پیشنهادم اینه که به جا خودسانسوری، از این فیدبکا استفاده کنی برا یادگیری. رفتار غالبی که در این جمع کوچک و در حال رشد هست «شنونده صادق» هست، و حتی اون که به اسم مفید پای موضوعا گذاشته میشه معنا داره. برا همین فضای خوبی برا یادگیری طرح کردن یه موضوعه.
مطمینم موضوع های حوزه انرژی رو هم میشه طوری مطرح کرد که توجه افراد رو به خودش جلب کنه، چون اکثرمون میدونیم مثلا انرژی رو داریم مفت مصرف میکنیم، یا … . صرفا یه ادم پیگیر و یادگیرنده لازم داره.
در مورد خودم نبود امكان استفاده اش در خارج از كشوره. اينكه بايد خيلي وقتها با استفاده از گوشيم متن بنويسم خيلي ازار دهنده است. چون باعث ميشه اشتباهات تايپيم زياد بشه.
یه جورایی بعضی از بحث ها باز میمونه. انگار دیگه کسی پیدا نمیشه نظر نزدیک به پاسخ رو بده. یه دلیلشم اینه که شاید خود مطرح کننده سوال چندان پیگیر نیست شایدم نباید الان از پادپرس چنین توقعی داشت.
من پادپرس رو دوست دارم ولی گاهی حس میکنم جنبه سرگرمی داره برام البته یه سرگرمی مفید و اگه برم سراغش فقط برای مطالعه سطحی رفتم چیزی که کسی گفت که وقت آزادش کمه وقتی پادپرس رو بهش معرفی کردم؛ گفت فانه(سرگرمیه) و ادامه داد برای دانستن هر پاسخی برو سراغ متخصص و اهل فن. و من دفاع کردم که بسیاری از ایده ها رو غیر متخصص ها برای متخصص ها می آفرینند خلاصه میترسم نکنه گاهی وقتی رو که تو پادپرس میگذرونم باید جای دیگه صرف میکردم.
من هم اولین بار که سایت پادپرس رو باز کردم واقعا نظرمو جلب کرد
یه سری اطلاعات از خودم میدم نه فقط برای اینکه بدونید چرا به پادپرس علاقه مند شدم
درحال حاضر شغل من ایده پردازی در زمینه بهبود فضای تکنولوژیک و ایجاد بازار در این زمینست
از طرفی کلا در زمینه ایده پردازی و پرورش ایده ها تا مرحله بازدهی هم داریم نظام سازمان یافته ای رو اگه خدا بخواد و دولت به اندازه کافی مشارکت کنه راه اندازی میکنیم
بخاطر همین موضوعات و وقتی داشتم دنبال سایت های جاب ایرانی میگشتم بعد از دیدن پادپرس دیدم که این سایت میتونه در آینده چقدر ارزش بستر اینترنت ایران رو افزایش بده و البته چقدر از حجم زمان صرف شده غیر مفید افراد در فضای آنلاین کم کنه و زمان مفید رو جایگزینش کنه ، در ضمن اصلا نباید فراموش کرد پادپرس میتونه تاثیر فرهنگی فوق العاده ای روی کاربر هاش بذاره… فرهنگ تغذیه ، آب ، آموزش ، ورزش و هزاران مورد دیگه
بخاطر همین موضوعات من واقعا از این سایت خوشم اومد و شب اول 4 سری ادامه دار برای این سایت آماده کردم تا بتونم در رشد هرچه سریعترش کمک کنم
ولی خب با اشتها کم کاربر ها در زمینه مشارکت در موارد اقتصادی ، سازماندهی و چند مورد دیگه خیلی کم بود.
من الان دارم افرادی رو دور و برم میبینم که بخاطر سیگنال گیری از افرادی مثل حسینی که پناهده خارج از کشور هستند دارن میگن این کشور فقط بدبختیه ، میخوان برن ، میخوان دولت عوض شه و چیز های احمقانه ای مثل اینها
ولی ما اینجا یک نفر صاکن خارج تو سایت داریم که خیلی جالب داره امکان مقایسه صحیح رو برامون فراهم میکنه و چندین بحث در این حوضه مثل غرب زدگی و…
واسه همین گفتم شاید جالب باشه که سایت رو به سمتی پیش ببریم((ببخشید که میگم ببریم ولی من این سایت رو به اندازه سایت های خودم دوست دارم و مال خودم میدونم))که بحث های اصلاح و تصحیح زیر ساخت های جامعه رو در همه زمینه ها از جمله فرهنگ ، توریست ، صنعت ،و… تغییر بده .
یجورای " هرکی میتونه بیاد و بهتر کنه ، استفاده میکنیم "
ولی خب جریان بحث ها کلا به سمتی میره که راهکار قطعی و کاملی واسه اجرا پیدا نمیکنه
من بهتون قول میدم اگر بحث های این سایت جهت مناسبی داشته باشه خیلی راحت میشه مسئولین کشور رو دعوت به اضافه شدن به این جریان کرد و پروفایل های مخصوص براشون در نظر گرفت تا بتونن از راهکار های ارائه شده استفاده کنن و نمودش رو هم در سیستم به اشتراک بذارن.
