آیا به حیوانات علاقه داری؟ کدومشونو بیشتر از همه؟ کدومشونو کمتر از همه؟
نظرت درباره نگهداری از سگ چیه؟ چرا امروزه این کار روند رو به رشدی داره؟
حقوق حیوانات چیه؟ ما تا چه میزان باهاش آشنایی داریم؟
من سگ رو دوست داشتم. توی روستا که بودیم چندتا داشتم اما الان که توی شهرم ندارم
البته من سگ خانگی دوست ندارم، توی روستا دوست دارم که داشته باشم، دوست دارم توی روستا زندگی کنم و همه حیوانات اهلی رو هم داشته باشم.
آره بدجور به حیوونا علاقه دارم. از پرنده ها اون وحشیاش رو دوس دارم: عقاب و…
چه حیونی رو بیشتر دوس دارم نگه دارم؟ سگ و گربه جزو اولین انتخابام هستن. اونم به خاطر اینکه خیلی اهلی شدن و با نگه داریشون کمترین آسیب روانی بهشون میزنم. به نظرم هر چی فاصلمون رو با حیوونا حفظ کنیم به نفعشونه. جز اینکه آزادی شون رو از بین ببریم کار دیگه ای نکردیم.
البته مرغ و خروس رو هم خیلی دوس دارم
به نظرم اثر جامعه س. کمتر حوصله رفتارای همدیگه رو داریم و حیوونای خونگی هم کمترین دردسر روانی و فکری رو واسه همنشینی دارن. یه همخونه پایه.
این چیزیه که کمترین شناخت رو راجع بهش دارم(داریم). فقط در این حد که شنیدم سگ نژاد هاسکی واسه مناطق سرده و تو ایران اذیت میشه. احتمالاً در جواب به این سوال خیلی به این مورد بربخوریم که میگیم: وقتی هنوز حقوق آدما تعریف نشده چرا باید حقوق حیوانات مهم باشه؟
البته “حقوق بشریت” چیزیه که خیلی می شنویم اما خب اثری ازش نمیبینیم …
من علاقه ی شدیدی به گرگ سانان دارم.عاشق گونه های جانوری فالانژر لیکان وکایوت وهاسکی هم هستم.بعضی ازنژاد های اصیل سگ سانان روهم مثل ژرمن شپرد روخیلی دوست دارم.
از نظر همنشینی گاو براساس تجربه دامپروری ی که داشتم، حیوان جالبیه. آرامش عجیبی داره بخصوص وقتی در حال استراحته و داره نشخوار میکنه، احساس زندگی رو توی چهره ش میتونه ببینی .
بهتره بگید چه حیوونی رو دوست ندارم.
پرنده ها، به صداشون حساسم تو محیط دنبالشون میگردم، شما تصور کن من عاشق دم جنبانک نباشم، با ظرافت اندامش و تند تند راه رفتنش و بعد نوسان بالا و پایین دمش هنگام فرود.
حشرات، مثلا یه بار اجازه دادم پشه رو دستم راحت باشه فرو کردن نیش و پر شدن شکمش از خون من و . . . رو دیدم،
بزرگانی چون اسب و گاو و . . . را ببینم نمیتونم بی خیال رد شدم باید نگاهی چشم در چشم و کلامی و بعد نوازشی و سوال هایی در ذهن، اتفاق بیفته.
نظرتون راجع به لبخند این مار بی دندون چیه؟
اینم بگم از دیدن حیوونا در محیطی غیر از طبیعتشون هیچ لذتی نمیبرم.
وای.چقدر تو خوبی!
