حتی بعضی کلیشه های جنسیتی که گاها دختر رو به سمت شرم و حیا (و خجالت کشیدن از خودش) و پسر رو به سمت بی حیایی سوق میده.
این کلیشهها اکثرا شوخی شوخی از سمت بزرگترا القا میشن و خواهی نخواهی به بعضی از فکرهای غالب تو ذهن کودک و بعدتر رفتارهاش شکل میدن. بزرگترایی که متوجهن، چطور میتونن چنین کلیشههایی رو کمرنگتر کنن تو ذهن کودک؟
واقعا نمی دونم چطور میشه بر خلاف جریان آب شنا کرد فقط می دونم خیلی سخته.
اگر حتی با آموخته های خود در طول زندگی فاصله بگیریم چطور اطرافیان را قانع کنیم به پذیرش آنچه درست است به جای آنچه به ما آموخته اند.
اما پیش از آن چگونه کلیشه های ذهن خود را بررسی کنیم تا کمتر دچار اشتباه شویم .
فکر میکنم در وهله اول حتی نیازی به همراه کردن اطرافیان هم نباشه، کافیه خودمون متوجه باشیم که فلان ذهنیت که از بچگی باهامون بوده لزوما بهترین ذهنیت نیست و در ضمن نداشتنش آسیب کمتری به خودمون و جامعه میزنه.
این طوری میتونیم دنبال راه هایی باشیم که وقتی با یه کودک روبرو شدیم که فلان چی رو تکرار میکنه، مثلا میخونه «پسرا شیرن، دخترا موشن»؛ چطور وارد گفتگو شیم.