اگه تو طراحی محصولات نظر من مصرف کننده و یا ذی نفع در نظر گرفته بشه، اولین کسی که سود میبره خود من هستم. برای چنین نوع طراحی محصولی از تفکر طراحی بهره میبرن.
قسمتی از فرایند تفکر طراحی اینه که بتونیم از زاویه دید افراد مختلف و در جایگاه های مختلف محصول رو ببینیم. مثلا اگه قراره «جمع اوری زباله از مبدا تا شهرداری» رو بازطراحی کنیم، لازمه حداقل یه زمانی رو صرف کنیم تا بفهمیم:
مامورهای شهرداری چه جوری زباله ها رو جمع میکنن؟
در زمانی که کیسه ی پر زباله دم در قرار داره، چی میشه که گربه ها میتونن بعضی از کیسه ها رو باز یا پاره کنن.
یه آدم وقتی میخواد کیسه زباله رو از آشپزخونه تا دم در بیاره با چه مسئله هایی روبرو هست؟
و چیزای این چنینی. و این زمان زیادی میبره (فاز تحقیق در تصویر پایین).
یه نقطه قوت پادپُرس در اینه که افراد مختلف با طرز نگاه های مختلفی درش هستن و یه اتفاق ساده و خوب که میتونه تو پادپُرس بیفته اینه که به جای اینکه همه موارد بالا رو خود طراح بره دنبال کنه تا بفهمه، افراد مختلف باشن و بیان تجربه هاشون رو در موارد مختلف مطرح کنن.
##پرسش
چه جوری میشه از پادپُرس به صورت بهینه تری برای این مدل به اشتراک گذاری تجربه ها بهره برد؟
شاید این به کمی تمرین نیاز داره. چون اصولا برای ما کمی سخته خودمون رو جای دیگری بذاریم و به یه موضوع فکر کنیم.
پیشنهادم اینه که : یه موضوع ومعضل رایج در ارتباط با همین طراحی رو مطرح کنید و بعد آدمای مرتبط با اون موجود و طرح رو هم معرفی کنید و از افراد بخواید از نقطه نظر اون افراد بیان طرح رو تجزیه تحلیل کنن و نقاط ضعفشو بگن تا به یه طرح بهتر برسین.
دقیقا چون سخته خودمون رو جای بقیه بذاریم، پادپُرس میتونه مفید باشه: نیازی نیست من جای کسی باشم، کافیه از تجربه های شخصی خودم بگم و بقیه هم از تجربه هاشون در موقعیت مشابه بگن. نتیجه ش این میشه که یواش یواش زوایای مختلف مسئله به دلیل تنوع زیستی افراد اینجا باز میشه.
یکی از گزینه ها به نظر من افزایش همین تنوع زیستی در پادپرس هست.
مثلا برای همین مثال جمع آوری زباله، چه قدر خوب بود چند نفر از مأموران و کارمندان شهرداری ، چند نفر قانون گذار و حتی خودِ شهردار و اعضای شورای شهرها و … در این جا زیست می کردند. قطعا نگاه به این مساله ی جمع آوری زباله در صورت وجود این افراد چیز متفاوتی از آب در می اومد و شانس بیشتری برای رسیدن به مرحله ی اجرا پیدا می کرد.
پرسش چه طور میشه تنوع زیستی رو در پادپرس افزایش داد؟
یکی از راه ها معرفی پادپرس به دیگران از طریق اهالی پادپرس هست.
