مشاهده
یه موقع در یه نقش دانشگاهی سر جلسه ای بودم بین اهالی دانشگاه و اهالی صنعت، که دانشگاه میزبان جلسه بود. متاسفانه، مدیر جلسه، که از مدیران دانشگاه بودن، با حدود ۲۰ دقیقه تاخیر اومدن. این در حالی بود که مدیرهای صنعتی اسم و رسم دار حداقل ۵ دقیقه قبل جلسه در اتاق جلسه حاضر بودن. و خب سالی که نکوست شاید از بهارش پیداس.
یکی از مدیرهای کاردرست صنعتی حاضر در جلسه، بعد از اینکه جلسه با بیست دقیقه تاخیر شروع شد، حرف خوبی زدن: گفتن این رو یه جلسه دولتی حساب نکنین که هی الکی کش-ش میدین تا وقت موظف کاریتون بگذره. یه جلسه تو صنعت در نظر بگیرین و انتظار داشته باشین از هر ثانیه ش به درآمدتون اضافه شه (من معناش میکنم هر ثانیه ش خروجی داشته باشه).
حرفش برا من از این لحاظ جالب بود که تا اون لحظه، به زور سر هر جلسه دانشگاهی مینشستم و هر بار راجع به جلسات عجیب دانشگاهی به بزرگتر هام تو دانشگاه غر میزدم، بهم میگفتن همینه دیگه، بی خیال، ارزش کلافگی نداره. یا سرشون رو تکون میدادن و … .
میدونم جلسه های تیمی و کاری و سازمانی میتونه نقش موثری در بهبود عملیات اون تیم یا سازمان داشته باشه. ولی تا حالا سر جلسه ای ننشستم که تهش بگم «بَه، عجب جلسه ی پرباری بود!». یا جلسه ای که توش هم افزایی به معنای واقعی رخ داده باشه، یا جلسه ای که زمانش بیش از ارزشش نباشه.
در کسب و کارهایی مثل استارتاپ ها که بزرگترین سرمایه شون زمانشون هست، این خیلی خوب نیست که روی جلسات نامتناسب سرمایه گذاری کنن.
پرسش
تجربه شما در برگزاری جلسات کاری-تیمی چه جوری هست؟
بهترین و بدترین جلسه های کاری که شرکت کردین، چه خصوصیاتی داشتن؟