خوب این علاوه بر رابطه خوب من با حیوونا و فراری دادن حشراتی که میخوان بکشنشون بیشتر به علاقه من به نگاه کردن و کسب تجربه مستند برمی گرده. مثلا در مورد پشه، که دیگه تکرار نشد، با تعجب دیدم که نیشش انعطاف پذیره و مثل سوزن آمپول ما آدما سخت نیست، و دو سه بار سعی کرد و یک خمیدگی مثل کمون ایجاد شد، و بعد موفق شد، شاید و فقط شاید بشه گفت که در سعی و خطاش نوک نیشش رو منافذ پوست نمیخورد و فرو نمی رفت، وگرنه اگه صرفا باید پوست رو سوراخ می کرد، باید جنس نیشش سخت بود مثل خار کاکتوس، راستی خار کاکتوس خم میشه. خوب اجسام سخت هم خم میشن، پس چطوره؟
یه تجربه جذاب دیگه من از حشرات، دیدن اجتماع سرگین غلتان ها بر باقی مانده های ناب گاوی بر گذرگاهی بود
چیزی که تو کارتون نیک و نیکو دیده بودم تجسم یافت
اتفاقا امروز با یه آلمانی در مورد حیوانات خانگی حرف میزدم وقتی بهش گفتم تو ایران گربهها تو خیابان زندگی میکنند بسیار احساساتی و ناراحت شد. البته دیگه نگفتم که اگر به جمعیتشون نگاه کنی همیشه میتونی تعداد زیادی گربه که توسط آدمهای بیمار روانی معلول شدهاند، پیدا کنی.
اینجا علاوه بر اینکه اغلب مردم حیوانهای خانوادگی دارند، تعداد زیادی مرکز نگهداری از حیوانات بیخانمان هم هست که باعث شده هیچ حیوان بی پناهی تو خیابون وجود نداشته باشه.
البته یه سری آدمها هم هستند که از این مرحله گذشتند و به دلیل اعتراض به نگهداری گاو و گوسفند تو کشتارگاههای صنعتی vegan-گیاهخوار شدهاند و از هیچ گونه محصول حیوانی استفاده نمیکنن.
واقعا رفتار ما با حیوانات خیلی خیلی بده. فکر میکنم خیلی نیاز به فرهنگ سازی داره.
حیوانات هم دارای احساس هستند و خیلیهاشون برای زنده موندن نیاز به کمک آدمها دارند.
من راجع به گیاه خواری مطالعه ندارم و خیلی هم اهل گوشت نیستم اما از مزه کباب و غذاهای گوشتی هم لذت میبرم، چیز دیگه ای که هست اینه که حداقل حس اینکه خوردن گوشت برای سلامت و قوت بدنی لازمه، باعث میشه خیلیا مثل من ازش صرف نظر نکنند. البته من به جز خوردن دو سه نوع گوشت مرسوم به انواع دیگه عمدا (تا حدی به خاطر مقابله با طمع بشر برای خوردن همه حیوانات)رو نمیارم.
اگه بخوایم به انسان به شکل یک حیوان طبیعی نگاه کنیم، که حفظ حقوقش مثل بقیه حیوانات لازم بشه،
کدوم شکل با طبیعتش سازگارتره ؛
گیاه خواری صرف
یا ترکیبی از گوشت و گیاه؟
انتقادای زیادی به گیاهخوارها وارده مثل اینکه خب با خوردن صرف سبزیجات تعداد زیادی حشرات هم هنگام کشت و برداشت از بین میروند که اون ها هم حیوان حساب میشن. از طرفی هم صنعت گوشت نمیخواد مارکتشو از دست بده.
روند گیاه خوار شدنشون هم یه فاصله زمانی ۱۰ سال میکشه. یعنی اول سعی میکنن vegetarian بشن به این معنی که گوشت نمیخوردن ولی لبنیات میخورند، وقتی به مرحله وگن رسیدن دیگه حتی سعی میکنن محصولات نساجی که از حیوانت به دست میان و نخرند. از نظر مواد غذایی مورد نیاز هم همیشه غذاهاشون حساب و کتاب داره و مقدار پروتينی که نیاز دارند از گیاهها تامین میکنن. تنها چیزی که ممکن هست دچار کمبودش بشن آهن هست که با خوردن قرص آهن تامینش میکنن.
