میگم به خودت و جسمت بیشتر توجه کن. به کارایی که براشون وقت میذاری بخصوص دانشگاه رفتن یه نگاه دوباره ای بنداز و ببین ااین واقعا اون چیزیه که میخوای؟!
یک جمله:
از اشتباهاتت درس بگیر.
به روانپزشک، دندانپزشک و انستیتوغدد مراجعه کن
بقیهش درست میره جلو!
۱. دِ لعنتی بگو دیگه حرفی رو که می خوای بزنی.
۲. هر کاری دوست داری بکن فقط یه ریز قبلش فکر کن.
لاله @lolmol خودتون چه نصیحتی برای ۵ سال پیشتون دارین؟
خیلی سخته مهمترین نصحیتها رو جدا کردن ولی فکر کنم دوس داشتم اینا رو بگم:
۱- بیشتر خودت و کارهات رو نشون بده. در نهایت آدمها با دیدههاشون تصمیم میگیرن نه با پتانسیلی که داری. افق دیدشون امروز و فرداست، نه کارهای مهم و آیندهدار.
۲- سعی کنی لابیگر قویتری باشی تا بتونی تاثیر داشته باشی، وگرنه کسانی که برخلاف تو فکر میکنن همه چیز رو دستشون میگیرن!
۳- نیازی نیست دغدغه دنیای اطرافت رو داشته باشی. تونستی به فکر راهحل باش، پیشنهاد بده و اگر اتفاقی نیوفتاد، لازم نیست نگران کسانی باشی که خودشون نگران خودشون نیستن!
۴- سعی کن برای یکبار هم شده بودن در جاهای دیگه رو امتحان کنی شاید شانس بالاتری برای موفقیت به دست بیاری و محیطی مناسب خلق و خو و افکار پیدا کنی!
۵- هر کسی شایسته شانس دوباره نیست، مواظب باش که به افراد نالایق اجازه ناخواسته اجازه پیشرفت ندی تا بعدا به خودت و بقیه ضربه بزنن! به گذشته نگاه کن، ریشه خیلی از چیزهای آزاردهنده اطرافت از همین اشتباه در گذشته میاد.
…
از کتاب «نصایح فی الخامس سنین الماضی» اثر خودم
-
بپر.
-
اگه دلیلی برای پریدن پیدا نکردی، هدفگذاری یاد بگیر.
ممنون برای دعوتم به این پرسش @Mehrdad_Roshan. حدود نیم ساعت ذهنم رو مشغول کرد که پنج سال پیش چی رو اگه میدونستم بهتر بود.
تو ولایت ما یه ضرب المثل هست که نصفش به کار من میاد : هر جا که دیدی مرد پیر / پیشش برو پندی بگیر و حضرت حافظ به زیبائی تمام گفته
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند / جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
- زیادی سخت نگیر .
- وقت طلاست .
- جستجوی خوشبختی در ذهن دیگران حماقت است.
این سه تا مهمترین درسهایی هستن که من تا اینجا از زندگی گرفتم و اگه بخواهم نصیحت کنم روی همین 3 موضوع مانور میدم و سخنرانی میکنم
مثل آب باش ؛ آب نرم و مهربان و پر تلاشه و با موانع سخت کنار میاد همیشه در حال جاری شدنه و سکون براش معنا نداره در عین اینکه بی هیاهو و بی ادعاست.
اگر امروز او را می دیدم به شادی دعوتش می کردم ،به ابراز عشق و دوست داشتن حتی به یک برگ پاییزی، به لبخند، به رقص و موسیقی و هرچه آهنگ در جهان هست ،به پرواز در آسمان آبی ادبیات ،به نوشیدن قهوه در کنار دوستان ،بازی با کودکان و…
اما یک نکته مهم را تذکر می دادم اینکه هرگاه سختی پیش آمد، همان وقت با تمام توان با آن روبرو شو وگرنه باگذر زمان مثل گلوله برفی که از کوه پایین می آید بزرگ و بزرگتر می شود و روزی دیگر توان مقابله با آن را نخواهی داشت.
