش…
باید مواظب بود!
برخی جملات عاشقانه، عارفانه و زیبا فقط به درد کتاب و بازاریابی میخورن!
انتهای حماقت است که بخواهی اونقدر خودت رو برای رسیدن به کمال آزار بدی که بعد از مرگت یا دوریت دیگران قدر تورو بیشتر بدونن.
مگر کسی داریم که کامل باشد؟ مگر میتوان طوری بود که دوری تو از دیگران تنبیه حساب شود. تمام تلاش تو به یک توجیه ساده بند است. با یک توجیه ساده میتوان بزرگترین و بهترین آدمها را کشت چه برسد به تنبیه شدن.
باید اول بدونید که به کجا میخواهید برید وگرنه تمامیت بیمعنی است. بعد از دانستن مسیر، سرعت رشد شما، نمایانگر نزدیک شدن به کمال اون مسیر است. همین.
درست می گید.یکی از ایرادات این قضیه این هست که تعریف کمال نمی تونه کامل و صد در صد باشه و تا حدی نسبی هست. اما به نظرم می شه تلاش کرد که بهتر شد.
بعدم به نظرم اگر کسی به این حد برسه که انقدر مفید باشه که نبودش نقصان ایجاد کنه تو سیستم خیلی هم خوبه و چنین آدمی ارزشمنده. سرمایه حساب میشه یه جورایی هر چند کمال مطلقی و تمامیت مطلقی وجود نداره.
ببینید شما هیچ وقت نمیتونید جوری باشید که نبودتون در زندگی دیگران نقصان ایجاد کنه. بزرگترین آدمها مردن و هیچ اتفاقی نیفتاده. شما جابز، بیلگیتز رو هم ببینید خیلی راحت رفتن و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. بعضی مواقع حتی باعث پیشرفت میشه رفتنشون.
مگر اینکه اونقدر بیمار روانی باشید که دیگران رو به خودتون وابسته کنید، مثلا همسر، فرزندان یا پدر و مادرتون رو اونقدر به خودتون وابسته کنید که نبودتون آزارشون بده. اشکالی نداره اگر ناراحت بشن چند وقت ولی اگر باعث آزارشون بشید واقعا بده. واقعا زندگی آدم جهنم میشه اگر فکر کنه با نبودش دیگران خیلی آزار میبینن،چون بودن آدم دست خودش نیست. این شعر استادانه خیام رو ببینید
جامی است که عقل آفرین میزندش --------------- صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف ------------------ میسازد و باز بر زمین میزندش
دیگه خود خدا هم کوزههای عالی و کاملش رو میزنه زمین میشکنه از بندهها چه انتظاری دارید؟
از طرف دیگه هدف باید چند ویژگی داشته باشه
- شفاف
- قابل دسترس
- مثبت
- بیشتر درونی باشه
که حرف گفته شده هیچ کدام از این خصوصیات رو نداره.
۱- شفاف نیست،
دقیقا یعنی چی که من به اون حدی از کمال برسم؟
۲- قابل دسترس نیست،
شما هرچه تخصصتون بالا میره، احساس میکنید حس کمالتون در اون حوزه کمتر میشه.
۳- مثبت نیست،
اینکه بخواهید از کمالتون برای رسیدن به انتقام یا تنبیه دیگران استفاده کنید اوج بی خردیه. حتی در موارد ساده هم میگن سعی کنید هدفی رو جایگزین کنید که مثبت باشه
۴- این هدف بیرونیه، یعنی اینکه به دیگران بستگی داره، هر روز به جای اینکه خودتون رو با خودتون مقایسه کنید، به این فکر میکنید که آیا اطرافیان من اونقدر بدبخت و بیچاره شدن؟ اونقدر وابسته شدن که با رفتن من تنبیه بشن؟ آیا کاری که کردید اونقدر خوب هست که دیگه هیشکی مثل شما نتونه اون رو انجام بده؟ میبینید همه اینها عامل یک عمر بدبختیه
در صورتی که شما میتونید هر روز خودتون رو با دیروز مقایسه کنید و ببینید که چقدر جلو رفتید؟ کاری به ناملایمات ندارید، کاری به مشکلات ندارید، اختیار دنیای شما، در دستان خودتون قرار میگیره.