کتاب های زیادی در مورد فواید گیاه خواری نوشته شده و کتاب های زیادی هم در مورد مضرات گیاه خواری !
نظر شما چیه ؟
گیاه خواری خوبه یا بد ؟
نظرتون درباره افراد گیاه خوار چیه ؟
دوست دارین حتی برای مدت کوتاهی گیاه خواری رو تجربه کنید ؟
گیاهخواری به نظرم بر اساس نوع جغرافیایی و فرهنگ و علاوه بر اون نیاز جسمانی شکل بگیره بهرته.
خودم رو مثال میزنم.من یه بار این راه رو به مدت شش ماه رفتم خیلی کوتاه بود اما خب باید میرفتم و می چشیدم ببینم چطوره
خیلی کتاب خوندم و خیلی از نظریات دوستانی رو که عقاید گیاهخواری در اونا شکل گرفته بود و تعصب خاصی داشتن و حتی گاهی منجر به توهین هم میشد گوش کردم و در آخر نتیجه کلی با من بود که کدوم رو قبول میکنم.ولی نتیجه ی نهایی با من بود که تصمیم برای ابد بگیرم و بتونم راهی رو برم که در اون راه هیچ مشکلی نداشته باشم.
بر اساس دسترسی به تنوع گیاهان مورد نظر و حتی بر اساس میزان حقوق و درآمد های ماهیانه خرید ها ،روزانه چک میکردم که ببینم میتونم به جایگزین ها دسترسی داشته باشم یا نه؟آیا صرفه اقتصادی داره یا نه؟اگر نداره و خیلی به دست آوردنش سخته چرا سراغ جایگزین ها نباید برم؟
مثلا بجای لبنیات باید توفی سویا استفاده کرد و یا اینکه روزانه توت فرنگی و یا میزان زیادی کشمش وموز و آوکادو و خیلی از میوه هایی که باید استفاده کرد که هم دسترسی سختی داشتند و علاوه بر اون خیلی گرون بود.در واقع جایگزین ها برام خیلی بیشتر اون مواد غذایی میشد که براحتی در دسترسم قرار داشت.از اون طرف بدنم نیاز به موادی مثل ب سیستین و ب4 داشت که باید تزریق میردم با ادامه دادن گیاهخواری.(یعنی باید در سال با دستور پزشک تزریق انجام میشد)خب من به اینم فکر کردم که چرا بدن سالم خودمو با موادی که موجود هستش رو به مواد شیمیایی،ترجیح بدم؟
شاید یه روز بخاطر نوع جسمانی که بعد ها ممکنه خیلی از خوارکی ها اونو تهدید کنه من به این راه پا گذاشتم …شاید
به خودم اجازه دادم که در هفته سه روز رو کامل غذای گیاهی بخورم و بقیه روزها رو مخلوطی از گیاهی و گوشتی.
اما صرفا نحوه زندگیم و نوع جغرافیای که محل زندگیم هست بیشتر منو در این مورد میتونه به سوال و جواب های ذهنم کمک کنه که من میتونم یا راه رو برم یا نه!(البته عقاید خیلی مهمه این وسط.شاید پای مذهب وسط بیادویا عقایدی که به مذهب ربطی نداره وبه نظرم بیشتر هیجانی و از سر تبلیغاتی هستش که مدتیه خیلی داغ شده.)
من یکسالی تجربه کردم.زیاد تو ایران نمیشه چون تنوع غذایی برای گیاه خوارها نیست تازه بعضی وقت ها رژیم گیاه خواری گرونتر از رژیم گوشت در میاد.
از سه نظر میشه به رژیم گیاه خواری نگاه کرد.
1: سلامت 2:پاک شدن کره زمین 3:بد بودن کشتن حیوانات
از نظر سلامت تا حدودی درسته ،ولی نباید غذاهای گوشتی و حذف کرد یادمون نره انسان اگر گوشت نمی خورد به اینجا نمی رسید.
از نظر حفظ محیط زیست هم عالیه شکی درش نیست.
مورد سوم هم به نظر دلیل خوبی برای گیاه خواری نیست ، بقا تو طبیعت بر اساس کشتاره یعنی یکی باید یکی دیگه رو شکار کنه.
در کل دلایل زیادی برای گیاه خواری 100% وجود نداره
اگر یک حیوان برای ادامه زندگیش از انسان تغذیه کنه باید جلوی اون رو بگیریم؟اگر از موجودات دیگه برای بقا خودش تغذیه کرد چطور؟ گیاه خواری و حتی خام گیاه خواری فوایدی دارند ولی فقط گیاه خواری یا فقط خام گیاه خواری میتونه بهترین شرایط رو فراهم کنند برای هر موجودی ؟ شرایطی مثل انرژی کافی ،حفظ محیط زیست، ادامه بقا تمامی موجودات بدون تلف شدن گونه ای برای دیگری ، حفظ سلامت جسمی از هر لحاظ ، سرعت در دسترسی و تجدید ، اخلاق و جوانب دیگه. در ضمن گیاه هم احساس میکنه و درکی از درد داره . خواسته چیست؟
از حرفاتون منظورتون رو درک نکردم بیشتر بگید…بین حرفاتون بیشتر سوال بود تا تفهیم سازی موضوع!