یکم به نظر من اکستریم هست، من تو خودم نمیبینم اینقدر نسبت یه حقوق حیوانات نگران باشم و فعالیت های این چنین بکنم ولی به نظرم وجود یه همچین آدمهایی نیازی که یه تلنگری بزنن که ما داریم به بدترین حالت ممکن (کشتارگاهای صنعتی) یسری حیوانات و به وجود میاریم که وقتی تبدیل به محصولات پروتینی میشن و میان تو خونههای ما و رستوران ها به راحتی دور انداخته میشن.
البته همون آدمهای وگن دارند بسیار تبلیغ میکنند که اگر هم نیاز دارید و هم دوست دارین گوش بخرید سعی کنید از گوشت هایی بخرید که یه سری استاندارهای زندگی معمولی حیوانات برای پرورششون رعایت شده. چیزی شبیه روش سنتی گاوداری یا گوسفنداری ها توی روستاها. توی آلمان نسبت به بقیه گوشتها گرون تر هستند و خب مردم عادی خیلی نمیتونند تهیه کنند. بیشتر به نظرم یه نوع اعتراض مسالمتآمیز همراه با action هست. یعنی فقط نمیگن که این کار بده خودشون هم شروع کردن از خوردن این حیوانات زبون بسته که شرایط رشدشون خیلی وحشتناک بده استفاده نکنن.
اسب چون حس خوبی بهم میده
من کبوتر و اسب رو دوست دارم، یه کبوتر هفت رنگ کاکلی دارم تو ذهنم پول رو به یه کبوتر جلد تشبیه میکنم که هر جا بره دوباره پیش خودم برمیگرده اسب هم که حیوان نجیبی است، تصور اینکه حضرت علی و امام حسین و…اسب داشتن، برام حس خییییییییلی خوبی داره
بله. توی مستندا همشون برام جالب و دوست داشتنی ان. ولی ازونایی که میخزن و گاز میگیرن و اون جونواریی که پرنده نیستن ولی میپرن مثل ملخ هم میترسم. سگم میترسم دیگه. حالا هرچقدرم خونگی باشه بازم میترسم. نمیدونمم چرا
با اون بزرگترای مهربون مثل زرافه و فیل خیلی رابطه م خوبه.
ولی جوجه و مرغ و خروس و طوطی رو دوست دارم داشته باشم.
اگه خودم قرار بود حیوون میبودم، میخواستم لاکپشت باشم که کل زندگیم رو کولم باشه هرجا خواستم ببرمش.
یه باغ وحش گزینه خوبی میتونه باشه اما نه باغ وحشی که حیوونا توی قفس های کوچیک باشن و بهشون بد بگذره
به عنوان حیوون خونگی گربه انتخاب اولمه و در کنارش سگ و ایگوآنا و کاسکو هم خوبن. الان عروس هلندی دارم و پرنده های جالبی هستن. این پرنده ها رو بیرون رها کنم سر 10 دقیقه شکار میشن میمیرن بعضی از حیوانات به خاطر جابجاییشون از زادگاه اولیشون پیش انسان جاشون امن تره
همه حیوانات رو دوست دارم و از بیشتر حشرات خوشم نمیاد
اگه بگم عاشق همه جور جک و جونوری هستم شک نکنید که راست گفتم
همه ی حیونا تو خونه ی خودشون
عاشق عقابم
گنجشک و سنجاب رو هم دوست دارم بعد اینا هم خرگوش …
عقاب متانت، آرامش و در عین حال تیزبینی و زیرکی خاصی داره به نظرم حیوان باهوش و سنجیده رفتاریه
گنجشک خیلی شیطون در عین حال معصوم و دوست داشتنیه
سنجاب خیلی خوشکله و خرگوش خوشکله
گاو و این همه خوشبختی خوشبحالش …