بیشتر افراد میخواهند که ارتقای شغلی پیدا کنند و درآمد زیادی داشته باشند؛ اما هیچکس نمیخواهد شصت ساعت کار در هفته، رفتوآمد در فاصلهی زیاد بین خانه و اداره، کاغذبازیهای بیهوده، و ساختار طبقاتی استبدادی شرکت را تحمل کند … .
همه میخواهند روابط عالی داشته باشند؛ اما همه حاضر نیستند مکالمات دشوار، سکوت ناخوشایند، احساسات جریحهدارشده و نقش بازیکردنهای احساسی را تحمل کنند.
شما حاضرید برای چه چیزی زحمت بکشید؟ و چه دردهایی را حاضرید بابت این چیز تحمل کنید؟
یکی از بهترین کتاب هایی هست که تو سال 98 خواندم . حتما توصیه میکنم دوستانی که نخواندن بخونن .
من برای یه آدم خوش قول بودن حاضرم درد بی خوابی کشیدن شب تحویل پروژه ، از 1 ساعت قبل حرکت کردن سر قرار هام و گاهی اوقات صرف نظر کردن از یه سری تفریحات رو به جون بخرم
برای این که یه برنامه نویس بی نقص باشم حاضرم درد هر هفته چندین ساعت آموزش دیدن ، کمتر فیلم و سریال نگاه کردن و کشتی گرفتن با پروژه هایی که تا حالا انجام ندادم رو به جون بخرم
حاضرم برای این که معلم بهتری باشم درد گوش دادن به شاگردام وقتی حوصلشون رو ندارم ، با تمام وجود تدریس کردن و خستگی بعد از چندین ساعت کلاس ( با وجود این که میدونم دستمزد کمی داره ) رو به جون بخرم .
برای این که برند بشم حاضرم درد فعالیت تو شبکه های اجتماعی ، هر هفته چندین ساعت وقت گذاشتن برای اینستا که ازش متنفرم و فالو آنفالو های الکی رو تحمل کنم
من برای داشتن آرامش تو زندگیم حاضرم خیلی از حرفها رو نشنید بگیرم و خیلی از خطاها رو ندید
برای موفقیت و شادی بچه هام حاضرم از آسایش و خواب و دیدار با خانواده ی خودم بزنم و تا حد امکان همراهشون باشم
برای سلامتی خودم حاضرم سختی باشگاه و پیاده روی های روزانه رو به جون بخرم
و کلا موافقم که هیچ موفقیتی اتفاقی نیست و نتیجه ی تلاش و پشتکار و سختی های زیاد قبل هست
من خودم که این تلاشهای قبل از رسیدن به هدف رو خیلی دوست دارم
ممنون از به اشتراک گذاری هزینه هایی که میپردازین، شنیدن ارزشها و هدفهاتون و بهتر بگم پیگیریتون برای رسیدن به اهداف مهم زندگیتون الهام بخش بود @Atenaahmadzade@hesam_fardad
البته شما مهندسین و مطمئنم بهتر از من با نرمافزار ها آشنایی دارین، صرفا جهت خالی نبودن عریضه میگم: میشه برای این منظور از نرم افزارهایی مثل نینجاگرام استفاده کرد و این رو روی کمترین حد فعالیت ربات تنظیم کرد تا پیج اینستا هم بلاک نشه. ضمن اینکه برای مدیریت پست هایی که در اینستا گذاشته میشه هم میشه از اپلیکیشن هایی مثل بافر یا planoly کمک گرفت. این طوری کمتر نیازه به خود اون شبکه اجتماعی سر بزنین!
پ.ن. متاسفانه من هم درد زمان زیاد گذاشتن در اینستا رو تحمل میکردم و همهش دنبال روشهایی برای کاهش این درد بودم که به درد استفاده از نینجاگرام و نرم افزار مدیریت شبکه اجتماعی کاهش یافت!
من حاضرم برای اینکه کار تیمی با همکارام رو تجربه کنم و بازخورد بدم و بگیرم، درد شکستن غرورم و تلخی صبر و حوصله رو تحمل کنم، با اینکه گاهی میشه تنهایی کار رو پیش برد.
من برای اینکه کمتر محیط زیست آلوده بشه گاهی و حتی بسیار از راحتی و خودخواهیام میگذرم و به مصرف به اندازه و درست اهمیت میدهم.
من برای علاقه و احترام و حفظ بنیان خانوادهام با رنج سکوت و عمل مطابق میل اونها در بعضی شرایط کنار میام.
من برای حفظ ارزش انسانی خودم و ارتقا فرهنگ جامعهام، درد ایستادنهای طولانی در مترو را تحمل میکنم ولی به حق و حریم دیگران را مثلا با هجوم آوردن به سمت در تجاوز نمیکنم.
من برای حفظ عزت نفس و ارزش انسانیام تلاش و مطالعه میکنم و تا حد ممکن صادق و مستقل هستم. حتی اگر در کوتاه مدت سخت باشد.
البته خیلی وقتا هم که درد زیاد بوده و تحمل نکردم یا بلد نبودم چه جوری کمش کنم یا الکی توهم درد و رنج رو به خودم تحمیل کردم هم برام تجربه شده، در واقع شاید سختی به جای درد و رنج بهتر باشه. بهرحال اینم هنره که بتونی با سختی کمتر به اهدافت برسی. شاید بشه از همین یه سوال دیگه ساخت. مثل جوابی که لاله داد
مثلا فرض کنید پدر من بلد نیست با من خوب حرف بزنه، اگه من تمام سالها این درد رو بخوام تحمل کنم به خاطر ارزش خانواده، ارزشه؟ یا دنبال راه حل گشتن؟ یا . . . ؟