در دوره سربازی با توجه به اینکه فرهنگ های خیلی بدی بین سربازان وجود داره و همواره از الفاظ نا متعارف استفاده میکنن، چجوری میشه دوام آورد و آدم های با ادب چطور میتونن خودشون رو نجات بدن از دست این مدل سرباز ها؟
من هنوز سربازی نرفتم (اگرچه باید برم در نهایت) اما همیشه نگران این مسئله هستم. از اطرافیان میشنوم که فضای پادگانها چندان جالب نیست و حتی رفتار درجهدارها این رو تقویت میکنه.
من پیشنهاد میکنم که افراد حسابیتر رو در اطراف شناسایی کنید (اگرچه اندک) و با اونا یه کلونی تشکیل بدید. اینجوری شاید بشه ماههای دشوار رو راحتتر پشت سر گذاشت.
این فقط تصور شماست و واقعیت نداره من با دیپلم رفتم سربازی که اصلا چیز نا متعارفی ندیدم توی بدترین نقاط ایران هم خدمت کردم(ماهشهر خوزستان) بستگی به خودت داره سخت بگیری سخت میگذره. باید انعطاف پذیر باشی این تازه وضع من بود که با درجه سرباز صفر خدمت کردم کسانی که لیسانس و بیشتر دارن کارهای اداری میکنن بیشتر.
من یک دوره آموزشی بودم که البته برای هیئت علمی بود و شاید متفاوت از بقیه باشه. حسم این بود: تقریبا از هر تیپ شخصیتی، اکیپی وجود داره و معمولا میتونین بعد از مدتی اکیپ مناسب خودتون رو پیدا کنین. البته الفاظ نامناسب که الان در خود جامعه جاریه، نمیدونم منظور چه سطحی هست. به عنوان یه فرد بالغ، بد نیست که یاد بگیریم با دونستن و شنیدن این الفاظ یا رفتارها، ادب متعادل رو رعایت کنیم.
من این تجربه رو داشتم , متآسفانه اقشاری از جامعه رو که حتی فکر نمیکردم هنوز چنین اقوامی توی ایران وجود داشته باشن برای مثال کولی های دوره گردی که حتی توی پروندشون تو قرارگاه حتی آدرس محل سکونت نداشتن چون دوره گرد بودن و به صرف داشتن همشهری های زیاد قلدری و زورگویی میکردن و هرکاری که دلشون میخواست میکردن و آدم هم نمیشدن. هیچ راه حلی برای این مشکل به ذهنم نمیرسه هنوز که هنوزه ولی تجربه ای بود که بفمهم جامعه ما از چه نوع آدمهایی تشکیل شده و اگر توی یه خانواده تحصیلکرده و فرهیخته بزرگ شدید بدونید تمام مردم این جامعه شبیه خانواده ما و شما نیستن. این به بهتر درک کردن و بهتر رفتار کردن توی جامعه بهتون کمک میکنه.
ماها رفتیم نگاه تحقیرآمیز و مملو از حسادت معدودی از کادر و تفاوت های فرهنگی و خیلی چیزهای دیگه رو با سربازان صفر تجربه کردیم. ولی انسان هست و ویژگی جالب سازش پذیری
البته انسان یا عادت پیدا میکنه، یا سازش پیدا می کنه و یا حل و نابود میشه، سعی کنید سازش پیدا کنید.
به نظرم چیزی که الان عرف نیست رعایت ادبه. این طوری نامتعارف شمایی
آدمیزاد در حین رشد و بزرگ شدن یاد می گیره چطور از خودش در برابر محیط محافظت کنه.
اگه خودت به روش مناسبی برای حفاظت از خودت نرسیدی توی رفتار اطرافیانت دقت کن و از رفتار اجتماعی شون الگو بگیر.
کمکی که می تونم بهت بکنم از تجربه خودم، اینه که دوره خدمتم می دیدم سربازهای قدیمی بیشتر دنبال سوژه می گردن.
سوژه کی بود؟ هر کسی که می ترسید. از کار کردن. از شب توی پادگان موندن. از لغو مرخصی. نقطه ضعفش رو پیدا می کردن و از همون برای گذران وقت استفاده می کردن. هر چقدر هم طرف بیشتر عجز و لابه می کرد اینا بیشتر لذت می بردن.
یه کم هم ریلکس باش. چهارتا فحش و بی احترامی کسی رو نکشته. به قول علما، چیزی که نکشتت قوی ترت می کنه.