اما علاوه بر این راه، فکر می کنم باید به فکر یک ساز و کار بهتر برای جذب آدم ها با تخصص های مختلف بود و بسترهای متنوعی برای پادپرس طراحی کرد که همه بتونن توش راحت زندگی کنن حتی کسانی که شاید با چنین فضاهایی بیگانه اند. پرسش
یک پادپرسی، چه طور باید پادپرس رو به دیگران معرفی کنه؟
خودم طی یک تجربه ای که داشتم، برام کمی سخت بود که بتونم پادپرس رو برای یک غریبه توصیف کنم. آیا ممکنه یک محتوای ساده و قابل فهم و خیلی مختصر برای معرفی پادپرس درست بشه که هر کس برای معرفی پادپرس از اون محتوای استفاده کنه؟
برای اینکه افراد در رده های مختلف شغلی و با سبک زندگی های متفاوت از یک نانوا گرفته تا شهردار بتونن در پادپرس زیست کنند، چه چاره هایی میشه اندیشید؟ چه بسترهایی میشه در پادپرس به این منظور ایجاد کرد؟
یکی از راه هایی که به ذهنمون رسیده برای این پرسش، امکان طرح موضوعات تخصصی و بحث و گفتمان تخصصی پای این موضوعات هست. برای این کار دسته بندی مسئله های تخصصی رو ایجاد کردیم و در حال حاضر امکان طرح موضوع در این دسته بندی به دو صورت مهیاس:
ارسال رزومه یا سه سوال تخصصی در حوزه ی تخصص فرد،
فعالیت در پادپُرس و رسیدن به سطح کاربری ۳ یا پادپُرسی.
در ضمن امکان پاسخ به موضوعات مطرح شده نیز، برای کاربران سطح ۲ به بعد مهیاس.
و یا متخصص مربوطه میتونه گروهی در زمینه ی مورد نظرش بسازه و چنین امکانی رو عملا به افرادی که خودش تعیین میکنه بده.
امروزه برای بالا بردن کیفیت و طراحی های جدیدتر
از انجام کاری مثل نظر سنجی استفاده میکنن.
عده ای در این نظر سنجی انتقاد میکنن و عده ای
پیشنهاد ؛ هر دو اینها سازنده هستش، انتقاد باعث
ميشه تا ما به اشتباهات و مشکلات کار خود پی ببریم و پیشنهاد نیز به بهبود و بهتر شدن انجام کار کمک میکنه.
پادپرس نمونه خوبی برای طرح سوال و دادن نظر
از طرف دوستان برای بهبود فرآیند تفکر طراحی هستش.
" همیشه نظر بدین، مشارکت کنید، انتقاد کنید،
پیشنهاد بدین تا زندگی و جامعه بهتری داشته باشیم… "
این چه حرفیه!!!
پس چرا کمپانی هایی مثل ایرانسل و همراه اول
و… این همه نظر سنجی و تبلیغات میکنن ؛
اينا برای پیشبرد کاراشون هر کاری میکنن که
یکی از اونا نظرسنجی هستش…
در ضمن امروزه بیشتر کارهای ما اینترنتی شده
به خصوص خریدهامون،اگه به هر سایتی نگاه کنید
پایین صفحه برای کالاهای موجود نظرسنجی وجود
داره…
نمونه های زیادی وجود داره که الان به ذهنم نمیرسه.
از منظر تبلیغاتی بله، ولی تا الان هیچ نظرسنجی نبوده که با شرکت درش حس کنم تاثیر و تغییری ایجاد کردم.
یه مثال ساده بخوام برات بزنم، نظرسنجی هست که از دانشجوها برای بررسی کیفیت مدرسین میگیرن. البته همیشه این نظرات به مدرس منتقل میشه، ولی هم مدرس میدونه دانشجو همین طوری از سر اجبار نظرسنجی رو پر کرده و هم دانشجو میدونه نیازی نیست با دقت نظر بده، حتی در موسسات خصوصی.
یا مثلا نظرسنجی های برنامه نود، به نظرتون حالا اینکه من دلم بخواد دربی هیجان انگیز برگزار شه ولو تیم محبوبم ببازه، ایا آقایان مربی و بازیکنان بر طبق نظر من استراتژی بازی شون رو میچینن؟
تا حالا نظرسنجی موثری در سطح جامعه ی کوچک ده نفره تا جامعه ی بزرگ چند میلیون نفری دیدین؟ چند نمونه مثال میزنین؟
گاهی هم نظر سنجی رو برای مشارکت مردم
قرار میدن.
متاسفانه تو کشور ما همین طوری هستش
ولی در کشور های دیگه علاوه بر اینکه نظر سنجی
میکنن از نتیجه این نظرسنجی در اقدامات مهمشون
استفاده میکنن…
