چه پیشنهادهایی برای داشتن روابط بهتر و صمیمی تر زن و شوهر دارید؟

سلام، آیا شما با این نظر موافقین که دو تا دوست یا زن و شوهر باید هر چند وقت یکبار از همدیگه دور باشن تا بهتر قدر همدیگه رو بدونن. مثلا گاهی به یک مسافرت چند روزه بریم؟

خیلی از دوستای من با این نظر کاملا موافقن.

به نظر من اصلا معنی نمیده مثل این می‌مونه که بخوای برای مدت کوتاهی یه مسئله رو فراموش کنی نه اینکه حلش کنی. به نظر من دوری بیشتر معنیش ترس از مواجه با مشکلاته. اگر آدم‌ها از کنار هم بودن لذت نبرند و بخوان از هم دور بشن یه جای رابطه می‌لنگه.

6 پسندیده

چقدر خوب بود پاسخ شما

بگذارید من هم دیدگاه خودم را بیان کنم.
به عقیده من یک رابطه سالم، رابطه ای است که پاسخگوی «تمام نیازها» و یا در حالت حداقلی «تمام نیازهای ضروری» باشد.
مسلم است که این نیازها در افراد مختلف متفاوت است، حتی من تنهایی را هم به عنوان یک نیاز تلقی میکنم. به عبارت دیگر نیاز به آرامش که شخص یاد گرفته از طریق تنهایی به آن دست پیدا کند.
پس اگر روحیات، سلایق و عادات شخص میطلبد که مدت معقولی تنها باشد (قدم زدن، سفر کوتاه یا حتی اتاق در بسته) شریک زندگی باید به این خواسته احترام بگذارد.
این نیاز ها قابل تعمیم به دوستی با هم جنس، زمان های خصوصی، حریم های خیلی شخصی و …است.
امیدوارم متوجه تفکیک ذهنی بین افراط و تفریط در این مسائل بشید. به طور مثال این جمع بندی بنده بین نکوهش پنهان کاری و احترام به حریم شخصی طرف مقابل را متوجه شوید.
مثلا: من در زندگی باهمسرم شفاف هستم و این را ثابت میکنم اما در علنا تصمیم به توضیح ندادن مساله ای میگیرم. این سبقه قبلی شفاف کمک میکند رفتار دوم درک شده و حس بدی در بلند مدت ایجاد نشود.
همینطور ارتباط با دوستان هم جنس. اگر من یک رابطه سالم داشته باشم و به جای خود برای همسرم و خانواده وقت بگذارم میتوانم انتظار داشته باشم خانواده وقت شخصی من را به رسمت بشناسد و البته متقابلا من هم به رسمیت میشناسم.
این ها را گفتم که تاکید کنم اگر زن و شوهری احساس میکنند نیاز به دور بودن دارند تا رابطه را بهبود بدهند دو حالت دارد: ۱- همانطور که زهرا خانم گفتند در رابطه اشکالی وجود دارد که حرکت فوق شاید در بهترین حالت مسکن باشد (اگر منجر به کم رنگ تر نشدن رابطه و از آن طریق کم تر شدن تعامل و چالش و به صورت کاذب مشکلات نشود) ۲- پاسخگویی به نیازهای شخصی رابطه را بهبود میدهد.
اگر من زمانی معقول وکوتاهی را تنها بگذارنم در رابطه موفق تر عمل میکنم اما اگر در تمام اوقات در حال گذشت بیش از ظرفیت شوم ممکن است جایی کم بیاورم. پس باید دقیقا کشف کنیم که ریشه این تمایل به چند وقت یک بار دور بودن از کجاست. اگر ریشه را پیدا کنیم میتوان به پاسخ هم رسید.
البته توصیه بنده این است که طوری عادات و نیازهایی خود را مهندسی کنید که پاسخ آنها با رفتارهای دو نفری به طور کامل دیده شود.اگر سفر ماجراجویانه یک عادت شده و معتادش شده اید، سعی کنید به طریقی این فرصت را با همسفر و شریک زندگی خود تجربه کنید. سخت است اما ممکن. یا اگر اسکی شما را آرام میکند و حالا متاهل و عیال وار شده اید، به جای تنهایی رفتن، بچه ها بسپارید به کسی و به همسرتان اسکی یاد بدهید تا آن آرامش را با لذت یک عاشقانه دونفره دو چندان کنید.

در پناه حق

3 پسندیده

چند جمله آخرتون خیلی خوب بود، به نظر من مگر چقدر میخوایم عمر کنیم، پس بهتره که بیشتر خوشی ها رو کنار هم تجربه کنیم، مخصوصا مسافرت ها یا جاهایی که برای اولین بار میریم یا میبینیم.

1 پسندیده

من فکر نمیکنم این که نیاز به دوری برای مدت کوتاهی حس میشه، لزوما حسی ناشی از مشکل بین زن و شوهر باشه. اتفاقا برعکس، اگر رابطه پر از لذت باشه، برای مدت طولانی، ادامه رابطه باعث میشه لذتها کمتر دیده بشن. این اتفاق یکی از عادی‌ترین اتفاقهائی هست که در همه امور میوفته. دوری یا تغییر محیط میتونه خیلی کمک کنه به این شرایط. در بلندمدت، کمی خلاقیت و تنوع در روابط میتونه موثرتر باشه البته. این مسئله هم نیاز به تلاش و اهمیت قائل شدن برای رابطه داره.

1 پسندیده