6 سالم بود که بغل بابام نشسته بودم به دیدن فینال جام جهانی فوتبال 1994 - برزیل و ایتالیا - یادم نیست داشتیم پخش زندش رو میدیدیم یا تکرار بازی رو!
کلا از اون روز چند تا چیز یادمه: منو بابام و خواهرم در حال دیدن بازی - بِبِتو و روماریو بازیکنای برزیلیه محبوبم و آخریش هم روبرتو باجیو و پنالتی که خراب میکنه!
بعد از این بازی بود که رفتم تو حیاط خونه به ضربه زدن به توپ پلاستیکی و خواهری که میاد بهم فوتبال یاد میده؛ در نهایت هم تا سن 27 سالگی عاشق و دیوونه فوتبال میشی.
همهی این لحظات به کنار، روبرتو باجیو به کنار. آدمی که بعد اون بازی پوسترش رفت رو دیوار اتاقمون. تا مدتها ازم میپرسیدن فوتبالیست محبوبت کیه میگفتم باجیو و بعدش هم زیدان! کاری ندارم که بازیکن محبوب بقیه کیه! فقط دوس دارم اونای که عاشق باجیو بودن خودی نشون بدن
چیزی که از بازیِ فوتبالِ باجو یادم مونده بازی نرم و غیروحشیش هست! به نظرم میرسه بازیش یه چی تو مایههای بازی نیمار این روزا بوده، یه بازی تکنیکی و نمایشی.
اتفاقا تنها شباهت روبرتو باجو و نیمار تو بازی تکنیکیشون نیست، مدل موهای هر دو جلب توجه کنندهس، طوری که یکی از لقبهای باجو دم اسبی طلایی بوده
با روحیات الانم، سبک بازی نیمار رو نمیپسندم و حوصلهم رو سر میبره، بیشتر با سبک بازی افرادی مثل گرت بیل رئال مادرید یا ژاوی خدابیامرز حال میکنم. ولی اون سالها بازی روبرتو باجو برام از بازی کسی مثل مارادونا خیلی جذابتر بود!
کلا کاری با فوتبال ندارم اما جام جهانی را خیلی دوست دارم و دنبال می کنم. اسم باجیو من را به دوران کودکی و شوق اون روز های جام جهانی برد. ممنون که اون روزها را یاد من آوردید.