و جریانی صرفا در زمینه ساخت و بهبود تشکیل میشه.
شکایت من از این حیث بود و شاید خیلی خیلی کلی مطرحش کردم
در زمینه متخصص بودن دوستان این سایت شکی نیست
در این مورد هم من همیشه دنبال سایت های جالب تر هستم و 8 سالی هست که یجورایی عشایر نشینی تو سایت ها دارم و کوچ میکنم
در نهایت احترام به تیم محترم پادپرس و دوستان عزیز، سه نکته به ذهنم میرسه:
برخی از پاسخهای طولانی دوستان با فونت و استایل یکنواختی نوشته شده و این باعث میشه که تا انتها نخونمشون. (گاهی اوقات فقط یک دسته بندی ساده میتونه مطلب رو قابل فهمتر کنه و خواننده رو با خودش تا آخر همراه کنه)
برخی از سوالات یا مسایل مطرح شده عنوان شفاف و گویایی ندارند.
شاید بد نباشه در زمینه های تخصصی همه ی دوستان اجازه ی پاسخگویی نداشته باشن. علاوه بر این اگه به خودمون این اجازه رو میدیم که پاسخ بدیم، برای احترام به حقوق دیگران (که باید وقت بذارن و مطالب ما رو بخونن) اگه در شرایطی هستیم که نمیتونیم با دقت پاسخ بنویسیم فقط یک درفت ذخیره کنیم.
در پاسخ به سوال شما، فکر میکنم یکی از مهارتهایی که مطمئنا لازم هست، تسلط کلامی باشه. باید این توانایی رو در خودمون تقویت کنیم تا بتونیم آنچه در ذهن داریم رو به درستی بیان کنیم و به دیگران انتقال بدیم.
اگر نگم بهترین پیشنهاد، قطعا یکی از بهترین جاهایی که میتوانیم در این مورد بیشتر مطالعه و تمرین کنیم سایت متمم ( محل توسعه مهارت های من) هست.
پ.ن : این پاسخ + از شاهین کلانتری در مسئله ی “تا حالا چه کارایی کردی که کمک کرده بهتر بنویسی؟” هم حاوی نکات قابل توجهی هست.
موفق باشید.
یه تمرین یا practice ساده اینه که بعد از اینکه مسئلهتون رو نوشتید، یه بار با صدای بلند بخونیدش. کمک زیادی در بهتر مطرح شدن مسئله میکنه.
مثلا الان در همین کامنت ساده ای که مطرح کردید، به یه مسئلهی مهم اشاره کردید: «چه جوری یه مسئله رو درست مطرح کنم؟» ولی همین مسئلهی مهم، برای یه خوانندهی تیزبین ممکنه در پوشش بعضی ایرادهای نگارشی گم بشه.
میشه به این پرداخت که در مرحله اول چرا این جمع به اینجا میان، چی میارتشون، و اون چیزها رو تقویت کرد.
مثلا من خودم اومدم با این انتظار که قراره بعد هر نوا در عمل یه چیزی تغییر کنه و تغییر فقط در سطح اطلاعات نباشه، فراتر از اون بره.
الان جدیدا این حس رو دارم که اینجا داده ها در سطح پایین هرم اطلاعات گیر کرده تبدیل به بینش و در نهایت به بصیرت و عملی که نمود بیرونی داشته باشه نمیشه (یا اگه میشه سرعتش خیلی کمه / انتظار من بالاست). یا اگه شده من در گزارشهای ندیدم، چون اخیرا نبودم اینجا اصلا.
وقتی که به این درک برسم که اینجا فقط دیتا جمع میشه و گام بعدی کند هست، یا دیده نمیشه، دلسرد کننده میشه، و حس میکنم بودن و نبودنم توفیری نداره.
شاید باید بلندمدت تر و خوش بینانه تر نگاه کنم به موضوع.
شاید بد نباشه که اصول گفتگو کردن و شنونده بودن درست رو هم یه طوری اینجا اموزش بدیم، نمیدونم دقیقا چطوری اما یه راهی پیدا میشه.
و دوست دارم یه نقشی هم داشته باشم. و قبلا دیدم که تلاشهایی هم شده همینجا که خیلی خوشم اومد.
من فکر میکنم سطح انتظار شما بالاست، ما تصمیمساز نیستیم، حداقل نه برای غیر از خودمون. من مسائل آب رو از طریق «مرکز بررسیهای استراتژیک» و «شمس» دنبال میکردم، بعد از یهمدت میبینم، اونها هم اونطوری که باید مؤثر نیستند. نتایج ناامید کنندهست و با همین رویه باید انتظار بحران داشته باشیم.
