یه مثال ساده که اخیرا تجربه کردم (و بعد فهمیدم از اصول پایهای فروش هم هست!) این بود که دیدم وقتی کسی بهم لطف میکنه، نمیتونم بی پاسخ رد شم؛ یه جورایی اصل مرام متقابل که تو کتاب روانشناسی نفوذ آقای چالدینی ازش به عنوان اصل مقابله به مثل نام برده!
با یه مربی که مدیر باشگاه هم هستن، کار میکردم. مدتها بود میخواستم کلاس رو تغییر بدم و کلا بدون مربی و با مربیگری خودم پیش برم. منتها هنوز این کار رو نکردم. چرا؟! مربیم در نقش مدیر باشگاه، بهم اجازه دادن روزهایی خارج از ساعتهای کلاس، بدون پرداخت هزینه اضافی بیام از باشگاه برای خودم استفاده کنم! خلاصه که این طور که بوش میاد، تا وقتی تو این منطقه ساکن هستم شاگرد این کلاس میمونم.
شما چه ترفندهای روانشناسی میشناسین که روی بقیه ممکنه جواب بده؟ معرفی کنین.
یکی از تکنیک های فروش که خیلی استفاده میکنم اینه که وقتی یه پیشنهاد خیلی نامعقول به کسی بدی و رد کنه معمولا پیشنهاد دومت رو محتمل تر هست که قبول کنه .
فرضا شما میخواید یه سایت که کلا 3 تومن قیمت طراحیش تو بازار هست رو به یه نفر بفروشید اول 10 تومن فاکتور میدین به طرف : فرد نگاه به فاکتور میکنه دست به سینه میشینه و میگه : ببخشید ولی به نظرم خیلی قیمت زیاد هست نمیتونیم با این قیمت با هم کار کنیم .
حالا شما یه کانتر آفر به اون آدم میدی :
راستش ارزش همکاری با شما و دوستی که شکل گرفته بینمون اونقدری هست که یه خط سبز دورم کشیده باشم برای کم کردن قیمت . چون نمیخوام شرمنده شما بشم ، میتونم رو 5 تومن هم کار کنم با شما . میدونم برم خونه از حرفی زدم پشیمون میشم قراردادم الان همراهم هست اگه موافقید قرارداد کنیم همین الان که کار سریع تر پیش بره !!!
به همین راحتی میشه 2 تومن اضافه سایت رو به طرف فروخت
یه تکنیک دیگه که خیلی دوست دارم اینه که وقتی زبونت رو آروم در بیاری برای یه نوزاد اونم زبونش رو در میاره . اینقدر با مزه میشه که نگو
تکنیک بعدی اینه که وقتی با یه نفر دارید حرف میزنید اگه آروم آروم شروع کنید به لبخد زدن بعدش خندیدن طرف مقابل هم ناخودآگاه خندش میگیره .
یه چیز دیگه که تو اینترنت خوندم و در کمال ناباوری خیلی عالی جواب میده اینه که تو مکان های شلوغ اگه به جای نگاه کردن به آدم ها مسیری که میخوای طی کنی رو نگاه کنی مردم راه رو برات باز میکنن و راحت میتونی از بین جمعیت رد بشی
یادمه که با یه نفر از بهزیستی صحبت میکردم و میگفت یه قانونی هست به نام 21 روز که میگه اگر 21 روز یه کاری رو مرتبا تکرار کنی اون کار رو بعد 21 روز نمیتونی انجام ندی .
امید وارم به کارتون بیاد.
ظاهرا چیزی هست به اسم تکنیک آینه به اون شباهت هایی داره.
گاهی چند تا کلمه کلیدی فرد مقابل رو که در جملاتش بکار برده رو در پاسخ دادن بهش استفاده میکنم . یا با بچه های کوچیک که در ارتباط هستم درخواست هام رو بصورت خواهش و لبخند میگم و اونها هم معمولا قبول میکنن. مثلا میگم بچه ها میتونم یه بازی بهتون یاد بدم؟
در آخر اینم بگم برای فریب دادن و تظاهر کردن اینکارو نمیکنم. اگر حس واقعی داشته باشم این ترفندها رو به کار میگیرم.
قلبم درد گرفت و دلم براشون سوخت زمانی که توی مهد کودک بودم و کار میکردم
داد زدن خیلی خوب جواب میداد اما از شعر خوندن و فیلم گذاشتن و قصه گفتن بهتر نتیجه میگرفتم
در بسیاری از موارد این گونه نیست .
مثالش سایتی که میاد قیمت یه جنس رو از قیمت منصفانه 200 هزار تبدیلش میکنه به 300 هزار تومن و بعد بهش آف میخوره و میگن 220 هزار تومن ولی
مردم در اکثر موارد گول نمیخورن چون قیمت ها رو مقایسه میکنن و هم خودشون میسنجن که این چیز آنقدر نمی ارزه مگر اینکه کل فروشنده ها همین کارو کنن که در این صورت فرد مجبوره . ثانیا دادن پیشنهاد نامعقول به تعداد بالا و کم کردن قیمت در نوبت دوم ممکنه از اعتبار آدم کم کنه