آیا دارکوب می‌دونه درخت پلاستیکیه؟ فبک برای پادپرسیا

مرحله 2 از “‌فلسفه برای کودکان”:
هر کس در قالب یک جمله به این سوال پاسخ دهد:


پیشینه‌ی سوال: یکی از شعرهای کتاب آقای باکلاه و آقای بی کلاه رو انتخاب کردیم و هر کدوممون یک سوال ازش طرح کردیم. شعر دارکوب:

« غم‌انگیزترین صحنه ای که به عمرم دیده‌ام، دارکوبی بودکه به درخت پلاستیکی نوک می‌زد.
دارکوب نگاهی به من کرد و گفت: دوست من، درخت هم درخت‌های قدیم.»

به سوال‌ها رای دادیم و سوال منتخب برای گفتگو رو انتخاب کردیم: «آیا دارکوب می‌دونه درخت پلاستیکیه؟»

حالا قراره راجع به این سوال گفتگو کنیم.

6 پسندیده

میدونه درخت مشکل داره، «درخت هم درخت‌های قدیم»؛ ولی به هر دلیلی که برای خودش داره، ترجیح میده دانسته‌ش رو نادیده بگیره.

4 پسندیده

پاسخ من: نمی دونست چون همین ناآگاهی و غفلت دارکوب نسبت به درخت غم انگیزه!

2 پسندیده

من فعلا پاسخم رو نگه میدارم و با نظر لاله گفتگو را شروع می کنم، هر کسی می تونه نظرش را نسبت به پاسخ لاله بیان کنه و بگه آیا مخالفه یا موافق؟ چرا؟

2 پسندیده

خب سر ظهری دلم بد بازی میخواد! امروز موضوعی با دید تفکر سیستمی راجع به آموزش خوندم و دیدگاه نویسنده موضوع برام جالب بود. از @Afsaneh_Aghaei دعوت میکنم دیدگاهشون رو راجع به برداشت من از سوال مطرح کنن.

اگه بازی فبک نیازی به توضیح داشت، حتما عنوان کنین. اینجا یه @moalem بازیگوش و صبور حضور دارن که دبیر گفتگوی پادپُرس هم هستن و به خوبی میتونن اجزای مورد نیاز برای گفتگوی غنی در اختیارمون قرار بدن.

1 پسندیده

دیدگاه من در مورد نظر لاله:
مخالفم، چون جمله ی “درخت هم درخت های قدیم” این و میرسونه که به گمان دارکوب این تغییر به طور طبیعی و در گذشت زمان اتفاق افتاده است و از دید او یک مشکل نیست.

2 پسندیده

ابرای دونستن اینکه دارکوب میدونه درخت پلاستیکی یا نه نیاز به دونستن بیشتره.
گفتگو ناتمام و نیمه است و باید داستان مقدمه و ادامه داشته باشه چی؟
خوب من و نویسنده انسانیم و به تجربه دریافتیم که دارکوب‌ برای لانه سازی و تغذیه، به درخت نوک میزنه. خوب عادت نوک زدن دارکوب وجود داره، ولی اون حس درخت قدیم یا اصل رو بهش نمیده، پس فهمیده یه چی سرجاش نیست،این خوبه.
فهمیده مشکل ازنوکش نیست، هم خوبه.
اما چرا به عادتش ادامه میده؟

3 پسندیده

پس با لاله موافقی درسته؟

1 پسندیده

مثل اینکه، تا حدودی.

من با این نظر موافقم. البته براساس ترجمه ای که شده. نکته جالب، نوعی تعمیم در ذهنیت دارکوب دیده میشه که میتونه جنبه عمیقی از سئوال باشه.

میخوام یه سبکی از استدلال رو در این کار دارکوب ببینم که برامون ناآشنا نیست. دارکوب روی یه چیزی که شکل درخته، تمرکز کرده، جای اینکه نتیجه بگیره که این درخت مشکل داره، نتیجه میگیره که همه درختها همین خاصیت رو دارن.

سئوال مکمل: تعریف درخت توی ذهن دارکوب چیه؟ چرا این تعمیم توی ذهن دارکوب شکل میگیره؟

3 پسندیده

من با یوسف موافقم چون با این مساله بارها مواجه شدم. کسی که در لباس و کسوت معلمی قرار داره رو به عنوان نماینده ی معلمان می پذیریم و اگر اشتباهی از او سر بزند را به جامعه ی معلمان تعمیم می دهیم. اکر اشتباهی از یک روحانی سر بزند، آن را به جامعه ی روحانیت تعمیم می دهیم.
البته فکر می کنم این اتفاق بیشتر برای افرادی میافتد که نقش الگویی دارند.

2 پسندیده

من با این تعمیم موافق نیستم، فکر میکنم اگه دارکوب همه‌ی درخت‌ها رو مشکل‌دار میپنداشته، دست از عادت نوک زدن میکشید. در حالی که دارکوب هنوز امیدوارانه[1] داره نوک میزنه.


  1. امیدواره که روزی بتونه به درختی برسه که سالمه. ↩︎

2 پسندیده

من فکر میکنم حرفش بیشتر از سر نومیدی هست تا امید. اگر امید داشت، جای نتیجه گیری، درخت رو عوض میکرد. البته از این لحاظ که امید داره همین درخت، در یه مرحله‌ای مثل قدیم بشه، حرفتون درسته.

3 پسندیده

دارکوب چرا نوک میزنه؟ آیا عادت است یا نیاز؟ تکرار یک کار بیهوده و بی نتیجه، به خاطر امیدواری است یا عادت یا نیاز و یا ترس از تغییر؟ میشه امیدوار نبود و نوک زد؟

2 پسندیده

حس میکنم یه عادته. بیشتر حس خوبی میده بهش. مثل تکرار روزمره یه سری از کارها برای آدمها.

جالبه که دارکوب توی تنه درخت دنبال حشره میگرده. معنی بی نتیجه بودن دارکوب لزوما تقلبی بودن درخت نیست، ممکنه درخت آفتی نداشته باشه و دارکوب به جائی نرسه. توی این دیدگاه دارکوب مثل آدمی میمونه که از ناسالم بودن جامعه ارتزاق میکنه، و وقتی جامعه سالم باشه، تلاشش بی ثمر میمونه :thinking:

2 پسندیده

در واقعیت دارکوب بیچاره به درخت پلاستیکی نوک میزنه و نمیتونه حرف بزنه :sweat_smile: تا چند وقت دیگه منقرض نشه شانس آورده (شاید برای ما هم اتفاق بیفتد)
اما به شخصه به فهم حیوانی باور دارم و این رو میدونم که تکامل تنها دلیل تفاوت ما با اونهاست و روزی هم اونها (اگر دست از سرشون برداریم) به تکامل میرسند. این قانون طبیعته. حالا اینکه آیا دارکوب فقط میخواد توی چوب لونه بسازه یا فقط دنبال جاییه که بتونه با نوکش سوراخش کنه و فضای امنی رو برای بقای خودش محیا کنه از سواد من خارجه :sweat_smile:

3 پسندیده

یعنی آدم میشن؟ :open_mouth:

1 پسندیده

شاید ۵۰۰۰۰ سال دیگه یه چیزی میشدن ولی تا ما هستیم هیچی نمیشن :sweat_smile:

1 پسندیده

اگ میمون ها رو بزاریم کنار ، یعنی هیچ حیوونی پنجاه هزارسال پیش تصمیم نگرفته آدم بشه، که ما نمونه شو الان رویت کنیم؟ :wink:

2 پسندیده

تکامل اولیه تصمیم نیست اتفاقه :sweat_smile:

1 پسندیده