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
احتمالاً میگم صبر کن! 5 سال بعد میفهمی که امروز چی میخواستم بهت بگم!
[اساساً رابطه خوبی با نصیحت کردن ندارم]
بستگی به جنبه فرد داره . که نصیحت پذیر باشه یا خیر .
من همیشه سعی میکنم بجای گزینه نصیحت از واژه علمی دیگران
استفاده کنم بنابراین به ان فرد میگویم همیشه با کسانی معاشرت
کند که از نظر علمی و دانش از او بالاتر باشد .
که البته شاید دیگران این توصیه مرا نپذیرند
ولی همین توصیه را به چند نفر گفتم مورد پذیرش واقع شده
بنظرم اگر چیزهایی رو که تو این پنج سال تجربه کردم رو نمیکردم الان اینی نبودم که هستم . اون تجربه ها هستن که منو شکل دادن و من بابت انجام دادنشون پشیمون نیستم یعنی الان نیستم قبلا آرزو میکردم بتونم به عقب برگردم و درستشون کنم ولی الان میگم به قول حامد بهداد “زندگی کردم حتی به غلط”
به خودم میگم الهام جان،
آدم ها رو خیلی جدی نگیر برای خودت و همیشه خودت رو در اولویت بذار. (من همیشه از اینکه روابط عمیق دارم و زیادی به دیگران اهمیت میدم ضربه میخورم).
میگم الهام جان، به حرف خودت بیشتر از دیگران گوش کن.
و تروخدا اگر فرصت هایی رو که داشتی و خراب کردی دوباره به دست آوردی، تصمیم درست بگیر!
اول از همه اون دختر جوون و نگران رو بغل می کنم. و های های براش گریه می کنم آرووم که شدم از تجارب تلخ و سختم بهش میگم و میگم اگر تو نمیخوای پا جای پای من بگذاری
1- به هر کسی اعتماد نکنه
2- بپرس و از ندانستن خجالت نکش
3- برای خودت بیشتر وقت بگذار تو رو با دنیا چه کار , فقط دنیای خودت رو بساز
4- تمام وقتت رو برای خانواده ات خرج کن و دوستانی بگیر که از خودت بهتر باشند
5- تنهایی سخته اما تنها شدن سخت تر
6- همیشه جوری زندگی کن که گویی آخرین روز عمرت هست ( امام علی ع)
خود ٥سال جوونترم ١٦ سالشه:)
هي مهديه ي نوجوون يه ساز ياد بگير…از گيتار شروع كن
درس بخون اما نه اونقدرررر زياد كه جاي همه چيزو تو زندگيت پر كنه…
من به خود ۵ سال پیشم همچنین به خود الانم میگم:
۱. بیشتر کتاب بخون(آخه کتاب گرون میشه😉 دیگه نمیتونی بخری همش مجبوری دانلود کنی اون وقت تو میمونی و اشتیاق کتاب خوندن و عذاب وجدان …)
۲. بیشتر با بچههات بازی کن، حرف بزن و وقت بگذرون دیگه هیچ وقت این لحظههای بچههات رو تجربه نمیکنی.
۳. بازی کن(مثلا والیبال نه به عنوان ورزش به عنوان بازی و حسابی لذت ببر)
۴. با خانواده برو کوه و نفس بکش (خیلی عمیق نفس بکش جون ۵ سال دیگه باید همش ماسک بزنی).
البته من ۵ سال پیش هم یه سری نصیحتها به خودم میکردم ولی از خودم شرمندهام که خیلی کم به نصحیتهای خودم عمل میکردم🙄
چند تا چیز بهش میگم:
عملگرا تر باش و کمتر فکر کن. یادگیری از چیزی جز عمل حاصل نمیشه.
از دل شکستن و شکسته دل شدن نترس. بالاخره قسمت همه میشه. فقط راست باز و پاک باز.
بازاریابی شبکه ای انجام بده. این بیزینس بهت یاد میده با خودت و دیگران مهربون تر باشی.
هیچوقت تو کتت نره که یه سری چیزا برای تو نیست. هیچوقت.