فکر میکنم یکی از فرقهای پژوهشگران جوان با مدیرهای کارکشته اینه که مدیران میدونن که تغییر همیشه به شدت بطئی و کنده. راه حلی که خودم در پیش گرفتم اینه: باید سطح انتظارات رو پایین آورد و تلاش رو بیشتر کرد.
در راهنمای جامعه نوشتهاید «خبری از بحث های سیاسی یا مذهبی نیست اینجا.» من اکثر مواردی که به ذهنم میرسه مشمول این دوتا میشه، به قوانینتون احترام میگذارم و از محدودیتهاتون آگاهم، ولی اکثر مسائل اصلی ذهنی من مشمول این دو میشه. میشه تحت قوانین جمهوری اسلامی هم بحث سیاسی و مذهبی کرد.
ممنون برای درج نظرتون. دو-سه دلیل مهمتری که بحثهای سیاسی و مذهبی در خطوط قرمز قرار دارن:
لازمه افراد به درجهای از پختگی رسیده باشن که بتونن اعتقادات سیاسی یا مذهبی همدیگه رو به راحتی بپذیرن و با پذیرش اعتقادات طرف مقابل به گفتگوی سازنده بپردازن.
شما ممکنه در قالب قوانین جمهوری اسلامی یک بحث منطقی سیاسی و مذهبی کنید، و کسی دیگه از بحث معقول و منطقی شما برداشتی کنه که به هر دلیلی منجر به آسیبی به شما، سایر پادپُرسیها، پادپُرس و ما بشه.
نوشتار حکم سند رو داره، و متاسفانه برداشت از یک نوشته با یک علامت ویرایشی ممکنه بالا-پایین شه. مثال زیر رو احتمالا شنیدین: «بخشش لازم نیست اعدامش کنید». هم حکم آزادی درش نهفته و هم حکم اعدام! و یه ویرگول که ممکنه صرفا در اثر اشتباه تایپی جا افتاده باشه میتونه معنا رو بالا-پایین کنه.
پادپُرس حالا-حالاها میخواد به کارش ادامه بده، و پیشنهاد میکنم فعلا به مسئلهها در حوزههای مهمتر که میتونه به ارتقای خودمون و اطرافیانمون منجر شه بپردازیم، تا یه راهکار پایدار (sustainable) برای چنین بحثهایی پیدا کنیم.
یه مشکلی هم که خیلی کلی هست و هم تو سایتها زیاد به چشم میخوره هم تو اجتماع اینه که همه ما به «گفتن» بیشتر مایل هستیم تا به «شنیدن». در صورتی که خداوند به ما دو گوش و یک زبان داده و این به آن معنیست که شنیدن باید دوبرابر گفتن باشه حضرت مولانا میفرماید آدمی فربه شود از راه گوش … . هر چقدر این گفته را بیشتر در ذهنمان مرور کنیم برکات بیشتری از آن نصیبمان میشود.
این نکته که گفتین خیلی خوب بود ، و اتفاقا به دلیل اهمیتِ بیشترِ «گوش دادن» نسبت به «صحبت کردن» در یک گفتگوی سالم، ارتقای اعتبار کاربران پادپُرس بیشتر بر اساس میزان گوش دادن ایشان که همان سطح مطالعهی ایشان است، رخ میده.
مثلن من الان یه ساعت خالی دارم، دوست دارم یه ساعتم رو تو پادپرس روی فلان موضوع بذارم. خب میام نیم ساعت مینویسم و میخونم، نیم ساعت بعدی الکی میگردم و منتظرم یکی بیاد به نوشتههام واکنش نشون بده.
من موافق حضور سلبریتیهای سیاسی که تمامی جهتگیریهاشون منفعت طلبانه و عقیدتیه نیستم. چنین افرادی که بیان مخالفانشونم با خودشون میارن، و فضا رو از حالت دانشگاهی سالمی که الان پادپرس داره تبدیل میکنه به فضای پوپولیستی توییتر.
البته باید منظورتون رو از “مسئولین کشور” بیشتر توضیح بدین.
من تازگی به مشکلی برخوردم که حل شد ولی نفهمیدم چه جوری، حالا همون مشکل برای دوستی پیش آمده که میخواد تازه به پادپرس بپیونده؛ و این مشکل شاید باعث بشه بعضیا کلافه بشن؛
من همیشه حساب کاربریم بازه مگر سیستم عوض شه، بنابراین بعد مدتی که خواستم از سیستم جدید وارد شم، رمز عبور رو فراموش کرده بودم، اما بعد بازیابی رمز عبور با خطا مواجه میشدم، یعنی رمز جدیدو درست میزدم ولی وارد نمیشدم، بعد انگار با جیمیل بدون رمز وارد شدم، ولی بنظرم وضعیت عادی نیست، یعنی این خطاها و روند ورود گیج کنندست.