گیاه خواری هم جوانب خوب داره و هم نقص . نمیشه جایگزینی دائمی یا همه چی تموم دونست این رژیم رو.
سوالا هایی که پرسیدم به دلیل بینش اخلاقی افراطی بود که این روز ها حول جریان گیاه خواری درست شده.
تقریبا تمام دوستان این نظر رو دارند
چیزی که باعث شده من علاقه مند بشم به پادپرس همین دیدگاه های مشترک هستش وگرنه توئیتر فضایی بزرگتری داره . ولی متاسفانه بیشتر جنگ قدرت هستش تا گوش شنوا تو عمده فضا های مجازی
بیشتر مثل طناب کشی میمونه
اره ، البته جایزه این طناب کشی یه طناب پوسیده هستش😉
خوب از نظر من نمیشود کلا گیاه خوار شویم و عادت همه چیز خواری را رها کنیم، در جامعه اگر گیاه خواری کنیم مجبوریم تنها زندگی کنیم چون تحمل ما برای فامیل ما و حتی اقوام و خویشاوندان کمی سخت تر میشود چون اگر خود مان هم گیاه خوار باشیم باز هم مجبوریم برای فامیل خود غذا تهیه کنیم اینگونه هم فکر کنم کمی سخت باشد که اعضای خانواده همه چیز میل کنند و فقط من باشم که گیاه بخورم و گذشته ازین اگر مهمانی و خانه دوست و اقارت هم برویم فکر کنم آنها به خاطر ما به زحمت خواهند افتاد چون ما گیاه خواریم و باید برای ما صبحانه و نهار و شام گیاه آماده کنند، البته من فکر مکنم اگر گیاه خواری پیشه کنیم تنهائیم و از نظر اقتصادی هم مصرف بالای دارد، من یک همکار گیاه خوار دارم همیشه میوده جاب سبزی جات میل میکند، البته یک مصرف صبحانه او شاید مصرف تمام روز ما باشد، من این نکته را از چشم دید خودم مینویسم.
به طور طبیعی و بدون امکانات مدرن، انسان چه رژیم غذایی داشته؟ این میتونه کمک کنه که گیاهخواری کامل چقدر با رژیم طبیعی ما سازگار هست. کسی اطلاعات مناسبی در این مورد داره؟
من خودم وگانم و ورزش هم میکنم اوایل فکر میکردم نمیتونم به اندازه ی کافی به بدنم مواد مورد نیاز برسونم و با مشکلات سلامتی مواجه میشم و عملکرد ورزشیم میاد پایین ولی همچین چیزی اتفاق نیفتاد و حتی به نظر خودم عملکردم بهتر از قبل هم شده. این تجربه ی من هست و با شرایط من که ممکن برای افراد دیگه اینطور نباشه.
چه مدته و با چه مدل و الگویی پیش میرید؟
نظرتون راجع به مشکلاتی از قبیل هزینهها یا عدم هماهنگی با شرایط جغرافیایی یا خانواده یا غذا خوردن با دیگران که دوستان مطرح کردند، چیه؟
یکسال که وگانم.
- منابع پروتیینم سویا، آجیل بیشتر بادام زمینی، جوانه ها.
- کربوهیدرات برنج سفید و سیب زمینی انواع میوه ها.
- چربی هم کنجد و ارده، کره بادام زمینی آجیل ها و…
هزینه متوسط هست و چون من ورزشکارم همیشه رژیمم تقریبا به نسبت رژیم همه چیز خواری هزینه کمتر هست.
تقریبا با کسی غذا نمیخورم و وقتی هم مهمونی میرم غذای خودم رو با خودم میبرم. قبلا هم البته اینجوری بود البته چون همیشه رژیم خودم رو داشتم دوستان و خانواده هم عادت کردن دیگه.
به نظرم وگان بودن خیلی خوبه. مخصوصاً اگه با هدف حمایت از محیط زیست باشه. بشرطی که قرار نباشه در هر دقیقه و هرلحظه این برچسب رو در چشم دیگران فرو کنیم!
من وگان نیستم(چون تخممرغ و لبنیات مصرف میکنم) اما چندسال پیش فقط با دیدن یک فیلم سانسورنشده از کشتارگاه، گوشت رو حذف کردم. خیلی هم دوست دارم گوشتخواری از ذات انسان حذف بشه. اما به خودم اجازه ـ خدای نکرده ـ توهین یا بحث با افراد گوشتخوار رو نمیدم. نهایتاً هرکدوم رو یک «سبک زندگی» میدونم که هرکسی دوست داره خودش انتخاب کنه.
