چی کار کنیم وقتی دانشگاه درس میخونیم انگیزه‌مون برای درس خوندن زیاد بشه؟

مثلا وقتی داریم ادامه میدیم توی سالهای متمادی هی علاقه مون برای درس خوندن و تحقیق زیاد بشه.

3 پسندیده

راههای زیادی هست ولی دو تا نکته خوب میتونه این باشه که
1- تمرکز کامل نداشته باشید روی تحقیق و درس خوندن. در کنارش جنبه های مختلف زندگی رو رعایت کنید به اندازه کافی تا باعث فرسودگی جسمی و روحی نشه.
2- در کارهای تحقیقی، در کنار کارهای اصلی، کارهای زودبازه و ساده تحقیقی هم انجام بدید. نتیجه گیری در کارهای تحقیق باعث انگیزه و انرژی میشه. مشکل در کارهای خیلی خوب، دیربازده بودن هست که میتونه با این روش کمی تعدیل بشه.

3 پسندیده

ممکنه برای این یه مقدار بیشتر توضیح بدید؟
ایده های زودبازده چطور پیدا کنیم؟

من واقعن خیلی خوشحال میشدم حتی از تموم کردن یه پروژه کلاسی! مخصوصن همه اون پروژه هایی که به جز یه ارایه مجبور به مستند سازی بیشتری هم بودیم مثلن یه مقاله یا گزارش کار چند صفحه ای. خودم همه این نوشته هام رو حفظ کردم و اخیرن سعی کردم که توی گیت هاب هم داشته باشم شون (یه باز نگری هم میشه بعضی چیزا بهبود پیدا میکنه)

2 پسندیده

چیزی شبیه به این کار حتی ساده‌تر. مسائل خیلی زیادی هستن که بارها حل شدن ولی کاربردهای وسیعی دارن و حل دوباره اونها هم میتونه روحیه فرد رو افزایش بده هم میتونه به کاربردها خوب منجر بشه.

من فکر میکنم اگر انرژی، انگیزه و توان ریسک کردن داشته باشید، با کمی نگاه کردن به اطراف میتونید از این دست مسائل رو پبدا کنید. لزوما خیلی مسائل پیچیده علمی نیستن بلکه مسائلی هستن که دو خاصیت دارن: کاربردی در محیط اطراف دارن، و البته ممکنه کمی کار بخواد تا به مسئله علمی تبدیل بشه. منظور از مورد دوم یعنی اینکه ممکنه به شکلی واضح نوشته نشده باشه، مثلا مشکلی در کشاورزی که بخواید بهینه‌سازی کنید یا موضوعی در حمل ونقل، به همین خاطر باید کمی تلاش کنید تا شکل عملی به شکل مسئله قابل فکر کردن تبدیل بشه.

قسمتی از هدف پادپرس هم فراهم آوردن همین مسائل ساده برای فکر کردن و ایده دادنه. البته خوبی اینجا اینه که مسئله عملی رو ممکنه افرادی به شکل مسئله قابل فکر کردن تبدیل کنن و مسیر هموار بشه برای مراحل بعدی. بگردید توی پادپرس نمونه‌هائی از این دست مسائل رو میتونید پیدا کنید.

2 پسندیده

من توی کار خیلی از دوستانم، حتی برای نوشتن پایان نامه، یه ضعف بزرگی دیدم، متن پایان نامه در خیلی از موارد بسیار مورد انتقاد داور ها بود، هم از نظر ویرایشی و هم از نظر پیوستگی متن.
ما اگر نوشتن و مستند سازی رو در این پروژه ها (زود بازده ها) یاد بگیریم، این که قالب یه گزارش، یه مقاله، یا یه کار مروری چه طور باید باشه، بعد ها خیلی میتونه توی کار های بعدی کمک کنه. البته قبلن در موردش توی پادپرس هم خیلی صحبت شده بود، در مورد نوشتن.

شاید یه دلیلی که باعث میشه ما از این دست کار ها کم انجام بدیم اینه که وسواسِ زیادی به خرج میدیم. حالا که داریم وقت میذاریم باید حتمن یه کار خیلی خوب و خفن و … باشه اما زورمون نمیرسه کار خیلی خفنی انجام بدیم و کار های کوچیک تر رو هم انجام نمیدیم.

2 پسندیده

توی مستندسازی در حین کار، من برعکس فکر میکنم یعنی به نظرم تا جائی که میتونید به شکلی باید این کار رو انجام بدید که زمان و انرژی زیادی ازتون نگیره ولی در عین حال کاملا قابل استفاده باشه. نوشتن خیلی سنگین میتونه کاملا باعث زده شدن آدمها از مستندسازی بشه. ولی تکنیکی مثل خلاصه نویسی میتونه کاملا موثر باشه.

2 پسندیده

جواب همینه.
کسی در کار تحقیق (عملی یا نظری) موفق است که به موضوع تحقیق علاقه داشته باشد و اساسا قابل درک نیست محققی که به موضوعی که انتخاب کرده علاقه نداشته باشد! طبعا از نقطه صفر جلوتر هم نخواهد رفت.
به همین دلیل مدارج بالای تحصیل دانشگاهی اگر با نیت شکافتن بحر علوم باشد نیازمند علاقه است وگرنه از فرد چیزی خاصی ساخته نمی‌شود.

1 پسندیده

چه سوال خوبی، و چه تجربه واقعی که من از این اتفاق دارم. دقیقا دچار این مسئله شدم و به شدت از درس و دانشگاه و تحقیق زده شدم، تا جایی که الان دو ساله هیچ انگیزه ای برای تموم کردن پایان نامم ندارم با اینکه اهداف زیادی دارم!!!
هیچ جوابی نمیتونم بدم به این سوال جز اینکه دوست دارم تجارب و نظرات بقیه رو بخونم.

1 پسندیده

من به شدت به موضوع پژوهشی که نیمه کاره گذاشتمش علاقه مند بودم و هستم ولی بازم چیزی درونم نمیزاره که ادامه بدم! نمیدونم اون چیز چیه

1 پسندیده