چه عواملی کیفیت خدمات یا کالای ما رو تضمین می کنه؟ آیا رعایت کیفیت همیشه تضمین کننده یک فروش خوب هست؟ تعیین کیفیت در چه مرحله ای از کار سنجیده میشه؟ چطور؟ آیا جایی هست که این کیفیت سنجی رو انجام بده؟ کجا؟
دنباله‌ی موضوع : چرا ما مشتریامون رو از دست می دیم؟
#کامنت
جمله ای از بزرگی هست که البته یادم نمیاد دقیقا چه کسی بوده به این مضمون:“به حساب خود رسیدگی کنید قبل از این که به حساب شما برسند”
به نظرم از سه طریق میشه کیفیت سنجیده بشه: 1- مصرف کننده کالا و خدمات 2- گروه کنترل کیفیت و خود تولید کننده 3- مرجع قانونی موظف به انجام این قضیه.
رسیدگی تو هر مرحله خوبی ها و بدی های خودش رو داره، اما خب خیلی خوبه که تولید کننده خودش به دنبال همچین چیزی باشه تا خیر جمعی داشته باشه.
اینکه بخوایم کالا رو بر حسب کیفیت درجه بندی کنیم کمی به نظرم نسبی هست. شاید وسیله ای که از نظر من کیفیت خوبی داره از نظر شخص دیگه ای کیفیت مطلوبی رو نداشته باشه. یه گوشی نوکیای قدیمی گوشکوبی دارم. از نظر من که کیفیتش خوبه. اما فکر می کنم اکثر افراد با من موافق نباشن!!!
#پرسش
کیفیت رو چه عواملی تعیین می کنن؟ ظاهر؟ دوام؟ میزان کارایی؟ قیمت مناسب؟
بستگی داره کیفیت رو برای چه بازار هدفی دارین میسنجین؟
از این گوشی که گفتین مادربزرگ من هم دارن و اتفاقا راضی هم هستن. جاهایی هست که گوشی اچ تی سی من آنتن نمیده و گوشی ایشون میده. ولی من رو راضی نمیکنه، چون چیزی بیشتر از صرفا یه گوشی میخوام.
#دانش
شاید اگر همه تولید کننده ها خودشون رو جای کارخانه جان تولید بمب در انگلیس زمان جنگ جهانی دوم بذارن، تولیدشون رو بهبود بدن. تعدادی از این بمب ها در خود کارخونه منفجر شدن!!! این سرآغاز این شد که به این سمت برن تا :
با آموزش دقیق مراحل ساخت و بهبود و نظارت بر فرایند ساخت، به چیزی که دقیقا به عنوان خروجی می خوان برسن.
اگر بخوایم چهارده اصل دمینگ رو در ارتباط با بهبود کیفیت خلاصه کنیم به موارد زیر خواهیم رسید:
ایجاد یه سازکار متداوم و هدفمند برای بهبود کیفیت کالا و خدمات.
فقط به بازرسی نهایی نباید متکی بود و لازم هست که فرایند تولید مورد تجزیه تحلیل قرار بگیره و بهبود پیدا کنه. از جمله در ارتباط با بهینه کردن قیمت.
آموزش کارکنان در جهت بهتر انجام دادن وظایفشون موجب بهبود خروجی میشه.
دور کردن روحیه ترس و ایجاد آرامش و حس مسئولیت پذیری در بین کارکنان (ترس خیلی اوقات باعث پایین اومدن کیفیت کار میشه به دو دلیل: 1- ایجاد استرس و نگرانی 2- با برداشته شدن عامل ایجاد ترس، انگیزه از بین میره) .
تلاش برای ارتباط موثرتر بین بخش ها و گردش صحیح اطلاعات مورد نیاز راجع به سازمان.
پرهیز از شعارزدگی.
توجه به روحیات متفاوت کارکنان و بردن فعالیت های فردی به سمتی که لذت بیشتری از کار ببرن.
تو دهه های اخیر هم بحث مدیریت کیفیت علاوه بر توجه به فرایند های درون سازمان و فرایند تولید به روی خواست و انتظارات مشتری هم متمرکز شده.
چرا؟ ممکن هست شما خیلی تلاش کنید تا بهبودی رو تو کیفیت فیزیکی کالاها و خدمات بدید اما مشتری متوجه این تغییرات نشه.