بعضی ساختمانها تو بعضی محلهها واقعا تو ذوق میزنند و حداقل بر اساس ظواهر خیلی راحت میشه گفت باید کوبیده و ساخته بشه؛ اما چیزی که من اخیرا دور و برم میبینم پیچیدهتر از این حرفهاست. مثلا ساختمانهای ۲۰ ساله که محکم و سالم هستند و حتی صاحبانش برای به روزتر کردن دکور داخلیش هزینه کردن رو به راحتی از طریق مشارکت با یک سازنده تخریب میکنند، از نو میسازند با تعداد طبقات و واحد بیشتر!
مردم و شهرداریها چه توجیهاتی دارند برای تخریب ساختمانی که هنوز داره خوب کار میکنه!!
واقعا بحث ضرورت و افزایش سطح کیفی زندگی همه هست؟
یا سود و منافع بیشتر عدهای؟ از شهرداریها تا سازنده تا صاحبان ساختمان و ساکنان آینده.
کدام محیط زیست دوستتر و انسانی تر و در کل بهینه است؛ حفظ و نگهداری ساختمانهای میانسال یا تکرار زنجیره ساخت و ساز روی یک بنا در فاصلههای زمانی کوتاهتر؟
چه سوال خوبی! کاش افرادی که تجارت ساخت و ساز رو باب کردن، کمی این طوری فکر میکردن!
والا بنا به مشاهداتی که در بعضی جاهای آلمان و هلند داشتم همیشه برام سوال بود که چرا مثلا در کشورهای پیشرفته تر خانه های قدیمی تر جز ارزش های شهرها حساب میشن، طوری که ممکنه حتی جلو درب منزل در قالب یه تابلوی ساده ببینی این رو بروز میدن؛ ولی جایی مثل ایران یه خانه نهایت عمرش 20-30 سال هست!
به نظرم تخریب خانه، تا وقتی که خانه قابل سکونت نباشه، هرگز! نوسازی یا بازسازی خانه بسته به درامد صاحبخانه هر ده سال یه بار، طوری که خانه تا آخر عمرش نیاز به تخریب شدن نداشته باشه.
اولین مسئله ای در مورد تخریب و یا نو سازی یک ساختمان باید بان توجه نمود
قدم اول میزان هزینه یعنی ابتدا باید براورد هزینه نمود .
دوم اینکه در اول تابستان و یا اخر تابستان که گرمای هوا کمتر شده باشد .
سوم هماهنگی لازم با همسایگان
چهارم در زمانیکه همسایگان در حال استراحت هستند میتوان کارهای دیگری که
صدای کمتری دارد انجام داد .
پنجم در نظر گرفتن شرایط تخریب و نوع ساخت و ساز