چه خبر دوست عزیز؟

میدونم حال دلتون جالب نیست
پس دیگه نمیپرسم ولی میخوام بدونم این روزا چیکار میکنین؟
کجا هستین؟
و به امید روزهای شاد واسه همه و برو بکس پادپرس

4 پسندیده

زندگی ادامه داره و بالاترین انگیزه برای انسان از درونش سرچشمه میگیره.
اگر تونستی در نگرشت تغییر درست ایجاد کنی بردی !

2 پسندیده

گاهی گیج

و

گاهی شادان با خیال دانستن

و

گاهی نالان، گاهی گریان

گاهی هم کار به هیچ فهمی و نفهمی ندارم

دعواها را می‌شنوم، گاهی نزدیک است که قاطی یکی از طرفین بشوم، گاهی قضاوت می‌کنم، و بعد گاهی پشیمان می‌شوم.

سطحی گوش می‌کنم و سطحی نگاه می‌کنم، و می‌گذرم

منتظر روزی هستم که عمیق شوم، فقط باید مراقب باشم تا آن روز حرکتی نکنم

اگر کسی وقت کند و یک عالمه کتاب خوب بخواند، با او حسودی می‌کنم، ولی باز به کتاب‌خوان‌ها هم شک می‌کنم.

چی شده که من اینقدر از خطا می‌ترسم، خطای خودم، خطای دیگران

یعنی همیشه این‌جوری بوده‌ام

:confused::confused::confused::confused::confused:

پاکش کن بی ربطه!

پاکش نمی‌کنم

ادامه می‌دم

اینجوری بنویس

کار و کار و کار

زندگی معمولی

:face_with_diagonal_mouth:

این که جواب نشد، همه کار می‌کنند!

خوب گفته دوست عزیز

یعنی نمیشه که پاپرس که اونقدر بعضی وقتا گرم بود، فقط با دو سه نفر تنها بمونه،

مگه قبلاً چی می‌نوشتی؟

مگه همه‌اش با ربط بود؟

نه!

اما!

. . .

اگر این دو سه دوست عزیز نباشند، پادپرست را هم فراموش می‌کنی؟!

برای تو می‌نویسم ای دوست عزیز!

تو که هستی و می‌خوانی نوشته‌های زمان بیشتر بودن ما را!

خوب نیست که من کم کتاب می‌خوانم، اما بد هم نیست که گاهی بنویسم!

من آنقدر که می‌گویم کار دارم، کار دارم ولی آنقدر کار نمی‌کنم، چون دوست ندارم زیاد کار کنم، چون زیاد فکر می‌کنم! دوست دارم زیاد فکر کنم!

آنقدر که می‌گویم فکر می‌کنم هم فکر نمی‌کنم، چون مرور احساسات است!

در واقع من نمی‌دانم چه کار می‌کنم، ولی برای این که نوشته باشم، می‌نویسم!

نه برای این که خبر داده باشم، این‌ها که خبر نبود!

زیاد اهل اخبار نیستم، ولی خوب گاهی خبرها تنظیمات کارهای تکراری را تغییر می‌دهند، مثل خبر آلودگی هوا!

خبر هم مثل حرف، خبر می‌آورد! خبر تعطیلی مدارس!

بعضی چیزها مثل مدرسه‌ها، مثل حال ما، هم خوبند، هم بد!

تعطیل نشوند، خیلی خوب نیستند، تعطیل بشوند هم خیلی بد نیست! اما باز این هم نسبیست!

برای مردم ما خبر خوب چیست؟

هرکس با خبری خوش می‌شود، چه کار داریم که خبرهای خوب و بد را برای مردم معین کنیم!

پس چی؟

هیچی!

نوشتی!

خوب شدی!

بهتری؟

ذهنت آرام شد!

نوشتن خبر خوبی است!

بیا بنویسیم!

بیا پاک نکردم!

3 پسندیده

یکی از راه های سطحی نبودن و عمیق شدن به نظر و تجربه شخصی من اینه که از بمباران خبری حداقل تا زمانی که بتونیم به توجه و تمرکز کافی برسیم فاصله بگیریم اون وقت میبینیم همین کارهای به ظاهر ساده عمق پیدا میکنن
(مثلا خوابیدن،راه رفتن ،ورزش کردن ،آشپزی کردن ،دیدن مستندات باارزش و خوندن کتاب های مفید و…)

2 پسندیده

این روزها سعی می کنم به فرمت جدیدی که زندگی تو ایران برامون چیده بروزرسانی شم. راحت نیست. سعی می کنم زندگی کنم، بی تفاوت نباشم، واقع گرا باشم و هر کاری که از دستم بر میاد در راستای هدفی که داریم انجام بدم.

خودم رو قوی نگه دارم و خودم رو قطره ای در دریای حوادثی ببینم که خیلی تحت کنترلم نیست و برای جلوگیری از حس های ناخوشایند به آدمای دیگه ای تو تاریخ فکر می کنم که ناملایماتی مشابه رو باهاش مواجه بودن.

و سعی می کنم گول مغزم رو نخورم که گاهی میخواد بگه: هی وسواس بخرج بده تو از همه حقایق آگاه نیستی… از کجا معلوم اشتباه نکنی، از کجا معلوم… از کجا معلوم…

حقیقت مثل روز روشن هست به سفیدی ماست و سیاهی مو. بهانه ای نیست.

مسئولیت پذیری و عدم انفعال و عقلانیت و شجاعت رو لازمه زندگی این روزهام میدونم و البته سعی می کنم به همینا مومن باشم و بجا بیارم اعمالش رو.

4 پسندیده

خبری نیست، سلامتی.
چکار میکنم؟
صبح تا ظهر، خواب
ظهر تا شب میرم دانشگاه قدم میزنم! چرا دانشگاه؟ نمیدونم. با محیطش آشنا احتمالا، حسِ راحتی.

1 پسندیده