ببینین. بحث در مورد ارتباط سلامتی با خوردن یا نخوردن گوشت برای انسان، از نظر علم پزشکی هنوز به جایی نرسیده و بعید میدونم برسه. گیاهخواران هزار دلیل دارن و گوشتخواران هم هزار و یک دلیل! بحث این دو گروه هم جز دعوا نتیجهای نداشته!
اما اگه قرار باشه خودمونو از این بازیها کنار بکشیم و سبک زندگی خوبی برای خودمون پیدا کنیم، شاید بد نباشه نیمنگاهی به طب سنتی کشورهای مختلف بکنیم. چون در طب سنتی، سبکهای زندگی خوب و مفیدی میشه پیدا کرد.
در این مورد شخصاً و بر اساس تجربۀ چندساله، «طب ژاپنی» رو پیشتاز میبینم (بازهم تاکید میکنم ما بحث علمی نمیکنیم. فقط از تجربهای صحبت میکنم که شخصاً بهش یقین پیدا کردم. همین)
در طب ژاپنی (بطور خلاصه) انسانها به 4 گروه بر پایه گروههای خونی تقسیم میشن که سادهشدۀ اون میشه:
گروه خونی O باید گوشت بخورن! اگه نخورن مریض میشن!
گروه خونی A نباید گوشت و لبنیات مصرف کنن.
بقیه هم بین این دوتا (مطالبش زیاده در اینترنت)
حالا تجربهای که خودم در چندین مورد دیدم:
خیلیها هستن که ظهر کباب خوردن و شب توان خوردن دوبارۀ یک پرس ماهیچه رو دارن! اینها معمولاً گروه خونیشون O هست.
اما خیلیها هم هستن که اگه یک وعده غذای گوشتی در ظهر بخورن، شب سنگین هستن و دیگه قادر به خوردن غذای گوشتی نیستن. اینها گروه خونیشون A (یا AB) هست
برادر خودم گروه خونیش O هست. مدتی قبل خواست به تقلید از بنده (که گروه خونیم AB) هست گوشت رو حذف کنه و گیاهخوار بشه. بعد از یک هفته مریض شد و افتاد! با اینکه بهش گفته بودم تو نباید این کار رو بکنی.
اما برای خودم و همسرم که گروه خونیمون مشترک هست، اون زمانی که گوشت میخوردیم، بعد از هر وعده گوشتی، تا دو سه روز، توان فکر کردن به غذای سنگین نداشتیم و الان که رژیم غذاییمون به سمت گیاهی هست احساس خیلی بهتری داریم. (اگه اشتباه نکنم بحث علمیش عدم وجود آنزیم بروملین در گروههای خونی بجز O هست که اگر غذای گوشتی سنگینی توسط گروه خونیهای دیگه خورده بشه برای هضم اون باید این آنزیم مصرف بشه که در آناناس موجوده)
درنهایت، برای دستیابی به رژیم غذایی مناسبتون (گوشت یا گیاه) به نظرم بهترین کار رجوع به منابع مختلف طب ژاپنی هست.
البته شکی نیست که هرچیزی رو نباید چشم بسته قبول کرد. طب ژاپنی هم مثل بقیه طبهای سنتی، دارای ایرادات خودشه. همونطور که طب چینی و ایرانی. همونطور که حتی طب روز (علم پزشکی روز) محدودیتهای زیادی داره (ولی دوستان سفیدپوش علاقهای به قبول این واقعیت ندارن!)
و عرایضم صرفاً از بابت گوشت خوردن یا نخوردن (از نظر طب ژاپنی) بر اساس تجربه بود.
خب این اشکالی نداره که بقیه اهل منزل و مهمانان مصرف کنند و فرد فقط خودش گیاهخوار شه بدون اینکه بقیه رو در رنج بندازه یه گوشه برای خودش گیاهخواری کنه.
مگه تو سال چقدر مهمونی میریم؟
تو خونه همه هم حداقل یک نوع میوه ارزان (مثل سیب و پرتغال )و سیب زمینی و برنج و امثالهم پیدا میشه تازه هیچ کدوم هم نباشه نان که هست که هم گیاهیه هم خیلی ارزان و فراوان!
من وگان نیستم و امکانش فعلا برای من فراهم نیست ولی بوده روزهایی که فراورده های گوشتی مصرف نکردم. به نظرم این که میگن گرونتر در میاد اشتباهه نمونه بارزش نان و سیب زمینی و حبوبات و سویا هست که به نسبت گوشت و غذاهای گوشتی ارزونتر درمیاد. اگر هم کسی بخواد انجام بده زیاد سخت نیست مثلا عدس پلو رو عوض چرخ کرده با کشمش بپزه، قیمه رو عوض گوشت با بادمجون امتحان کنه ،ماکارونی رو عوض گوشت چرخ کرده با سویا بخوره یه وعده (مثلا ناهار رو آجیل ارزان یا سبزیجات ارزان مصرف کنه) تنوعش هم بسیار بالاست ولی خب به بدن یکی نمیخوره و یکی شاید گوشت نخوره مریض شه و…